• امروز : افزونه جلالی را نصب کنید.
  • برابر با : 7 - ذو القعدة - 1445
  • برابر با : Tuesday - 14 May - 2024
3

از نهی منکر در آمریکا تا دست رد بر سینه وهابی ها!

  • کد خبر : 4884
  • 15 مهر 1392 - 19:38
از نهی منکر در آمریکا تا دست رد بر سینه وهابی ها!

ناهی منکر در ینگه دنیا ، در پاسخ به درخواست شیوخ وهابی ، دست رد بر سینه ی آن ها زد تا نشان دهد در شیعه بودن خود صادق است و شهادت نیز او را از عقیده اش جدا نمی کند. به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا سایت قم فردا گفت گویی مشروح با یکی از […]

ناهی منکر در ینگه دنیا ، در پاسخ به درخواست شیوخ وهابی ، دست رد بر سینه ی آن ها زد تا نشان دهد در شیعه بودن خود صادق است و شهادت نیز او را از عقیده اش جدا نمی کند.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا سایت قم فردا گفت گویی مشروح با یکی از دوستان نزدیک شهید مالکوم شباز انجام داده است که به شرح ذیل است:

اشاره: بعد ازظهر یکی از روزهای میانی اردیبهشت سال جاری خبر شهادت مالکوم شباز جوان مسلمان آمریکایی در کشور مکزیک به سرعت در رسانه های اجتماعی پیچید و همه مطالب منتشر شده در فیس بوک از خبری با عنوان «مالکوم شباز، نوه مالکوم ایکس ترور شد» خبر داد.

محبوبیت مالکوم به واسطه اسلام خواهی و مبارزات پدر بزرگش” مالکوم ایکس” به سرعت بر محبوبیت این جوان شیعه آمریکایی افزود تا جایی که اربابان قدرت دیگر توان تحمل این هادی اسلام را بر نتابیدند و او را مظلومانه به شهادت رسادند.

محمد حسن گلزاری، از دوستان صمیمی مالکوم شباز در آمریکا در گفتگویی خواندنی با قم فردا، از این جوان برومند مسلمان و شهادت مظلومانه اش می گوید.

 

چگونه با مالکوم آشنا شدید؟

سه سال پیش در یک کنفرانس شیعیان در میامی که از مالکوم برای سخنرانی دعوت شده بود با او آشنا شدم و چند ماه قبل از این آشنایی او به حج تشرف پیدا کرده بود و من آن زمان دبی زندگی می کردم که بعد از حج دو سه هفته را در دبی پذیرای او بودم.

از نظر اخلاقی و رفتاری چگونه بود؟

رفتار و اخلاق خیلی خوبی داشت وهمیشه لبخند می زد، با آن که مشکلات زیادی در زندگی اش بود،باز هم سعی می کرد آن را در ظاهر نشان ندهد .

چه مشکلاتی داشتند ؟

بیشتر مشکلات مالی بود، البته از اذیت کردن مادر، خاله هایش و فرزندان مالکوم ایکس توسط پلیس آمریکا به خاطر شیعه شدن مالکوم نباید گذشت که همین امر بار روانی شدیدی بر او وارد کرده بود.

وضعیت تاهل او به چه صورت بود؟

آن زمان زن نداشت ولی از زن اولش که از او طلاق گرفته بود یک دختر داشت و در سال های آخر زندگیش بار دیگر ازدواج کرده بود که هم اکنون همسر دومش باردار است.

مالکوم با اسلام و بخصوص تشیع چگونه آشنا شد؟

دو سال در زندان بود، در زندان های آمریکا مسلمانان زیادی که بیشتر آنها اهل تسنن و یا تازه مسلمان شده اند وجود دارد. در داخل زندان فقط  یک نفر شیعه دو رگه ایرانی- مکزیکی بود که مسلمانان سنی آنجاهمیشه از وی به بدی یاد می کردند و می گفتند که طرف او نرو و با اوصحبت نکن ولی مالکوم می خواست بداندکه چرا در مورد او این گونه صحبت می کنند، پیش او  رفت و با او صحبت کرد. او نیز درباره ی شیعه و اهلبیت گفت و به مالکوم کتاب داد. از آنجا دیگرمالکوم شروع به خواندن کتاب و یادگرفتن در مورد تشیع کرد و در نهایت شیعه شد .

برای چی به زندان افتاده بود؟

چیزی که برای من در مورد آخرین بار زندانی شدنش تعریف کردند این بود که یک شب در حال راه رفتن در خیابان بوده که صدای جیغ و فریاد دختری را می شنود و می بیندکه یک مرد قصد تجاوز به آن دختر را دارد. مالکوم آن مرد را کتک میزند و آن دختر نیز از موقعیت به دست آمده برای فرار استفاده می کند و آن مرد به علت شدت جراحات به بیمارستان منتقل می شود و از مالکوم  به علت کتک خوردن بی جهت شکایت می کند و مالکوم نیزبرای شهادت از دختر می خواهد در دادگاه حاضر شود که پدر دختر اجازه این کار نمی دهد که به ناچار مالکوم به زندان می افتد.

این واقعه کی اتفاق افتاده بود ؟

این ماجرا تقریبا پنج یا شش سال قبل از شهادتش اتفاق افتاده است .

ماجرای سفر به سوریه چه بود؟

وقتی که از زندان آزاد شد، درباره ی حوزه ی علمیه زینبیه سوریه چیزهایی از دیگران شنید و برای اینکه به آنجا برود مقداری پول جمع کرد و یک بلیط یک طرفه به مقصد دمشق تهیه کرد و به سوریه رفت وحدود هفت یا هشت ماه آنجا ماند و بعد از آن به میامی برگشت و در همین زمان بود که با هم آشنا شدیم.

نگاهش نسبت  ایران و انقلاب اسلامی چگونه بود؟

ایران راخیلی دوست داشت و نیت کرده بود که برای تحصیل در حوزه علمیه به قم بیاید و چون خیلی ضد آمریکا، تبعیض نژادی،امپریالیسم بود و از ستم های آمریکا بر سیاه پوستان و مسلمانان صحبت می کرد و دوست داشت به ایران بیاید.

بعد از شهادت ایشان چه فضایی در بین اقوام، دوستانش ایجاد شد ؟

خانواده ایشان اطلاعات زیادی در مورد دوستان شیعه مالکوم نداشتند .بعد از شهادت شان تقریبا ده روز طول کشید که جسدش به آمریکا برسد ؛ چون بیشتر دوستان شیعه او در اوکلند کالیفرنیا بودند، تصمیم گرفته ش دتشییع جنازه و همه ی کارها را در آنجا انجام دهند و برای اولین بار مادر مالکوم و بهترین دوستش به اوکلند آمدند و در آنجا با بچه های شیعه آشنا شدند و فهمیدند که چقدر برادری بین شیعیان زیاد است و چقدر مالکوم را دوست داشتند،

یادم می آید در آن سفر دوست مالکوم که فردی مسیحی بود وقتی این اخوت را دید گفت: دوست دارم بیشتر با شیعه آشنا بشم و انشاالله شیعه شوم.

بعد از شیعه شدنش بیشتر وقتش صرف چه کاری می شد؟

مالکوم بعد از گرویدن به مذهب شیعه بیشتر وقتش را با وجود تحت نظر بودن به فعالیت های فرهنگی مشغول بود که همین فعالیت ها نتیجه ای جزء شهادتش نداشت.

 علت سانسور خبر شهادتش در غرب چه بود؟

کلا در محیط بسته خبری آمریکا و برخی کشورها با این جور فعالیتهای مذهبی مشکل دارند و در مورد مالکوم هم بخاطر پدربزرگش مالکوم ایکس با او و خانواده اش مشکل داشتند و زیاد نمی خواستند این خانواده در اخبار باشند مگر اخباری که برعلیه آنها بود تا بتوانند به نوعی آبروی آنها ببرند.

برخی از اقدامات غیرواقعی رسانه های آمریکایی می توانید بگید؟

زمانی که پسر بچه ۱۱ ساله ای بود در خانه مالکوم ایکس آتش سوزی اتفاق افتاد و مادربزرگش در این حادثه فوت کرد، رسانه های آمریکا در بوق و کرنا کردند که این پسر بچه آدم کش و قاتل است و او را به زندان انداختند بدون اینکه بگویند او فقط ۱۱ سالش است.

یا در حادثه به زندان افتادنش، خبر دستگیری و زندانی شدنش در صدر اخبار قرار گرفت تا به نوعی آبروی او و خانواده اش را ببرند و حتی در زمان شهادت مظلومانه اش هم همین گونه بود تا مدتی هیچ خبری از این اتفاق مخابره نشد و زمانی که ما خبر شهادتش را به شبکه پرس تی وی گفتیم تازه رسانه های غربی متوجه شدند از یک رسانه ایرانی عقب افتاده اند و به ناچار این خبر را مخابره کردند که بازهم متاسفانه این اخبار با داستان های نادرست و ساختگی از قبیل فوت بخاطر مصرف مشروبات الکی و درگیری همراه بود

از نحوه شهادتش اطلاعاتی دارید؟

چون داستان رسمی منتشر شده از ماجرا دروغ است و تنها قصد بدنام کردنش را داشتند نمی توان آن را باور کرد؛ اما تنها چیزی که ما کاملا مطمئن هستیم این است که به صورت وحشیانه ای نه فقط با مشت و لگد بلکه با چوب و اجسام سخت کتک خورده بود.

چگونه متوجه کتک خوردنش شدید؟

چند روز بعد از شهادتش و زمانی که جسمش به آمریکا رسید، سه تن از برادران شیعی در حال غسل او بودند که متوجه جراحات سخت بر پیکر او شدند به نحوی که برادران غسل دهنده تا مدت ها خواب های آشفته می دیدند.

برای خروج این شهید از مظلومیت چه باید کرد؟

در ابتدا مردم باید بدانند مالکوم چه کسی بوده و چه شخصیت والایی داشته و به عنوان یک شیعه بزرگ از او یاد کنند چرا که زمانی که به حج رفته بود و در عکس هایی که با شیوخ بزرگ عربستانی گرفته بود آنها از وی می خواهند برای آنها تبلیغ کند و ما هرچه بخواهی به تو خواهیم داد و تورا از مادیات دنیا بی نیاز می کنیم ولی او حاضر به این کار نشد و به گفته خودش”اگر خورشید را در دست راست و ماه را در ست چپش گذارند حاضر نیست به خاطر عشق اهل بیت(ع) این کار را انجام دهد”.

متاسفانه کسی در ایران و حتی دولت ایران هم به مالکوم کمک نکرد به طوری که خیلی وقت ها پول غذا خوردن و پول سوار اتوبوس شدن را نداشت و اکثر کسانی که به او کمک می کردند بچه شیعه های آمریکا بودند که متاسفانه خود آنها هم با مشکلات عدیده مالی روبرو بودند

دشمنان استکبار با اینگونه شهادت ها به اهدافشان می رسند؟

نه خوشبختانه این کار نشدنی است و الحمدالله هر روز مسلمان جهان در حال افزایش اند و زمانی که بر ضد یک چیزی زیاد حرف می زنند مردم بیشتر کنجکاو می شوند مثلا در قضیه مالکوم، زمانی که او به زندان افتاد وقتی دید سنی ها زیاد ضد شیعه حرف میزنند رفت تحقیق کرد و به این نتیجه رسید اسلام و بخصوص شیعه دین برتر جهان است. پس می توان نتیجه گرفت باید اطلاعات مردم در زمینه اسلام و شیعه را افزایش داد.

انتهای پیام/

لینک کوتاه : https://nabzesahar.ir/?p=4884

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.