نیکلا ماکیاولی که بنیاد نظریه ماکیاولیسم را پیرامون روش و هدف در سیاست قرار داده در کتاب شهریار خود، هدف عمل سیاسی را دستیابی به قدرت میداند و بنابراین، آن را محدود به هیچ حکم اخلاقی نمیداند و در نتیجه به کار بردن هر وسیلهای را در سیاست برای پیشبرد اهداف مجاز میشمارد و بدین گونه سیاست را به کلی از اخلاق جدا میداند.
ماکیاولی معتقد است، زمامدار اگر بخواهد باقی بماند و موفق باشد نباید از شرارت و اعمال خشونت آمیز بترسد. زیرا بدون شرارت، حفظ دولت ممکن نیست. حکومت برای نیل به قدرت، ازدیاد و حفظ و بقای آن مجاز است به هر عملی از قبیل کشتار، خیانت، ترور، تقلب و. . . دست بزند و هرگونه شیوهای حتی منافی اخلاق و شرف و عدالت برای رسیدن به هدفش روا میدارد. این مکتب بر این باور است که رجل سیاسی باید کاملاً واقعبین و مادی و جدّی باشد، آنگونه سختگیر باشد که اگر تکالیف دینی، اخلاقی و احساسات سد راه او شود؛ از آنها صرفنظر کند و هدفی جز رسیدن به مقصود نداشته باشد. ماکیاول مکتبی را بنیان گذاشت و خود در این مکتب سیاسی، مظهر یک سیاستمدار حسابگر و حیله بازی شناخته شد که فلسفهاش این است: «هدف وسیله را توجیه میکند.»
این مکتب و اجزای آن نخستین بار در کتاب «شهریار» به دست ماکیاولی به رشته تحریر درآمد. بحث اساسی «شهریار» این است که هر عملی که برای بهبود وضع کشور انجام میگیرد، قابل توجیه است و موازین اخلاقی حیات اجتماعی و زندگی خصوصی با هم متفاوت است. طبق این نظریه، سیاستمدار یا مملکتدار میتواند برای منافع عمومی دست به هرگونه اقدام شدید و غیرعادلانهای بزند و به هرگونه حیله و فریبی متوسل شود که این امور در زندگی شخصی نه تنها نفرتانگیز، بلکه جرم شمرده میشود.
رئیسجمهور در نطقی در جمع روسای دانشگاهها و معاونان و مسئولان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، با چرخشی ۱۸۰ درجهای از مواضع قبلی خود که بارها منتقدین را ستایش و نقد دولت توسط آنها را امری پسندیده خطاب میکردند، منتقدین به اقدامات اخیر دولت همچون توافقنامه ژنو را عدهای بیسواد خطاب کرده و از حضار در همایش خواستار ورود به این مقوله شده است.
این قضیه که شاید به گونهای از جاده اخلاق و انصاف خارج شده است امروز به تنهایی میتواند دلهره رسوخ نگاه ماکیاولیستی را در دل تمام دلسوزان دولت ایجاد کند. امروز اگر در رسیدن به اهدافی که به زعم دولتیها برای کشور سودمند است، بخواهیم از هر شیوهای درصدد توجیه آن برآییم و در این راه انتقادی هم باشد آن را با شیوههای خارج از اعتدال پاسخگو باشیم، اگر نگوییم ماکیاولیسم محض ولی شبیهترین نگاه به آن خواهد بود. دستگیری مدیر مسئولان روزنامههایی که صرفاً از روی دلسوزی انتقاد میکنند یا حتی بستن برخی روزنامهها لااقل در دولتی که شعار اعتدال و استقبال از منتقدین را با خود یدک میکشد، پسندیده نخواهد بود.