• امروز : افزونه جلالی را نصب کنید.
  • برابر با : 11 - جماد أول - 1446
  • برابر با : Tuesday - 12 November - 2024
9

گردان ولیعصر ، گردانی برای اجرای عملیات‌های دشوار جنگ

  • کد خبر : 5026
  • 17 مهر 1392 - 8:45
گردان ولیعصر ، گردانی برای اجرای عملیات‌های دشوار جنگ

گردان حضرت ولیعصر (عج) استان زنجان، در انجام هرگونه ماموریت سخت و دشوار و در بعضی مواقع از نظر دیگران ناممکن و قبول خطرناکترین محورهای عملیاتی زبانزد فرماندهان و سرداران جنگ بود. به گزارش خبرگزاری فارس از زنجان، در طول هشت سال جنگ تحمیلی‌، گردان‌هائی بودند که مابین دیگر لشگرها و گردان‌ها برای خود اسم […]

گردان حضرت ولیعصر (عج) استان زنجان، در انجام هرگونه ماموریت سخت و دشوار و در بعضی مواقع از نظر دیگران ناممکن و قبول خطرناکترین محورهای عملیاتی زبانزد فرماندهان و سرداران جنگ بود.

به گزارش خبرگزاری فارس از زنجان، در طول هشت سال جنگ تحمیلی‌، گردان‌هائی بودند که مابین دیگر لشگرها و گردان‌ها برای خود اسم و رسمی به پا کرده و در بین قرارگاه‌های فرماندهی جبهه به گردان‌های خط شکن‌، معروف و مشهور شده بودند، یکی از آن گردان‌ها که نامش در آن ایام بسیار بر سر زبان ها بود و رزمندگان دلاورش حماسه های بیشماری را برای جبهه اسلام آفریدند، گردان خط شکن و ضد زره، حضرت ولیعصر (عج) استان زنجان بود.

گردان حضرت ولیعصر (عج) استان زنجان، در انجام دادن هرگونه ماموریت سخت و دشوار و در بعضی مواقع از نظر دیگران ناممکن و قبول خطرناکترین محورهای عملیاتی زبانزد تمامی فرماندهان و سرداران جنگ بود و شهرت و مهارت خاصی در زمینه عبور از موانع مستحکم و در هم شکستن خطوط دفاعی عراقی‌ها و حفظ و نگهداری از خطوط پدافندی خودی و تثبیت آنها داشت و به همین دلیل همواره در تمام عملیات‌های بزرگ و سرنوشت سازی که علیه جبهه کفر و تاریکی طرح‌ریزی و اجرا می‌شد، گردان حضرت ولیعصر (عج) زنجان به طور حتمی در یکی از محورهای سخت عملیاتی، به عنوان گردانی خط شکن در نظر گرفته می‌شد.

رزمندگان با غیرت و با همت زنجانی و یلان بی‌نام و نشان گردان حضرت ولیعصر (عج)، در مراحل سخت و نفسگیر عملیات‌ها و در برهه‌های رعب آور و خطرناک، تک و پاتک‌های سنگین و بی‌امان مزدوران بعثی، با ایمان‌هایی قرص و محکم و جسم و جانی آماده ایثار و شهادت و با روح و روانی آزاد و رها، از بند تعلقات رنگ به رنگ دنیای مادی، آنچنانی بی‌باک و جان برکف و دلیرانه می‌جنگیدند و دفاع می‌کردند که ماه‌ها و سال‌ها بعد از عملیات‌ها‌، خاطره ایثارها و فداکاری آنان و قصه نبردهای سهمناک و رعب آور گردان خط شکن حضرت ولیعصر (عج) زنجان نقل مجالس و شب نشینی‌های نیروها و رزمندگان سایر گردان‌ها و لشگرها می‌شد.

 

در روزهای آغازین دی ماه سال ۱۳۶۵ شمسی، در سخت‌ترین و تلخ‌ترین روزهای جنگ تحمیلی، عملیات بزرگ و سرنوشت سازی با رمز مبارک یا زهرا (س)، از سوی سپاهیان اسلام علیه جبهه کفر و تاریکی در منطقه وسیعی از دشت عمومی شلمچه طرح‌ریزی و به مرحله اجرا در می‌آید که نام مقدس کربلای ۵ برای این عملیات افتخارآفرین و تحسین برانگیز نهاده می‌شود.

در یکی از سخت‌ترین و مشکل‌ترین مناطق عملیاتی کربلای ۵، لشگر ۳۱ عاشورا به عنوان لشگری هجومی و خط شکن عمل می‌کند و قرار بر آن است که غواصان گردان‌های خط شکن لشگر، از چند محور حمله خود را آغاز و با گذشتن از موانع بی‌شمار و در هم پیچیده دشمن بعثی، خطوط پدافندی بسیار، بسیار مستحکم عراقی‌ها را از چند ناحیه در هم شکسته و با تصرف سر پل دفاعی دشمن و نابودی سنگرهای محکم و بتنی خط اول، معبرهایی را برای عبور نیروهای موج دوم عملیات و رزمندگان سایر لشگرها پشتیبان باز کنند.

در دومین روز از دی‌ماه سال ۱۳۶۵ گروهانی غواص از غواصان خط شکن گردان حضرت ولیعصر (عج) زنجان، متشکل از ۷۰ نفر جوان مخلص و شجاع و جوانانی از بهترین و پاک‌ترین انسان‌های زنجانی در تاریکی شب، مسافت زیادی از آب دریاچه مصنوعی ـ موسوم به آبگرفتگی ـ را با لباس غواص و تجهیزات کامل جنگی، به صورت شنا طی کرده و بدون کوچکترین صدایی، در کمال سکوت دارند آرام، آرام خود را به موانع دشمن بعثی نزدیک و نزدیک‌تر می‌کنند.

بنا به گفته‌های فرمانده دلاور لشگر ۳۱ عاشورا سردار امین شریعتی، استمرار و تداوم عملیات کربلای ۵ و صدور فرمان حرکت نیروهای موج دوم و سوم لشگرهای پشتیبان از سوی قرارگاه فرماندهی و ادامه مراحل بعدی عملیات، بستگی کامل و مستقیم به نتیجه پایانی، حملات نیروی‌های غواص و رزمندگان خط شکن گردان‌های موج اول داشت و در صورت ناکامی و عدم موفقیت رزمندگان غواص و خط شکن، در عبور از موانع و درهم شکستن خطوط پدافندی دشمن و تصرف سر پلی برای پیاده شدن رزمندگان از قایق‌ها، عملیات بی‌درنگ همانجا متوقف و لشگرها حاضر در بونه‌های عملیاتی بی‌درنگ و با سرعت از مناطق عملیاتی به عقب کشیده می‌شدند.

خط شکنان باغیرت و باهمت زنجانی و غواصان پاکباز گردان حضرت ولیعصر (عج)، از اهمّیت بالای ماموریت سرنوشت سازی که گردان عهده‌دار انجام آن شده بود، به خوبی مطلع بودند و از دشواری‌ها و خطرهای بسیار زیاد این ماموریت کاملا آگاه و باخبر بودند، آن پاکبازان عاشق با ایمان‌هایی استوار به راه و مسلک خمینی کبیر و دل‌هایی مملو از امید به امدادهای غیبی خداوند قادر و رحمان، داشتن با چشمانی باز و قلب‌هایی مشتاق به قربانگاه عشق می‌رفتند.

همه آن جوانمردان از جان گذشته به خوبی می‌دانستند سستی و تنبلی کردن هر کدام از آنها، موجب ناتوانی گروهان در حرکت تند و سریع خواهد شد و پیشروی کند گروهان و عدم عبور به موقع از مابین موانع پیچ در پیچ دشمن، موجب ناکامی گروهان در امر حمله غافلگیرانه و تصرف ساکت سنگرهای خط نخست نیروهای عراقی خواهد شد و عدم سقوط خط پدافندی دشمن و خاموش نشدن آتشباری سنگرهای دفاعی آن، باعث بیداری نیروهای عراقی و سر و سامان گرفتن نظم دفاعی آنها و گیر افتادن تمامی نیروهای خط شکن حاضر در منطقه، در وسط میدان‌های وسیع مین و موانع بی‌شمار خورشیدی و ردیف‌های متوالی سیم خاردار دشمن شده و با مسلط شدن نیروهای دشمن به اوضاع و احوال، آتشباری بی‌امان ادوات سنگین و سبک آنان آغاز شده و در نهایت با قتل و عام بی‌رحمانه همه نیروهای خط شکن منجر به توقف سریع عملیات و صدور دستور عقب نشینی از سوی قرارگاه عملیاتی خواهد شد.

آن پاکبازان حماسه ساز، چندی قبل در عملیات لـو رفته کربلای چهار، عینا شاهد و ناظر بی‌رحمی و شقاوت مزدوران تاریکی و دژخیمان خونخوار بعثی بودند و با چشمان خود تماشاگر فداکاری و شهادت مظلومانه دوستان و همرزمان غواص و خط شکنان گردان حضرت ولیعصر (عج) در دقایق آغازین عملیات کربلای ۴ بودند، همگی داغ دار و سیاه پوش هجرت خونین همرزمان و رفیقانشان بودند، نفر به نفر آنان یاران و همسنگران عزیزی را از کف داده بودند و اینک جای خالی آن یاران به مقصد رسیده را با تمامی جسم و روح خود احساس می‌کردند و همین احساس نیروی عظیم و کوبنده در تک تک نیروهای خط شکن گردان ایجاد می‌کرد و انگیزه آنها را برای عبور از موانع بی‌شمار دشمن و در هم کوبیدن خط اول عراقی‌ها و باز کردن معبری برای هجوم نیروهای رزمنده دو صد چندان می‌کرد.

 

بچه‌ها به کنار موانع دشمن رسیده و غواص‌های دلاور تخریب‌چی مشغول باز کردن معبری برای عبور آنان هستند، با ذکر نام مقدس خداوند کریم، نخستین ردیف از سیم خاردارهای حلقوی بریده می‌شود و بچه‌های جان بر کف تخریب‌چی در کمال آرامش و سکوت و در نهایت دقت و سرعت، یکی پس از دیگری مین‌ها و تله‌های انفجاری را خنثی کرده و گام به گام با پاکسازی دقیق معبر به جلو حرکت می‌کنند.

منطقه در سکوتی بسیار مرموز و خوفناک فرو رفته و عجیب اینکه از آتشباری عراقی‌ها و صدای انفجارهای پی در پی هر شبی، اکنون خبری نبود، بچه‌های خط شکن غواص، با شور و هیجانی وصف نشدنی چشم انتظار اتمام کار برادران تخریب چی و تکمیل شدن معبر برای حرکت گروهان هستند، آنها با چشمانی نگران تلاش و کوشش عاشقانه غواصان تخریب چی را دنبال کرده و برای آغاز حمله و نبرد با مزدوران بعثی ثانیه شماری می‌کنند، آنان آنچنان محکم قبضه سلاح را در دست خود می‌فشارند که گویی گلوی ناجوانمردان بعثی را می‌فشارند، در نگاهشان خشم و استقامتی مردانه موج می‌زند و از میان لبانشان ذکر اسماء الهی لحظه‌ای قطع نمی‌شود.

آری اگر نصرت و یاری خداوند قادر و توانا نبود و امدادهای غیبی الهی به یاری سپاهیان اسلام نمی‌آمد و اگر آموزه‌های عاشورایی حماسه سرخ کربلای سالار شهیدان، آموخته‌های بچه‌های مظلوم و بی‌ادعای بسیجی نبود و اگر آن همه صداقت و خلوص و شجاعت و پاکی و بی‌باکی و وفاداری و فداکاری و از همه مهم‌تر شهادت طلبی و از جان گذشتگی در نفر به نفر آن دلباختگان عاشق اسلام و امام و انقلاب نبود به حقیقت هیچ عقل سلیمی و هیچ طراح و کار بلد مسائل جنگی نمی‌توانست حتی نیم درصدی هم امکان عبور نفرات پیاده از آن همه مانع‌های جور به جور و موانع پیچ در پیچ را بدهد.

دهها ردیف متوالی سیم خاردارهای حلقوی و طولی، که به صورت بسیار انبوه و شکل‌های مختلف هندسی تا کنار نخستین سنگرهای دشمن کشیده شده بود، به هر طرف نگاه می‌کردی خود را در محاصره خورشیدی‌ها می‌دیدی، موانع خورشیدی از تکه‌های سه متری میلگرد و لوله و تیرآهن ساخته شده و به صورت ردیفی و پراکنده از چند صد متری خشکی به داخل آب ریخته شده بودند و به ویژه در کنار آب ردیف‌های اول و دوم خورشیدها را، آنچنانی فشرده در کنارهم چیده بودند که اجازه عبور به هیچ جانداری را نمی‌دادند، میدان‌های گسترده و وسیع مین که با انواع مین‌های آبی، ضد نفر و ضد قایق و هزاران مین منور و صدها نوع تله انفجاری و بشکه‌های ۲۲۰ لیتری فوگاز و مواد آتش زا تجهیز شده بودند و خاک ریزهای مثلثی شکل و «نون» شکل و «ب» شکل، که آدمی در داخل آنها گم می‌شد و راه خروج از آنها را نمی‌یافت.

در کنار آب و در امتداد خط پدافندی اول عراقی‌ها کانال‌هایی طویل  با مصالحی همچون تیرآهن و آجر و سیمان و بتن در عمق زمین احداث گردیده بود، که در داخل آنها سنگرهای بسیار مستحکم و تقویت شده‌ای با میلگرد و بتن طراحی شده بود، که نخستین دژ دفاعی دشمن به شمار می‌رفت و در اکثر آن سنگرهای مستحکم، سلاح‌هایی مستقر کرده بودند که می‌توانستند شعله‌های سوزان آتش را تا مسافت صدها متر به طور متوالی پرتاب و پخش کند، در تعدادی از سنگرها، تیربارهای سنگین تانک و ضد هوایی‌های دو لول و چهار لول را طوری جاسازی و مستقر کرده بودند که به راحتی می‌توانستند از کمر به پائین نیروهای پیاده را هدف بگیران و در صورت زمین گیر شدن نیروها باز به خوبی می‌توانستند آنان را هدف قرار بدهند، این‌هایی که گفته شد فقط گوشه‌ای بسیار اندک از موانع به کار رفته در مناطق عملیاتی کربلای ۵ به توسط نیروهای بعثی و همیاران غربی و شرقی آنها بود.

هنوز معبر کامل نشده و تا لب آب و نخستین سنگرهای دشمن، دهها متر فاصله باقی مانده، دلاورمردان تخریب چی، عاشقانه با تمام قدرت و توان مشغول پاکسازی معبرند، که ناگهان آسمان منطقه و فضای تیره و تاریک اطراف بچه‌ها، با نورافشانی صدها گلوله منور به مانند روز روشن شده و سکوتی که تا لحظاتی قبل کل منطقه را در برگرفته بود با صدای وحشتناک انفجار گلوله‌های مختلف ادوات سنگین و غرش تیراندازی دوشکاها و مسلسل‌های سنگین تانک و تیربارهای ضد هوائی دشمن در هم شکسته شده و بی‌وقفه از زمین و هوا بر سر بچه‌ها آتش ریخته می‌شود، در هر ثانیه هزاران گلوله توپ و خمپاره و تانک و صدها موشک کاتیوشا و مینی کاتیوشا و آرپی جی هفت زوزه کشان در اطراف بچه‌ها فرود آمده و با صدای بسیار سهمناکی منفجر شده و ترکش‌های ریز و درشت آنان سوت کشان از بالای سر آنها رد می‌شدند، مسیر حرکت بچه‌ها مستقیم زیر رگبار بی‌امان گلوله‌های سرخ رنگ رسام و سلاح‌های سبک مزدوران بعثی قرار داشت و سطح آب دریاچه به توسط آتشباری سلاح‌های آتش پران دشمن به جهنمی سوزان و آتشین مبدل شده بود، عراقی‌ها بزدل، وحشت زده و هراسان کل منطقه را به زیر آتش بسیار پر حجم و دیوانه‌واری گرفته بودند.

بچه‌های باغیرت و باهمت زنجانی و غواصان پاکباز گردان حضرت ولیعصر (عج)، با دیدن این اوضاع بسیار وخیم و خطرناک، بی‌درنگ و بدون از دست دادن زمان با توکل بر قادر یگانه و دلی امیدوار به امداد‌های الهی و توسل جستن به نام نامی بانوی دو عالم حضرت زهرا (س) با تمامی قدرت و توان به سمت خطوط بسیار مستحکم و غیر قابل نفوذ عراقی‌ها (به گفته همیاران و مستشاران غربی و شرقی صدام) هجوم آورده و پروانه وار خود را به موانع بی‌شمار دشمن می‌زنند.

فاصله بسیار کمی تا خشکی و نخستین سنگرهای دشمن باقی مانده و از تمامی سنگرها و از هر گوشه‌ای از خط پدافندی دشمن به سمت بچه‌ها تیراندازی می‌شود، فضای اطراف مسیر حرکت غواصان، با هاله‌ای از دود و غبار سیاه رنگی، که حاصل از انفجارات مختلف و پرتاب یکسره آتش از سوی عراقی‌هاست، پوشانیده شده، سیم خاردارهای حلقوی و طولی دشمن آنقدر زیاد است که به هیچ عنوان نمی‌شد از دستشان فرار کرد و هر طوری بود به یک طرف لباس و تجهیزات بچه‌ها گیر می‌کردند و نوک‌های تیزشان ضمن اینکه دست و پا و صورت و بدن اکثر بچه‌ها را پاره و خون آلود می‌کردند، حتمأ باید برای خلاص شدن از دستشان نیز لحظاتی وقت گذاشت و همین امر باعث کندی حرکت بچه‌ها و کاسته شدن از سرعت پیشروی آنها می‌شد.

پیشروی غواصان، به دلیل آتشباری سنگین و بی‌وقفه دشمن و پیچیدگی و گستردگی موانع آنها، بسیار دشوار شده بود و بچه‌ها باوفای امام (ره) داشتن با دادن جان و هستی خود، گام به گام جلو می‌رفتند و در کمال مظلومیت و نهایت سکوت، غریبانه و بی پناه، یکی پس از دیگری با اصابت گلوله یا ترکشی به شهادت می‌رسیدند و پیکرهای پاکشان در میان سیم خاردارها و خورشیدی‌ها گیر کرده و بر روی آب شناور باقی می‌ماند.

یاد شهدایی که جانانانه در مقابل دشمن ایستادند و اجازه ندادند که خاک کشور با پای کثیف آنها آلوده نشود گرامی باد.

انتهای پیام

لینک کوتاه : https://nabzesahar.ir/?p=5026

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.