علی ربیعی در گفتگو با مهر در پاسخ به اینکه آیا می توان تعریف بحث برانگیز اشتغال و بیکاری را اصلاح کرد و یک نوع تعریف بومی قابل لمس برای جامعه درباره شاغل و یا بیکار دانستن افراد ارائه کرد؟ بیان داشت: تعریفی که فعلا استفاده می شود تعریف سازمان جهانی کار است.
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در اینباره که چنین تعریفی از اشتغال و بیکاری و اینکه فردی با ۱ ساعت کار در هفته شاغل شناخته شود از سوی جامعه پذیرفته نمی شود اظهار داشت: من نمی گویم این تعریف قابل قبول است، اما این تعریف برای کدام جامعه است؟
ربیعی ادامه داد: در کدام جامعه این تعریف از اشتغال و بیکاری می تواند مبنا قرار گیرد که بتوانیم بگوییم با این تعریف گزارش ها ارائه شده است؟ من فکر می کنم ما هر آماری را که ارائه می کنیم باید بر پایه تعریف مشخص ارائه شود.
به گفته وی، وقتی تعریف اشتغال و بیکاری و قرار دادن مرز یک ساعت کار بین آنها مقایسه می شود با تعریفی که در گذشته دیگران از اشتغال ارائه داده اند و چیزی که در حال حاضر مطرح است، در اینجاست که باید به صورت شفاف بگوییم بر اساس کدام تعریف گزارش اشتغال داده می شود؟
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در خصوص اینکه آیا در ایران امکان ارائه یک تعریف بومی از اشتغال و بیکاری به منظور شفاف سازی آمارها و اینکه گزارشات اشتغال برای جامعه قابل لمس باشد، وجود دارد؟ گفت: لازم نیست که ما تعریف اشتغال و بیکاری را بومی کنیم.
ربیعی خاطر نشان کرد: ما می گوییم باید گزارش ها بر مبنای تعاریف روشن ارائه شود. به عنوان مثال بگوییم گزارش اشتغال بر اساس تعریف ۵ روز کار در هفته ارائه می شود و یا هر تعداد روز دیگری. همچنین گفته شود بر اساس ۲ روز کار و یا ۱ ساعت کار در هفته، این تعداد شغل ایجاد شده است. بنابراین اگر پایه های آماری را نیز به همراه تعریف روشن ارائه کنیم، هیچ اشکالی در گزارش ها وجود نخواهد داشت.
به گزارش مهر، طی سال های گذشته و در زمان فعالیت دولت های نهم و دهم تعریف جدیدی از اشتغال و بیکاری افراد در گزارش های مرکز آمار ایران به کار گرفته شد. در واقع دولت مبنای گزارش های مربوط به عملکرد حوزه اشتغال زایی را بر اساس یک ساعت کار افراد در هفته تنظیم و ارائه کرد.
سازمان جهانی کار می گوید هر فردی که در هفته یک ساعت کار داشته باشد، حتی اگر برای آن کار مزدی نیز دریافت نکند (مانند افرادی که برای خانواده کاری را انجام می دهند)، آن فرد شاغل شناخته می شود و بیکار فردی است که امکان اشتغال یک ساعته در هفته به شرحی که گذشت را نداشته باشد.
در زمان دولت های هفتم و هشتم، محاسبات آماری به نحو دیگری بود. در آن سال ها دولت گزارش اشتغال زایی را بر اساس اشتغال ۲ روز در هفته ارائه می کرد. یعنی هر فردی که در هفته دو روز کار داشت، شاغل شناخته می شد.
به کارگیری تعریف یک ساعت کار در هفته در ایران، مورد انتقادات بسیاری از جامعه و بدنه بازار کار کشور قرار گرفت چون بر اساس شرایط اقتصادی کشور و نوع مشاغل که افراد می توانند بر عهده بگیرند، اساس درصد مشاغلی که با یک ساعت کار در هفته امکان کسب درآمد کافی برای یک ماه افراد را بدهد بسیار ناچیز و یکی دو درصد است.
پیش تر مرکز آمار ایران در پاسخ به انتقادات مطرح شده از سوی بدنه بازار کار درباره غیرواقعی بودن تعریف بیکاری و اشتغال اعلام کرده بود که در این زمینه از استانداردهای جهانی استفاده می شود و تغییر تعریف از یک ساعت به یکروز در هفته تنها درصد ناچیزی از آمارهای فعلی را تغییر خواهد داد و اینگونه نیست که به یکباره نرخ بیکاری دستخوش تغییر چشمگیری شود.
مرکز آمار حتی مشاغلی مانند وکالت و پزشکی را به عنوان نمونه به منتقدین اعلام کرد که افراد می توانند حتی با یک ساعت کار در هفته در این مشاغل، پول کافی برای گذران زندگی خود را به دست آورند. اما سوال اینجاست که چند درصد از بازار فعلی کار ایران می توانند شرایطی مانند وکلا و پزشکان مدنظر مرکز آمار ایران را داشته باشند که بتوان چنین تعریفی را پذیرفت؟
کارشناسان بازار کار کشور معتقدند به دلیل استفاده دولت از تعریف غیرواقعی و نامناسب یک ساعت کار در هفته و ارائه گزارشات اشتغال زایی بر همین اساس، در سال های اخیر آمارهای دولت در حوزه اشتغال و بیکاری به شدت مورد انتقاد قرار گرفت و جامعه در صحت آن با تردید مواجه شد.