پیرمرد رشتی با محاسن سفیدش پشت میز کارش قرار گرفت و مدعی بود که جنها در خدمت او هستند.
به گزارش نبض سحر به نقل از فارس، سحر، دانش عجیب و تأثیرگذاری بوده، هرچند دو خصوصیت در آن لحاظ شده که ابتدا آموختنی است و دوم اینکه شخص جادوگر و مرتکب عمل جادویی آخرین شخصی نیست که توانسته با توجهات و تلقینات شیطانی تصرف کند بلکه اشخاص دیگری هم با تعلیم میتوانند مانند او انجام دهند.
جادوگر شخصی است که تحت تعلیم این علم قرار گرفته و با الهامات، توجهات، اوراد و طلسمهای شیطانی اقدام به امور خارقالعاده میکند زیرا درجه اعتبار این اعمال از معجزه و کرامت که خداوند به بندگان صالح و برگزیده خود عطا میکند تفاوت دارد و بسیار پایینتر و محدودتر است.
با نگاهی به تاریخچه سحر متوجه میشویم که فرهنگ جادو از هنگامی به وجود آمد که بشر خواص گیاهان را یکی پس از دیگری کشف کرده و دانشِ اثرات مفید و مضر گیاهان پیدا شد و ادامه یافت.
انواع گیاهان که گاه موجب بیماری و گاه آرامش و درمان دردها و گاهی نیز سبب مرگ انسان میشد، این امکان را به گیاهشناسان داد تا با تهیه مواد سمی، مخدر و یا نیروبخش از گیاهان مختلف در دنیای بهتری زندگی کنند.
کشف آثار گیاهان نخستین عامل پیدایش جادوگری و سحر شد زیرا با ترکیب گیاهان مختلف روند طبیعی زندگی افراد را از نظر جسمانی و روحانی تغییر میدادند و این فرهنگ از نظم و قوانین طبیعی اشیا الهام گرفته بود به طور مثال از علایم و نشانههایی که در اشیا بهویژه در گیاهان دیده بودند، به صورت زبان جادوگری استفاده میکردند.
طبق احادیث و روایات، اجنه از جنس آتش هستند و به همین خاطر به آنها «ناریان» گفته میشود، این موجودات نباید به دنیای انسانها وارد شوند و اگر در دنیای انسانها کشته شوند خونشان به گردن خودشان است اما نیروی خارقالعادهای دارند.
گفته میشود که شیطان نیز از جنیان است و جادوگران نیز خود را به شیطان فروخته و از نیروی جنیان برای جادو استفاده میکنند.
آیتالله ناصر مکارم شیرازی در تفسیر نمونه آوردهاند که سحر در اسلام ممنوع بوده و از گناهان کبیره است، زیرا در بسیاری از موارد موجب گمراه شدن مردم و تحریف حقایق و متزلزل ساختن پایه عقاید افراد سادهذهن میشود.
آیتالله مکارم شیرازی همچنین عنوان کردند: نوشتن دعاهایی که از حضرات معصومین (ع) رسیده و در کتب معتبر موجود است، اشکالی ندارد اما دعا نویسی حرفهای که شغل افراد سودجوست، صحیح نیست و غالب کتابهایی که به آن استناد میکنند اعتباری ندارد و این امر اگر چه ممکن است اما شرعاً جایز نیست و بسیاری از مدعیان آن، افرادی دروغگو یا خطاکارند و فالگیری از خرافات است و گرفتن پول برای گرفتن فال جایز نیست.
با وجود اینکه ادعاهای فالگیرها، پیشگوها و جنگیرها توجیه علمی ندارد، اما بسیاری از مردم هنوز برای برطرف شدن مشکلات خود به آنها رجوع میکنند.
توسط چند نفر شاکی غیر گیلانی و مالباخته از فعالیت یک پیرمرد رمال رشتی که با سحر و دعا سر وکار داشت، باخبر شدیم و همراه این چهار نفر شاکی به محل کار رمال پیر رفتیم.
خودمان را مشتری معرفی کردیم و وارد اتاق کار وی که در منزلی قدیمی با قدمتی ۹۰ سال بود، شدیم.
پیرمرد حدود ۸۰ تا ۹۰ سال سن داشت و با محاسن سفیدش پشت میز کارش قرار گرفت و همسر پیر وی نیز در کنار او بود.
حس کنجکاوی و شم خبرنگاری موجب شد تا از او بپرسم چند سال کار رمالی میکند و پاسخ داد: بیش از ۲۰ سال است در کار سحر و دعا هستم.
پیرمرد رمال «س.ج.ع»، از من پرسید مشکلم چیست و برای چی نزد وی رفتم، برای یک لحظه نمیدانستم چه بگویم اما کمی بعد بر خود مسلط شدم و مشکلی را با او درمیان گذاشتم و او کار خود را با خواندن ورد و مشورت گرفتن از جن و… آغاز کرد و گفت: جنها در خدمتم هستند و از من فرمانبرداری میکنند.
در هنگامی که پیرمرد مشغول نوشتن اعدادی روی کاغذ کوچک بود از او پرسیدم هزینه این دعایی که مینویسد چقدر است و او گفت: ۱۲۰ هزار تومان است اما میتوانی این پول را به حساب بیماران کلیوی در یک بیمارستان بریزی و یا به من بدهی تا هر طور صلاح میدانم خرج کنم.
البته ۱۲۰ هزار تومان برای یک بار بود و به دفعات همین مبلغ از مشتری گرفته میشود.
پیرمرد همچنان مشغول نوشتن دعا و حساب و کتاب بود که باز او پرسیدم وضعیت مالیاش چطور است و پاسخ داد: وضعیتم بسیار خوب است، مرغفروشی، کارخانه برنجکوبی، یک باشگاه بدنسازی در منطقه گلسار (بالای شهر رشت) و یک آسایشگاه خیریه به نام همسرم و منزلی خوب دارم.
این پیرمرد از من خواست تا حتماً به باشگاه او بروم و ثبتنام کنم.
باز هم حس کنجکاویام اجازه نداد ساکت بنشینم از او پرسیدم چرا کار سحر و دعا انجام میدهد، پاسخ داد: این علم را خدا به من داده است و حتی نامههای آیتالله مرعشی نجفی نیز در همین مکان است.
وی ادامه داد: ۹ فرزند دارم که هر کدام دارای شغلهای خوبی هستند و پسر بزرگم مخترع است.
از این پیرمرد پرسیدم علمش را در کجا یاد گرفته است، پاسخ داد: در هندوستان این علم را یاد گرفتم و فرزندانم نیز این علم را میدانند اما جنها به آنها اجازه کار نمیدهند و از دستورات آنها پیروی نمیکنند و تنها از من فرمانبرداری میکنند.
از پیرمرد پرسیدم چقدر مشتری دارد و او گفت: مشتریهای بنده از تمام اقشار و طبقات مختلف اجتماعی هستند و تاکنون دعاهایم بسیار تأثیرگذار بوده است و مشکلات بسیاری از جمله زوجهای نابارور را برطرف کردم.
پیرمرد همچنان در حال حساب و کتاب و نوشتن دعایی برای من با حروف و اعداد بود، به سراغ همسرش رفتم از ناراحتی و درد پا نمیتوانست بایستد و از او پرسیدم چرا با وجود اینکه شوهرش مدعی است دردهای بسیاری را برطرف میکند نتوانست درد پای او را خوب کند و پاسخ داد: همسرم برایم دعا میکند اما هنوز خوب نشدم.
از همسرش که قصد داشت به منزل برود پرسیدم مگر در این خانه زندگی نمیکنند و گفت: این خانه قدیمی برای محل کار همسرم است و ما در نزدیکی همین مکان زندگی میکنیم.
نوشتن اعداد روی کاغذ تمام شد و پیرمرد به من دستور مصرف آن را گفت و از آنجا که نمیتوانستم دل به چند عدد خوش کنم تا مشکلم برطرف شود، در پایان این دیدار دعا را روی میز پیرمرد گذاشتم و از منزل او خارج شدم.
چهار شاکی و مالباخته که تهرانی بودند اظهار کردند که پیرمرد چند میلیون تومان از آنها گرفته که مشکلشان را برطرف کند اما به هیچ نتیجهای نرسیدهاند و پولشان را نیز از دست دادهاند.