۲۶ دی روز تاریخی برای ملت ایران بود، ملت ایران توانست طاغوت زمانه را که ۳۷ سال غاصبانه و به زور بر مال و منابع آنها حکومت سراسر ظلم کرده بود مجبور به فرار کنند، شادی و شعف پس از شنیدن این خبر در سراسر ایران دیدنی بود، ملت ایران شاه ظالمی را که تا آن روز دست پلیدش به خون ملت پاک ایران آلوده شده بود را فراری داد و خاطره آن روز هرگز از ذهن ملت فراموش نشده است.
به گزارش نبض سحر، گسترش موج اعتصابات، کشور را به حال فلج کامل در آورد و درآمد ارزی کشور به صفر رسید. تا جایی که شاه برای خروج از بن بستی که در آن گرفتار شده بود به رهبران جبهه ملی روی آورد و قبل از همه دکتر غلامحسین صدیقی را برای مقام نخست وزیری در نظر گرفت. دکتر صدیقی پس از یک هفته مطالعه و مشورت، پاسخ ردّ داد تا اینکه شاه از شاپور بختیار دعوت کرد. بختیار این پیشنهاد را به شرط گرفتن اختیار کامل و خروج شاه از کشور بعد از رأی اعتماد مجلس به دولت پذیرفت. شاه ناگزیر، تمام شرایط را پذیرفت.
شاه پس از عدم موفقیت دولت نظامی ازهاری در برقراری نظم و آرامش و رفع اعتصاب ها که اقتصاد کشور را فلج کرده بود، راه دیگری جز خروج از کشور نداشت. تشریفات مربوط به خروج شاه خصوصی و غیررسمی بود. مشایعت کنندگان، نخست وزیر، رؤسای مجلسین، وزیر دربار، رییس ستاد ارتش و گروهی از مقامات وابسته به دربار بودند. فرودگاه مهرآباد در محاصره یگان های گارد شاهنشاهی بود. در ساعت یازده و نیم صبح، شاه و همسرش، با یک هلیکوپتر وارد فرودگاه شدند.
به استراحت احتیاج دارم!
شاه در مصاحبه کوتاهی به خبرنگاران گفت: «مدتی است احساس خستگی می کنم و احتیاج به استراحت دارم. ضمناً گفته بودم پس از این که خیالم راحت شود و دولت مستقر گردد، به مسافرت خواهم رفت. این سفر اکنون آغاز می شود و تهران را به سوی آسوان در مصر ترک می کنم. امروز با رأی مجلس شورای ملی که پس از رأی سنا داده شد، امیدوارم که دولت بتواند هم به جبران گذشته و هم در پایه گذاری آینده موفق شود.»
در آخرین روزها همسر شاه یعنی فرح کوشید تا موافقت شاه را به استعفا از مقام سلطنت و تفویض مقام نیابت سلطنت به او، طبق قانون اساسی جلب نماید. اما شاه نپذیرفت و گفت این کار مشکلی را حل نخواهد کرد. سرانجام شاه روز ۲۶ دی ۱۳۵۷، فرار را بر قرار ترجیح داد. از اعضای خانواده ی سلطنتی تنها فرح مانده بود که او نیز همراه همسرش از ایران خارج شد.
فرح دیبا در خاطرات خود اینچنین آورده است: “محمدرضا از آن که مجبور به ترک وطن شده بود به شدت متاثر و ناراحت بود ساعت از یک بعد از ظهر گذشته بود که ما در میان بدرقه دکتر شاهپور بختیار (نخست وزیر) دکتر جواد سعید (رئیس مجلس شورای ملی) دکتر علی قلی اردلان (وزیر دربار) و فرماندهان عالی رتبه ارتش و گروهی از رجال و شخصیت های مملکتی فرودگاه مهر آباد تهران را ترک گفتیم. ”
دارائی هایی که از کشور خارج شد…
رئیس کل تشریفات دربار دستور داد برچسبهای شناسایی چمدانها، بستهها و صندوقهای شاه که منقش به آرم دربار و سلطنتی بود به درون کاخ نیاوران آورده شود تا تشریفات لازم و آخرین شناسایی درباره آنها صورت بگیرد.
برچسبهای اختصاصی دربار اینک آماده شده بود تا به چمدانها و صندوقها الصاق گردد. دستور پر کردن و بستن چمدانها و صندوقها در روز ۲۳ دیماه ۱۳۵۷ با تایید شاه و به دستور فرح صادر شد. فرح دستور داد ۳۸۴ عدد چمدان و صندوق بسته شود.
یک تیم از افراد مورد تایید فرح جمعآوری و بستهبندی همهگونه عتیقه، جواهرات و الماسهای گرانبها، ساعتهای تمامطلا، تاج و نیمتاجهای تمام زمرد را بر عهده داشتند. این گنجینه از جواهرات و عتیقهجات در مکانهای امن کاخ نیاوران نگهداری میشد. فرح بر همه بستهبندیها نظارت کامل داشت.
بستهبندی و جمعآوری دلارهای آمریکایی که از ماهها قبل نقدا جمع شده بودند توسط بخش مالی دربار انجام گردید. تاج شاهنشاهی با ۳۳۸۰ قطعه الماس و ۵۰ قطعه زمرد، ۳۶۸ حبه مروارید و با وزن ۲ کیلو و ۸۰ گرم و از نظر قیمت غیرقابل تخمین و تاج ملکه با ۱۶۴۶ قطعه الماس و تعداد متنابهی از جواهرات دیگر و طلا به ارزش دهها میلیون دلار به عنوان بخش اندکی از جواهرات ربوده شده سلطنتی هستند.
گوشه ای از خیانت های شاه به کشور و مردم را می توان به این امور اشاره نمود :
۱. وابسته نمودن کامل کشور به قدرتهای بزرگ بویژه امریکا در عرصه های مختلف سیاسی، اقتصادی ،فرهنگی و…؛ بگونه ای که کشور در دوره پهلوی ، حیات خلوت و منطقه نفوذ این قدرتها و حافظ منافع آنها محسوب می شد، از لحاظ سیاسی ایران در آن زمان بر اساس دکترین نیکسون ،نقش ژاندارم منطقه را ایفا می کرد و منافع امریکا در منطقه را تامین می نمود و بر این اساس در اواسط دهه ۱۳۵۰ ایران به بزرگ ترین خریدار تسلیحات آمریکایی تبدیل شد از سال ۱۹۵۰ تا زمان سقوط شاه ارزش قراردادهای خرید تجهیزات و خدمات نظامی ایران از آمریکا به حدود ۲۰ میلیارد دلار رسید تصویب و اجرای طرح مصونیت قضایی اتباع امریکایی در ایران ، ورود هزاران متخصص نظامی آمریکایی و سلطه آنها بر ارتش ، مداخله شاه در عمان و ارسال تجهیزات نظامی از سوی ایران به مراکش ، اردن و زئیر در گیری نظامی ایران در سومالی بخشی از برنامه هایی بود که به دستور آمریکا و در راستای منافع بین المللی این کشور تحقق یافت و ایرانیان را بیش از پیش به وابستگی شاه به آمریکا معتقد ساخت( جمعی از نویسندگان ،انقلاب اسلامی و چرایی و چگونگی رخداد آن ، قم : نشر معارف ، ۱۳۸۴، ص۱۰۷و۱۰۶)از نظر اقتصادی نیز کشور کاملاٌ وابسته به امریکا بود به عنوان نمونه آمریکا ۴۰ در صد سهام کنسرسیوم نفتی را به دست آورد و به سرمایه گذاری های گسترده در ایران پرداخت البته این روابط ماهیتی امپریالیستی داشت برای مثال ایران در برابر هر دلاری که از تجارت با آمریکا به دست می آورد دو دلار برای کالاهای امریکایی می پرداخت ( انقلاب اسلامی و چرایی و چگونگی رخداد آن ، ص ۱۰۶) باری روبین در کتاب جنگ قدرتها درباره وابستگی همه جانبه و بی اختیاری شاه در برابر قدرتهای خارجی و سلطه آنها بر کشور می نویسد: ماموران سیاسی نظامی انگلیس و آمریکا عملا در همه کارهای حکومت ایران دخالت می کردند ( ۲۵ گفتار درباره انقلاب اسلامی , تهران :شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی , نشر هماهنگ , ۱۳۸۲, ص ۳۰۶) بطور کلی شاه در سالهای حکومت خود به خواست و حمایت دولتمردان آمریکا بیش از مردم خود چشم دوخته بود و رابطه شاه و دولت آمریکا فراتر از رابطه دو دولت دوست بود او معتقد بود تا هنگامی که آمریکایی ها از وی حمایت کنند ، می تواند هر چه بخواهد بگوید و هر کاری که بخواهد انجام دهد از این رو چنین دولتی را نمی توان سرنگون کرد( ماروین زونیس ، شکست شاهانه ، ترجمه عباس مخبر ،تهران : طرح نو ,۱۳۷۴, ص ۳۵۹)
۲- بی اعتمادی به ارزشها ، سنت ها و معتقدات جامعه که عمیقاً ریشه مذهبی داشت و تلاش برای از بین بردن ارزشهای مذهبی مسلط بر جامعه و جایگزینی آنها با ارزشهای غربی که از این جمله می توان به تغییر تاریخ اسلامی به تاریخ شاهنشاهی، برگزاری جشن های سلطنتی پر هزینه و گزاف,نفوذ و اشتغال گسترده بهائیان و صهیونیستها در پستهای کلیدی و حساس دولتی اشاره نمود ( ر.ک به؛ ظهور وسقوط سلطنت پهلوی ، حسین فردوست ، تهران : موسسه اطلاعات ،۱۳۸۰و کتاب پشت پرده تخت طاووس ، مینو صمیمی ، تهران : موسسه اطلاعات ، ۱۳۷۴)
۳- ترویج روز افزون فساد وبزهکاری در میان مردم بویژه جوانان , شاه تا توانست در کشور به گسترش فساد و بی بند باری در کشور کمک کرد در حالی تعداد کتابخانه ها , ورزشگاهها در کشور بسیار محدود بودو در هر کوی وبرزن مراکز فحشاء , قمار و شراب فروشی وجود داشت و تهران پایتخت کشور شیعی ایران پر از مشروب فروشی و کارخانه های شراب سازی و مراکز قمار و فحشاء شده بود ( ر.ک.به: پشت پرده تخت طاووس و ظهور وسقوط سلطنت پهلوی )
۴- ابتذال و از بین بردن شخصیت و کرامت اخلاقی و اجتماعی زنان و تخریب کانون خانواده؛ زن در دوره حکومت شاه فقط یک وسیله عیاشی , شهوترانی بود و ارزش زن تا حد یک کالا تنزل پیدا کرده بود چیزی که امروزه در غرب شاهد آن هستیم. رواج فرهنگ برهنگی و بی بندوباری زنان و تنزل کرامت آنان وترویج فحشاء از کوشش های رژیم شاه در این جهت بود ( ر.ک. به: پشت پرده تخت طاووس , مفاسد اخلاقی خاندان پهلوی, شهلابختیاری , تهران : مرکز اسناد انقلاب اسلامی )۵-تشدید بی عدالتی و تبعیض در جامعه وشکاف طبقاتی و ضربه به اقتصاد کشور و تخریب صنعت کشاورزی کشور و تشویق به مهاجرت از روستاها به شهرها , تک محصولی شدن اقتصاد کشور و ووابستگی شدید اقتصادی به آمریکا نیز از جمله خیانتهای شاه به مردم و کشور محسوب می گردد ( ر.ک.به رویش , در آمدی بر کارآمدی نظام جمهوری اسلامی , علی اکبر کلانتری , قم: نشر معارف و کتاب ۲۵ گفتار پیرامون انقلاب اسلامی و سیمای پهلوی , ژرار دو ویلیه ترجمه عبدالرحیم میهن یار , تهران : به آفرین )
و در پایان شما را دعوت به تماشای فیلم زیر می کنیم ، فیلمی که در آن ناتوانی و عجز شاه و همسرش فرح را در برابر یک خبرنگارخارجی نشان می دهد: