تشویق و تنبیه یعنی چه؟
تشویق و تنبیه هر دو واژههای عربی هستند. تشویق در لغتنامه دهخدا به معنی آرزومند کردن یا به شوق آوردن کسی معنی شده و ریشه کلمه تنبیه هم به تنبه برمیگردد که به معنی آگاه یا بیدار کردن است.
در معنای اصطلاحی، شوق نتیجه دریافت محبت است و تشویق را میتوان هرگونه رفتار یا عملی دانست که کسی برای خوشایند دیگری انجام میدهد. درواقع تشویق گونهای پاداش و به کار بردن عامل یا عواملی است که افراد را به نیکوکاری وادارد. تشویق برای ارائه محبت صورت میگیرد و نشانه اعلام رضایت و پذیرش رفتار دیگری است.(۱)
تنبیه هم در اصطلاح ارائه یک محرک آزاردهنده (ناراحت کننده) به یک ارگانیزم است که نتیجه آن، کاهش قدرت فراوانی پاسخ هایی است که پیش از تنبیه انجام شده است، مانند: انتقاد شدید از یک دانش آموز پس از مشاهده ی رفتار خاص.(۲)
شرطی کردن چه فرقی با تشویق و تنبیه دارد؟
جایزه دادن به کودک در صورتی که به هدف تبدیل نشود، ایرادی ندارد. البته اینکه برای کودکمان چه هدیهای بخریم هم اصول خودش را دارد.
خیلی از رفتارهایی که با عنوان تشویق و تنبیه مطرح میشوند، بیشتر شبیه شرطی کردن هستند. حالا شرطی کردن یعنی چه؟ ایوان پاولف فیزیولوژیست معروف روسی، در اوایل قرن ۲۰، یک سری آزمایش انجام داد که نتایج آن با عنوان «شرطی شدن کلاسیک» معروف شد.
او در آزمایشات خود پودر گوشت در دهان سگ میریخت و سگ هم در واکنشی طبیعی بزاق ترشح میکرد. پاولف بعد از مدتی متوجه شد بزاق دهان سگ حتی با دیدن او هم ترشح میشود. دیدن ظرف غذا و صدای باز شدن در هم برای سگ تداعی غذا و در نتیجه ترشح بزاق میکرد. پاولف متوجه شد این تداعی صحنهها برای سگ یک یادگیری به همراه دارد.
یعنی سگ یاد میگیرد هر موقع در باز میشود، غذا هم میآید. در شرطی کردن دو محرک شرطی و غیرشرطی کنار هم میآیند. مثلا محرک طبیعی و غیر شرطی برای ترشح بزاق دهان سگ، غذاست؛ اما سگ بعد از مدتی به محرکهای همراه محرک طبیعی هم واکنش مشابه دارد و مثلا فقط با دیدن صاحب خود هم بزاقش ترشح میشود.
تشویق و تنبیه باید در خود عمل باشد!
همین اتفاق در حوزه تربیت هم میافتد. بسیاری به تشویق و تنبیه شرطی نگاه میکنند؛ مثلا اگر برای مسواک زدن کودک، از انگیزهای مثل شکلات استفاده کنید، کودک بعد از مدتی میفهمد مسواک و شکلات همراه هم هستند.
اینجا دادن شکلات یا حذف آن به معنی تشویق و تنبیه نیست؛ درواقع اگر تشویق به معنی به شوق آمدن برای کاری باشد، در اینجا کودک برای مسواک زدن به شوق نمیآید و شوق اصلی برای شکلات است؛
درواقع عمل انسان یک طرح است. این طرح یا نتیجه میدهد یا نمیدهد. اگر عمل آدمی نتیجه داد، خود نتیجه میتواند مشوق او باشد که البته مشوقی قدرتمند و درونی است.(۳)
جایزه را حذف کنیم؟
وقتی خود عمل و نتیجه واقعیاش مشوق باشد، فرد از روی رضایت و با میل خودش عمل را انجام میدهد. اما باید بدانیم که این مشوق درونی، با استدلال و اقناع حاصل میشود و اثر بلندمدت هم دارد. برای مشوق بیرون از عمل، باید مدام به بچهها تذکر داد و مدام این مشوقها را به لحاظ کمیت و کیفیت بهبود داد و بدتر از آن کودک هیچ وقت به خاطر درستی کاری، آن را انجام نمیدهد. با این حال آیا ما باید جایزه رو از روند تربیتی کودک حذف کنیم؟
ما گاهی میتوانیم یک عنصر بیرونی را هم ضمیمه عمل و نتیجهاش کنیم. تا به صورت یک ضمیمه حاکی از آن نتیجه باشد. به شرطی که از حالت ضمیمه بودن فراتر نرود. اما گاهی اوقات این ویژگی معکوس میشود. بعضی افراد به جای اینکه نتیجه عمل را لحاظ کنند و بعد چیزی هم نمادی باشد حاکی از موفقیت، برعکس میشود. جایزه خودش حکم هدف را پیدا میکند.(۴)
پس جایزه دادن به کودک در صورتی که به هدف تبدیل نشود، ایرادی ندارد. البته اینکه برای کودکمان چه هدیهای بخریم هم اصول خودش را دارد.
پی نوشت:
۱. بررسى تشویق از دیدگاه اسلام، غلامرضا دولتى، پایان نامه ى کارشناسى ارشد، ۱۳۷۷، ص ۲۷ فرهنگ معین، محمد معین، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۵۰، صص ۱۵ ـ ۱۰.
۲. روانشناسى تربیتى، برگردان: خویى نژاد و دیگران، ص ۳۶۴.
۳. دکتر خسرو باقری
۴. دکتر خسرو باقری