این روزها تصاویری باهدف هنجارشکنی از یک مجله به نام «ناداستان» با اسپانسری شرکت کرمان موتور و شیرآلات شودر منتشر شده که این نوع تبلیغ نه تنها شایسته فرهنگ ما نیست بلکه شایستگی اقتصاد ما را نیز ندارد.
این روزها یکی از دغدغههای شرکتهای اقتصادی تبلیغات و نحوه انجام این سیاست اقتصادی در بالابردن بهرهوری و سود یک شرکت و عرضه محصولات به مصرفکننده نهایی از طریق پلتفرمهای فروش و یا تبلیغ از کانالهای شبکههای اجتماعی است، حال آنکه روند انجام این تبلیغات به نوع نگاه مدیریت آن مجموعه برمیگردد؛ اما از برخی شرکتها مثل کرمان موتور و شیرآلات شودر که در سایه امنیت اجتماعی و پرچم مقدس ملی، مذهبی کشور ایران فعالیت اقتصادی میکنند باید پرسید: ترویج فساد و فحشا آن هم در کشوری که جای جای خاکش خون شهدا جاریست چه توجیهی دارد؟
تبلیغی به قیمت جایگاه زن در جامعه
از نگاه حرفهای تبلیغ باید با درنظرگرفتن آزادی برای مخاطب و رعایت حقوق و جایگاه انسانی و اجتماعی مصرفکننده باشد و نخستین فاکتور برای ساخت یک تبلیغ، نگاه به جامعه هدف این کالاست و شرکتها برای اقناع مخاطبان، نباید به حقوق انسانی و اصول اجتماعی خدشه وارد کنند.
مجله تازهکار ناداستان، مجلهای ادبی است که آرش صادق بیگی آنگونه که خودش میگوید در ظاهر حول مسائل زندگی میگردد و میخواهد آن را از منظر ادبیات، نشان دهد؛ اما در عمل آنچه از برآیند فعالیت این مجله دیده شده این است که میخواهد نه آنچه از دل فرهنگ و ادبیات کهن ایرانی و اسلامی است، بلکه آنچه خود به نظرش بهترین است و شاید با نگاهی هیچ تناسب مفهومی و معنایی با ارزشهای بخش عظیمی از جامعه ندارد را نشان دهد.
داستان این هنجارشکنی از فصل یک این مجله (ناداستان) شروع شد. فصلی که با تمرکز بر زن، در ظاهر تلاش میکند روایتهای مستندی را بیان کند؛ اما در لایه باطنی خود، با درج تصویر بدون حجاب قانونی و اسلامی برخی هنرمندان زن مثل سحر دولتشاهی، لیلی رشیدی، گلی امامی، خاطره حکیمی، آیدا شاه قاسمی، مینا اکبری، ستاره ملکی، بهار کاتوزی و… در پوستر بخش رادیویی خود، تلاشی پنهانی به نام عادیسازی بیحجابی را آغاز کرده باشد.
موضوع اصلی ما در این گزارش حمایت مالی و اسپانسری این مجله از طریق پشتیبانی مالی چند مؤسسه اقتصادی قدرتمند که در سایه همین پرچم اسلامی و در محیط امن اقتصادی این کشور پا گرفته و در حال فعالیت هستند است و اینکه چرا این شرکتها در این مسیر بهاصطلاح فرهنگسازی پا گذاشتهاند؟
آنچه در پوسترهایی رادیو ناداستان دیده میشود، تصاویری از دو شرکت بزرگ کرمان موتور و شیرآلات شودر است که بهعنوان اسپانسرینگ مطرح هستند. فارغ از اینکه چرا به تخلف قانونی یک مجله مجوزدار که موظف است هر شماره از نشریه را به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارسال و تحت نظارت آنها اقدام به نشر کند از سوی مسئولان این وزارتخانه به دید اغماض نگریسته شده و مسئولان آن بهراحتی همچنان کار خود را ادامه میدهند که نیاز به پاسخگویی صریح مسئولان دارد، شریان مالی این مجله نیز تعجب برانگیز است.
سؤال اینجاست که چرا یک شرکت داخلی تصمیم میگیرد حامی نشریهای نوظهور باشد که از یکسو هنوز امتحان خود را پس نداده و مخاطبی ندارد و از دیگر سو از قرائن پیداست در تلاش است تا بهعنوان اپوزیسیون خود را مطرح کند؟این شریانهای مالی چه نفعی دررابطهبا تبلیغ علیه اخلاق دینی دارند؟
وقت آن است که بپذیریم بیشک ما در این جریان و جریانهای مشابه با آن با یک گروه حرفهای روبهروییم. گروهی که بهراحتی سوپراستارها را به هر سو تمایل دارد میکشاند، به شریانهای مالی بیپایان متصل است و خیلی راحت با ثبت یک رسانه یا بهرهگیری از رسانههای تازهکار اهداف ضد فرهنگی خود را جامه عمل میپوشانند.
فراموش نکنیم که این شرکتها قبلاً نیز از چنین هنجارشکنیهایی در تبلیغات خود استفاده کردهاند و در نمایشگاههایی که حضور داشتند و برای عرضه محصولات خود از کارمندانی بدون حجاب قانونی استفاده نمودهاند و عکسهایی هم که از محافل خصوصی و داخلی این شرکتها در شبکههای اجتماعی نشر میشود نشان از این موضوع دارد که تنها دغدغهای که مدیران این نوع شرکتها ندارند حجاب است.
شبکه اطلاع رسانی راه دانا پیشاپیش از مخاطبین خود برای انتشار عکس های بی حجابی عذرخواهی می کند.
نمونههایی از محتواهای تولید شده از سوی شرکت کرمان موتور برای تبلیغ محصولات خود با نگاه تبلیغاتی به زننمونههایی از عدم توجه به حجاب و عرف جامعه در نمایشگاههای عرضه محصولات شیرآلات شودر و انتشار تبلیغات با نگاه تبلیغی به حضور زن در کنار محصولات این شرکت
به گزارش راه دانا، در مجموع میتوان گفت، عامل اصلی استفاده از اینگونه روشها و تبلیغات که از فرم و شکل نرمال تبلیغات در جامعه خارج میشوند فروش و شهرت بیشتر است و البته نا گفته نماند که این دسته از تبلیغات همانگونه که پیشتر گفته شد حقوق اولیه اجتماعی و قانونی و عرف کشور را زیر سؤال میبرد که قاعدتا از دیدگاه انسانی هم نباید استفاده شود؛ زیرا در وهله اول شخصیت انسانی گروه عمده ساکنان یک جامعه هدف در این نوع تبلیغات نادیده گرفته میشود.
اینگونه روشها بهنوعی جامعه تبلیغات را به سمت ابتذال میکشاند و از دیدگاه عمومی شرکتهای تجاری باید تبلیغ خود را با درنظرگرفتن مؤلفههای تبلیغات اصولی و باتوجهبه فرهنگ و ارزشهای اجتماعی و چاشنی ارزشهای انسانی، تهیه و تنظیم کنند و دولت و مقامات ناظر نیز باید بر این روند نظارت دقیق و کافی داشته باشند.
منبع: دانا