مقدمه:
برزخ عالَم میان دنیا و قیامت است که از آن به قیامت صغری، عالَم قبر، عالَم مثال و خیال منفصل نیز تعبیر میشود.
بعد از مرگ و جدایی روح از بدن مادی، انسان به برزخ ورود مییابد . که به باور گروهی از متفکران، خطاب به بدن مثالی است و به باور گروهی دیگر، خطاب به بدن مادی موجود در قبر خاکی است.
بر اساس آموزههای اسلامی، این عالَم برزخی برای هر دو گروه مؤمن و غیرمؤمن وجود دارد؛ با این تفاوت که برای مؤمنان، بهشت برزخی و برای کافران، جهنم برزخی است.
حال سوال این است آیا در این برزخ خوردن و آشامیدن وجود دارد؟ در قیامت چطور؟
برای پاسخ به این سوال ابندا مقدماتی را بیان می کنیم ، تا پاسخ به خوردن و آشامیدن در برزخ و قیامت مشخص شود؟
زیرا اثبات ارتباط بین عوالم موجود در عالم هستی مثل ارتباط علم ماده با عالم مثال و عالم برزخ و عالم عقل ما را به پاسخ به این سوال بهتر راهنمایی می کند.
برزخ چیست؟
برزخ به معنای حائل و فاصله میان دو چیز است[۱] و در اصطلاح فاصله بین دنیا تا برانگیخته شدن در روز قیامت است که از مرگ و قبض روح آدمی آغاز میشود تا برپایی قیامت ادامه دارد.[۲]
عالم مثال چیست؟
عالم مثال واسطهای بین عالم عقل و عالم ماده است که به جهت رهایی از ماده مشابه عالم عقل بوده و مجرد است.
و از جهت شکلها و اندازهها و رنگها مشابه عالم ماده و مثال آن میباشد از اینرو برزخ و حائل بین دو عالم است و از همین روی تجرد آن را تجرد برزخی مثالی میگویند. [۳]
چرا عالم مثال را عالم بزرخ می گویند؟
زیرا جهان هستی به عالم مادی، محدود نمیشود [۴] بلکه چندین عالَم در جهان هستی وجود دارد[۵] که حقائق و موجودات آنها بر یکدیگر منطبق است.[۶]
در این نگاه، جهان هستی مسیری دایرهای شکل دارد که از دو قوس نزول و صعود تشکیل یافته است. قوس نزول از عالم عقول شروع میشود.
و به عالم مثال و در نهایت به عالم ماده میٰرسد و سپس قوس صعود آغاز میشود که با گذشت از مراتب نباتی و حیوانی به تجرد مثالی رسیده و در نهایت به عالم عقل ختم میگردد.
بنابراین عالم مثال از جهت مجرد بودن شبیه عالم عقول و از جهت داشتن اندازه و شکل شبیه عالم ماده است.[۷]
بدن برزخی و مثالی چیست؟
روح انسان پس از جدایی از بدن مادی، در جسم لطیفی قرار میگیرد که از بسیاری از عوارض جسم مادی برکنار است؛
ولی از آن نظر که شبیه این جسم مادی عنصری است، به آن بدن «مثالی» میگویند که نه کاملاً مجرد است و نه مادی محض، بلکه یک نوع تجرد برزخی دارد.
تعلق ارواح در عالم برزخ به اجساد مثالى
مرحوم کلینى در «فروع کافى» روایاتى نقل مى کند که با صراحت از جسم مثالى خبر مى دهد، از جمله: در روایت معتبرى از امام صادق(علیه السلام) نقل مى کند که یکى از یارانش مى پرسد:
«عده اى معتقدند که ارواح مؤمنین در چینه دان پرندگان سبز رنگى در اطراف عرش قرار مى گیرند!! امام فرمود:
«لا، اَلْمُؤْمِنُ اَکْرَمُ عَلَى الله مِنْ اَنْ یَجْعَلَ رُوحَهُ فى حَوصَلَهِ طَیْر، وَلکِنْ فى اَبْدان کَاَبْدانِهِمْ»[۸]
(نه، چنین نیست، مؤمن گرامى تر است نزد خدا از اینکه روحش را در چینه دان پرنده اى قرار دهد، بلکه ارواح در بدن هایى شبیه بدن هاى سابق خواهند بود).
در حدیث دیگرى از همان حضرت مى خوانیم: «فَاِذا قَبَضَهُ الله عَزَّوَجَلَّ صَیَّرَ تِلْکَ الرُّوحَ فى قالِب کَقالِبِهِ فى الدُّنْیا»[۹] ؛
(هنگامى که خداوند قبض روح مؤمن مى کند او را در قالبى همچون قالبش در دنیا قرار مى دهد).
در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: هنگامى که از ارواح مؤمنان از آن حضرت سؤال شد فرمود:
«فى حُجُرات فىِ الْجَنَّهِ یَأْکُلُونَ مِنْ طَعامِها وَ یَشْرَبُونَ مِنْ شَرابِها وَ یَقُولُونَ رَبَنا! أَقِمِ السّاعَهَ لَنا وَ أَنْجَزَ لَنا ما وَعَدْتَنا!»( [۱۰]
(آنها در حجره هایى از بهشت، از طعام و شراب آن متنعم مى شوند و مى گویند: پروردگار ما! قیامت را براى ما برپا کن و وعده هایى را که به ما داده اى وفا نما).
روشن است که منظور از بهشت در اینجا بهشت برزخى است که در مرحله اى بسیار پایین تر از بهشت قیامت قرار دارد و لذا آنها آرزوى قیام قیامت مى کنند، .
ضمناً از اینکه آنها در برزخ مکانى دارند معلوم مى شود که داراى قالب مثالى هستند زیرا جسم این دنیا را رها کرده اند. [۱۱]
چگونه در برزخ و قیامت خوردن و نوشیدن ممکن است؟
۱- خوردن و آشامیدن برزخی غیر قابل درک
از قرآن مجید و برخى روایات به دست میآید که انسان بعد از انتقال به عالم آخرت، با نعمتها (و یا عذابهایى) مواجه خواهد شد که فراتر از تصور میباشند.
و بسته به درجات ایمان و یا کفر و نفاق و تبهکارى افراد، متفاوت خواهند بود؛ مانند:”فلا تعلم نفس ما اُخفى لهم من قره اعین”؛[۱۲]
پس هیچکس نمیداند چه روشنى چشمى براى آنان به پاداش کارهایى که میکردند نهفتهاند.
همچنین پیامبر اکرم(ص) در حدیث مفصلى فرمود: «… وَ مَنْ صَامَ مِنْ رَجَبٍ أَرْبَعَهَ عَشَرَ یَوْماً أَعْطَاهُ اللَّهُ مِنَ الثَّوَابِ مَا لَا عَیْنٌ رَأَتْ وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَرٍ …»؛[۱۳]
هر کس چهارده روز از ماه رجب را روزه بگیرد خدا ثوابى به او میدهد که نه چشمى دیده، نه گوشى شنیده و نه بر دل بشرى گذشته است.
چنانکه بخشى از همین مضمون در کلام امام علی(ع) آمده است: « وَ مَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَهٍ فِی رَجَبٍ ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ أَکْرَمَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ فِی الْجَنَّهِ مِنَ الثَّوَابِ بِمَا لَا عَیْنٌ رَأَتْ وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَر»؛[۱۴]
هر کس در ماه رجب براى خدا صدقهاى دهد خدا روز قیامت او را به ثوابى گرامى دارد که چشمى ندیده و گوشى نشنیده و بدل بشرى نگذشته است.
از اینرو خداوند متعال بر اساس فضل و کرم خویش نعمتهایى را به مؤمنان خواهد داد که نه چشمى آنرا دیده و نه گوشى شنیده و نه بر قلب و عقل کسى خطور نموده است.
امام خمینى در مقام وصف نعمتهایى بهشتى میفرماید: از یکى از بزرگان اهل معرفت رضوان اللَّه علیه شنیدم که میفرمود:
در بهشت، جرعه و شربتى از آب، همهى لذتهاى شنیدنیها را با انواع مختلفش (انواع موسیقى و الحان گوناگون)، و تمام لذتهاى دیدنیها (صورتهاى زیبا و رنگها) را دارد، و سایر حواس هم به همین صورت میباشند، حتى… به طوریکه هر یک از این لذتها به طور جداگانه درک میشود.[۱۵]
همان گونه که درک حقیقت زندگى عالم آخرت براى ما اسیران زندان عالَم مادّه غیر ممکن است، آگاهى از جهان برزخ نیز به طور کامل ممکن نیست؛
چراکه مرتبه اى بالاتر از این جهان یا به تعبیر دیگر جهانى است محیط بر این جهان نه محاط در این جهان، ولى به گفته بعضى از دانشمندان مى توان آن را تشبیه به حالت خواب کرد؛
۲- خوردن و آشامیدن در عالم مثال (عالم برزخ)
این عالَم، جهانی پر از شگفتی و مشتمل بر طبقات و درجات متنوع و موجودات فراوان معرفی شده است.[۱۶]
موجودات این عالم صورتهایی هستند[۱۷] که انسان با شرایط خاصی میتواند آنها را مشاهده کند.[۱۸]
برخی از حقایق غیبی که پیامبران و اولیاء الهی میبینند همین صورتها هستند.[۱۹] آنچه در خواب میبینیم نیز از موجودات عالم مثال دانسته شده است.[۲۰۶]
شیخ اشراق جنیان، و صورتهای موجود در آینه را هم از حقایق موجود در عالم مثال میداند.[۲۱]
حتی برخی از فلاسفه علت ایجاد عالم ماده یعنی دنیایی که ما در آن زنده می کنیم را عالم مثال می دانند.
لذا با این توضیحات مشخص گردید که عالم بزرخ همان عالم مثالی است که شباهتی به دنیا دارد که این در آنجا هم خوردن و آشامیدن به تناسب عالم برزخ وجود دادرد.
۳- خوردن و آشامیدن برزخ و قیامت بدون فضولات
امام کاظم(ع) در این ارتباط فرمودند: «همانگونه بچه در رحم مادر تغذیه میشود، اما ادرار و مدفوع نمیکند، بهشتیان نیز غذا میخورند، اما ادرار و مدفوع ندارند».[۲۲].
اما با این حال روایتی وجود دارد که بیان میکند غذایی که بهشتیان میخورند به صورت عطر خوش بویی از بدن آنها دفع میشود:
مردى به پیامبر خدا(ص) عرض کرد، آیا اهل بهشت میخورند و میآشامند؟ فرمود: «آرى، سوگند به خدایى که جان من به دست قدرت او است، هر کدام از آنها را برابر صد نفر در خوردن و آشامیدن توانایى میدهند. عرض کرد:
کسی که چیزى میخورد، احتیاج به دفع آن نیز دارد؟ در صورتى که بهشت پاکیزه است و آلودگى در آنجا نیست.
پیامبر فرمود: «به صورت قطرات عرق که چون مشک خوشبو است از بدن اهل بهشت جارى میشود، و در نتیجه شکمشان فرو مینشیند».[۲۳] جسم برزخی از این فضولات مادی ندارد.[۲۴]
۴- خوردن و آشامیدن در هنگام خواب (عالم برزخ)
در خواب هاى راستین، روح انسان با استفاده از قالب مثالی به نقاط مختلف پرواز مى کند، مناظرى را مى بیند، از نعمت هایى بهره مى گیرد و لذّت مى برد.
در هنگام خواب روح با همان بدن سبک و قالب مثالى رؤیا مىبیند و به اطراف مىرود. غذا می خورد مسافرت می رود.
لذا در عالم خواب خیلی ها را در حالت خوردن و آشامیدن می بیند و خیلی ها را در حالت های متفاوت دیگری که با زندگی در دنیا مطابقت دارد.
خواب هایی که حقایقی را بیان می کند اما برایمان عادی جلوه می کند. در حقیقت خواب همان عالم مثالی برزخی است که در حالت های مختلف وارد آن می شویم.
و گاه مناظر هولناکى را مشاهده مى کند و سخت متألم مى گردد و فریاد مى کشد و از خواب بیدار مى شود.
آیه «اَللهُ یَتَوَفَّى الأَنْفُسَ حَینَ مَوْتِها وَ الّتى لَمْ تَمُتْ فى مَنامِها»[۲۵] نیز این حقیقت را تأکید مى کند.
مرحوم علاّمه مجلسى در «بحارالانوار» تصریح مى کند که: «تشبیه عالم برزخ به حالت خواب و رؤیا در بسیارى از اخبار وارد شده است».
بعضى تصریح مى کنند که قالب مثالى در باطن بدن هر انسانى وجود دارد منتهی به هنگام مرگ از این بدن جدا مى شود و زندگى برزخى خود را آغاز مى کند.
در خواب هاى مغناطیسى که روح به نقاط مختلف مى رود و فعالیت دارد و بالاتر از آن بعضى ارواح قویه در حال بیدارى نیز مى توانند.
از طریق سفرهاى روحى به مناطق دور دست روند و از اسرار آنها خبر دهند، این فعالیت ها نیز با قالب مثالى انجام مى گیرد.
کوتاه سخن اینکه: جسم مثالى چنانکه از نامش پیداست شبیه این بدن است ولى این ماده کثیف عنصرى را ندارد، جسمى است لطیف، نورانى و خالى از مواد و عناصر شناخته شده این جهان مادى.
۵- کیفیت خوردن و آشامیدن در برزخ و قیامت
عالم مثال به مرتبهای از وجود گفته میشود که واسطه بین عالم عقلی و عالم جسمانی است. در واقع موجودات این عالم اگرچه مادّی نیستند .اما برخی از آثار ماده مانند کمّ و کیف و وضع و… را دارند. [۲۶]
موجودات این عالم، صورتهایی کمرنگتر از موجودات جسمانی نیستند. و از نظر مرتبه وجودی ضعیفتر از آنها نیستند
بلکه این تعبیر نشان دهنده وجود صورتهای ثابت و تغییرناپذیری در آن عالم است که نه تنها ضعیفتر از موجودات مادی نیستند، بلکه قویتر از آنها به شمار میآیند
پس روح انسان در عوالم مختلف باید بدنی مناسب همان داشته باشد که این بدن بنا بر ویژگی های خاص خودش نیاز هایی خاص دارد .
جسم مثالی – جسمی شبیه به آنچه که ما در خواب می بینیم- خوردن و آشامیدن دارد اما خوراک او مناسب با جسم اوست
۶- خوردن و آشامیدن برزخ و قیامت مثل دنیاست
از ظاهر آیات و روایات چنین استفاده میشود که خوردن و آشامیدن ـ از نظر کیفیّت ـ مانند همین دنیا میباشد، .
نه آن که خوردن و نوشیدن معنوی در کار باشد، بلکه خوردن و آشامیدن، در آن عالم نیز، با همین ذائقه و لب و دهان معمولی دنیایی صورت میگیرد:
“إِنَّ الاْ َبْرَارَ یَشْرَبُونَ مِن کَأْسٍ کَانَ مِزَاجُهَا کَافُورًا. [۲۷] به یقین نیکوکاران از جامی مینوشند که با عطر خوشی آمیخته است.”; “وَ لَحْمِ طَیْرٍ مِّمَّا یَشْتَهُونَ ; [۲۸]
و ]برای مقرّبان[ گوشت پرندهای است از آن گونه که بخواهند.”; [۲۹] “لآ یَذُوقُونَ فِیهَا بَرْدًا وَ لاَ شَرَابًا إِلآ حَمِیمًا وَ غَسَّاقًا ; در آنجا نه چیز خنکی مینوشند و نه نوشیدنی گوارایی به جز آب سوزان و مایعی از چرک و خون.”
معاد جسمانی چیست؟
معاد جسمانی همان «بازگشت روح به حیوان، بعد از مرگش میباشد که خداوند عین بدن معدوم را اعاده می کند و آنگاه روح را به سوی آن برگرداند»[۳۰]
نکتهای که در بازگشت جسمانی مطرح است، این است که هدف در اینگونه از رستاخیز، مبعوث شدن بدن و رسیدن جسم به لذّات جسمانی است.
البتّه منظور از معاد جسمانی این نیست که تنها جسم در جهان دیگر بازگشت میکند، بلکه هدف این است که روح و جسم با هم مبعوث میشود؛ یعنی بازگشت روح مسلّم است و سخن در بازگشت جسم است.
۷-آیات لذّت خوردن و آشامیدن در قیامت(معاد جسمانی)
لذّت خوردن و آشامیدن نمادی از وجود جسمی انسان و مصادیق بارز معاد جسمانی است: و َفَوَاکِهَ مِمَّا یَشْتَهُونَ:
با هر میوهای که آرزو کنند[۳۱] وَ لَحْمِ طَیْرٍ مِّمَّا یَشْتَهُونَ: و گوشت پرنده هر چه بخواهند[۳۲] به جهت این، «عطایا المادّیّه السّتّه» است[۳۳]
که قرآن تصریح میکند معاد انسان، باید جسمانی باشد تا استفاده از این نعمتها برای مؤمنان بهشتی معنا پیدا کند، چون نعمتهای بهشت جنبه جسمی دارد.
تا قابل استفاده برای جمیع بهشتیان بهحسب لیاقت آنان باشد. لذا خصوصیّت اصلی نعمتهای بهشتی، جسمانی بودن آنهاست.
۹- آیات مطلق نعمات و نوشیدنی ها
طَافُ عَلَیْهِم بِصِحَافٍ مِّن ذَهَبٍ وَأَکْوَابٍ وَفِیهَا مَا تَشْتَهِیهِ الْأَنفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْیُنُ وَأَنتُمْ فِیهَا خَالِدُونَ:
(این در حالى است که) ظرفها(ى غذا) و جامهاى طلائى (شراب طهور) را گرداگرد آنها مىگردانند و در آن (بهشت)، آنچه دلها مىخواهد و چشمها از آن لذّت مىبرد، موجود است و شما همیشه در آن خواهید ماند. [۳۴]
«تشتهیه الأنفس» شامل جمیع لذّات است [۳۵] این نعمتها بسیار عام است و تمام لذّات شناخته شده و شناخته نشده آدمیان را در بر میگیرد.
مرحوم سبزواری درباره این نعمتها مینویسد: «منظور، هر آنچه مردم به آن میل پیدا میکنند، از انواع نعمتها؛.
مانند خوردنیها، نوشیدنیها، لباسها، رایحهها و آنچه چشمان انسان با نگاه کردن از آن نعمتها لذّت میبرد» [۳۶]
۱۰- رزق شهدا و فرعونیان در عالم برزخ
شهدا از جمله کسانی هستند که تاکید به پاداششان در عالم برزخ شده است . وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ[۳۷]
البته نپندارید که شهیدان راه خدا مردهاند بلکه زنده به حیات ابدى شدند و در نزد خدا متنعم هستند.
عذاب فرعونیان نمونه ای از رزق است برای اثبات عذاب در برزخ برای بدکاران است که در قرآن به صراحت ذکر شده است .
النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْها غُدُوًّا وَ عَشِیًّا وَ یَوْمَ تَقُومُ السَّاعَهُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ [۳۸] عذاب آنها آتش است که هر صبح و شام بر آن عرضه مىشوند و روزى که قیامت برپا شود خطاب مىرسد که آل فرعون را در سختترین عذابها وارد کنید.
۱۲- خوردن و نوشیدن پاداش برزخی است
بنابراین خوردن و نوشیدن یکی از انواع پاداشهای برزخی برای مومنین و عذاب با آتش از انواع عذابهای برزخی برای تبهکاران است .
پس در حیات برزخی هم وجود جسم و بدن فرض می شود که از خوردن و نوشیدن لذت برده یا از آتش عذاب کشد.
اجسام برزخی در بسیاری از روایات نیز سخن از وجود بدنهای برزخی است. یعنی روح در این جسم برزخی قرار دارد که کاملا به بدنهای دنیایی شباهت دارند و به گفته روایات اموات آشنا همدیگر را با دیدن همین چهره ها می شناسند.
۱۳- خیرات غذای معنوی در برزخ است
مثلا وقتی برای میت چیزی را خیرات می کنیم اثری از آن خلق می شود که غذای معنوی روح است و متوفی از آن تغذیه می کند.
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام): قَالَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ یَرْوُونَ أَنَّ أَرْوَاحَ الْمُؤْمِنِینَ فِی حَوَاصِلِ طُیُورٍ خُضْرٍ حَوْلَ الْعَرْشِ فَقَالَ لَا الْمُؤْمِنُ أَکْرَمُ عَلَى اللَّهِ مِنْ أَنْ یَجْعَلَ رُوحَهُ فِی حَوْصَلَهِ طَیْرٍ وَ لَکِنْ فِی أَبْدَانٍ کَأَبْدَانِهِم[۳۹]
در حدیث دیگرى از امام صادق علیه السلام مىخوانیم که شخصى خدمتش عرض کرد: جمعى نقل مىکنند که ارواح مؤمنان بعد از مرگ در سینه پرندگان سبز رنگى قرار مىگیرند که اطراف عرش الهى مىگردند؟!
امام فرمود: چنین نیست، مؤمن نزد خدا گرامىتر از این است که روح او را در سینه پرندهاى محبوس کند، بلکه ارواح مؤمنین در بدنهایى همانند بدنهایشان قرار دارد.
باز فرمود این ارواح (در قالب برزخی)می خورند و می آشامند، و هر گاه شخصی بر آنها وارد شد، آنها او را به همان صورتی که در دنیا بود می شناسند. [۴۰]
۱۴- درک لذت خوردنی ونوشیدنی در عا لم برزخ(مثال)
البته اجسام در عالم برزخ با اجسام دنیوی بسیار متفاوتند. اصلا عالم برزخ خود به کلی عالمی برتر از دنیا بوده و لطیف و وسیع است وجود اجسام گوشتی با فضولات مادی در عالم برزخ راهی ندارد.
تجسم در عالم برزخ می تواند مانند تجسم جن در عالم دنیا باشد. در برزخ اعمال نیک و بد ما هم تجسم پیدا می کنند .
لذا در بسیاری از احادیث نماز یا روزه و … شبیه به ملائکه های زیبایی به دیدار متوفی رفته و او را خوشحال می کنند.
خوردن و نوشیدن یکی از انواع پاداشهای برزخی برای مومنین و عذاب با آتش از انواع عذابهای برزخی برای تبهکاران است .
پس در حیات برزخی هم وجود جسم و بدن فرض می شود که از خوردن و نوشیدن لذت برده یا از آتش عذاب کشد.
۱۵- خوردنی و نوشیدنی ارواح مومنان و کفار
راوی میگوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: ارواح مومنان کجاست؟ حضرت فرمود:«ارواح المومنین فی حجرات فی الجنته، یاکلون من طعامها و یشربون من شرابها و یتزاورون فیها؛
ارواح مومنان در منازل بهشتاند. از طعامهای آن میخورند . از نوشیدنیهای آن مینوشند . همدیگر را میبینند و زیارت مینمایند».
راوی بعد از ارواح کفار پرسید، حضرت فرمود: «فی النار یاکلون من طعامها و یشربون من شرابها و یتزاورون فیها؛ [۴۱]
ارواح کفار در آتشاند. از غذای و نوشیدنی آن استفاده میکنند . همدیگر را میبینند و با هم ملاقات و دیدار دارند».
بدن ها و جسد های مثالی متعدد از یک روح
مرحوم علاّمه مجلسى مى افزاید: «حتّى امکان دارد که نفوس قویّه عالیه داراى جسدهاى مثالى متعددى باشند و به این ترتیب روایاتى که مى گوید:
به هنگام احتضار و جان دادن مردم، امامان بر بالین هر کس حاضر مى شوند نیاز به توجیه و تفسیرى نخواهد داشت».[۴۲]
یعنی بعضی بخاطر وسعت روح بزرگی که دارند. بدن های برزخی و مثالی متعددی دارند . که در عالم برزخ وجود دارند.
مثلا اگر چند نفر هم زمان خواب او را ببینند در حالت های متفاوت آن شخص را قابل رویت است.لذا در حال نوشیدن و اطعام یا کار یا مسافرت یا مهمانی… برای افراد جلوه گر می شود.
در حدیث مىخوانیم: به هنگام خواب روح در بدن مىماند ولى نفس به آسمان مىرود و رابطه میان نفس و روح مثل رابطه خورشید و شعاع خورشید است.
اگر خدا بخواهد و مرگش رسیده باشد روح نیز از بدن جدا و به نفس مىپیوندد وگرنه نفس از آسمان نازل و به روح ملحق مىشود. [۴۳]
ارتباط برزخ با قیامت (برزخ بخشی از آخرت)
برخی محققان، برای آخرت معنای گستردهای در نظر گرفته و آن را به معنای جهان پس از مرگ میدانند که شامل برزخ و قیامت کبری و پس از آن میشود.
در این صورت، برزخ بخشی از آخرت است نه متمایز از آن.[۴۴]
چرا عالَم برزخ را «قیامت صغری» می گویند؟
در روایات واژۀ برزخ به معنای مرحله واسطه دنیا و آخرت بهکار رفته است؛ چنانکه در حدیثی از امام صادق(ع) پس از بیان این مطلب که همۀ شیعیان (حقیقی) در آخرت با شفاعت پیامبر(ص) و اوصیائش وارد بهشت میشوند، آمده است:
واللهِ اَتَخَوّفُ علیکم فیالبرزخ (ترجمه: سوگند به خدا بر شما در برزخ میترسم) . سپس در پاسخ راوی که دربارۀ برزخ پرسید، فرمود:
القبرُ منذُ حین موته الی یوم القیامه (ترجمه: (برزخ) همان قبر است از هنگام مرگ تا روز قیامت.) [۴۵]
بنا بر آنچه در سایر روایات آمده، مقصود از قبر، باغی از باغهای بهشت (برزخی) یا گودالی از گودالهای جهنم (برزخی) است؛[۴۶] نه همین قبر خاکی که تن آدمی در آن آرمیده است.[۴۷]
در روایات آمده «هر کس بمیرد، قیامت او برپا میشود»؛[۴۸] و به همین جهت، عالَم برزخ را «قیامت صغری» نیز مینامند.[۴۹]
همچنین، به جهت شباهتش به قیامت، آن را عالَم مثال نیز نامیدهاند.[۵۰] همچنین به جهت این که برزخ همچون قبر، در پیِ زندگی دنیا است، به عالم برزخ، «عالم قبر» و «عالم خیال» نیز گفته شده است.[۵۱]
تفاوتهای برزخ و آخرت
گروهی از محققان، آخرت را به معنای جهان پس از قیامت کبری، و برزخ را به معنای جهان پس از مرگ و قبل از قیامت کبری دانسته و به مقایسه آن دو و ذکر تفاوتهایشان پرداختهاند:[۵۲]
با برپایی قیامت، دنیا و برزخ نابود شده و آخرت شروع میشود؛ اما وجود برزخ به صورت موازی با وجود دنیا برقرار است.[۵۳]
با برپایی قیامت، در آخرت رابطه انسان با آثار اعمالی که سابقا در دنیا انجام داده بود قطع میشود؛ اما در برزخ، چنین رابطهای برقرار است.[۵۴]
بر همین اساس، بواسطه آثار اعمالی که سابقا در دنیا انجام داده شده، امکان تکامل و تنزّل در قیامت وجود ندارد؛ اما در برزخ چنین امکانی هست.[۵۵]
با برپایی قیامت، بازگشت از آخرت به دنیا ممکن نیست؛ اما بازگشت از برزخ به دنیا ممکن است، چنانکه زنده کردن مردگان توسط عیسی(ع) و یا رجعت برخی انسانها، بازگشت آنها از برزخ به دنیا است.[۵۶]
در آخرت، روح آدمی به بدن دنیوی و مادی خودش تعلق میگیرد؛ اما در برزخ روح آدمی با بدن مثالی زندگی میکند.[۵۷]
در آخرت، شفاعت وجود دارد؛ اما -بنا بر یک نظر- در برزخ شفاعت نیست.[۵۸]
با برپایی قیامت، انسانها همگی و ناگهان جمع میشوند؛ اما در برزخ، انسانها به تدریج و به مرور زمان، به یکدیگر ملحق میشوند.[۵۹]
عذاب آخرت شدیدتر و سختتر از عذاب برزخ است؛ چنانکه عذاب آخرت برای گروهی از مردم جاوادنه است اما عذاب برزخ برای همگان موقت است و با برپایی قیامت، از بین میرود.[۶۰]
نتیجه:
بدن برزخی و عذاب و نعمتهای آنجا را میتوان به گونهای به لذت یا نعمتهای موقع خواب تشبیه کرد.
در زندگی برزخی و مثالی، ماده و عنصر یا مولکول و اتم وجود ندارد؛ ولی صورتهای تمام موجودات جهان بیآنکه ماده و وزنی در کار باشد، موجود است.
«جسم مثالی» چنانکه از نامش پیداست، شبیه این بدن است؛ ولی این ماده عنصری را ندارد. جسم مثالی، جسمی لطیف و نورانی و خالی از مواد و عناصر شناختهشده این جهان مادی است.
با فرض اینکه معاد، جسمانی و روحانی است، باید گفت که لازم نیست عین بدن نخست و دنیوی باز گردد. تنها چیزی که میتواند درباره بدن دوم صدق کند، عنوان «همانند» بودن است و در آیات قرآنی به چنین همانندی اشارههایی شده است.
پس لازم نیست که انسان اخروی از نظر شکل و ویژگیها، بسان بدن دنیوی باشد، چهبسا ممکن است از این جهت با هم تفاوتی داشته باشند.
پس با توجه به ارتباط بین دنیا و آخرت و قیامت و شباهت بدن برزخی (مثالی) و بدن آخرتی (معاد جسمانی) بر حسب تناسب عوالمی که وجود دارد.
می توان گفت که خوردن و آشامیدن بر حسب پاداش و عذاب در هر سه جهان یعنی دنیا و برزخ و آخرت(قیامت) وجود دارد. اما مراتب و ظرفیت و کیفیت ها با هم متفاوت هستند.
پی نوشت:
۱.راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل ماده «برزخ»؛ النهایه فی غریب الحدیث، ۱۳۶۷ش، ج۱، ص۱۱۸.
2.سبحانی، الإلهیات على هدى الکتاب و السنه و العقل، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۲۳۳-۲۳۴؛ محسنی دایکندی، برزخ و معاد از دیدگاه قرآن و روایات، انتشارات مجمع جهانی شیعه شناسی، ص۳۲.
3.قیصری، شرح فصوص الحکم قیصری، ص ۳۰.
4.آشتیانی، رساله نوریه در عالم مثال، ۱۳۷۲ش. ص۴۴.
5.سهروردی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ۱۳۷۲ش.، ج۲، ص۱۱.
6.پورنامداریان، عقل سرخ، ص۳۷ به نقل از: عسلی، «عالم مثال و نظام نوری شیخ اشراق»، ص۱۲۵.
7.آشتیانی، رساله نوریه در عالم مثال، ۱۳۷۲ش. ص۵.
8.. الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، دار الکتب الإسلامیه، تهران، ۱۴۰۷ قمری، چاپ چهارم، ج ۳، ص ۲۴۴، باب (آخر فی أرواح المؤمنین)، ح ۱؛ بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقق / مصحح: جمعى از محققان، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۳ قمری، چاپ دوم، ج ۶، ص ۲۶۸، باب ۸ (أحوال البرزخ و القبر و عذابه و سؤاله و سائر ما یتعلق بذلک).
9. الزهد، کوفى اهوازى، حسین بن سعید، محقق / مصحح: عرفانیان یزدى، غلامرضا، المطبعه العلمیه، قم، ۱۴۰۲ قمری، چاپ دوم، ص ۸۹ ، ۱۶ باب (المسأله فی القبر و عذاب القبر و البرزخ)؛ الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، دار الکتب الإسلامیه، تهران، ۱۴۰۷ قمری، چاپ چهارم، ج ۳، ص ۲۴۴، باب (آخر فی أرواح المؤمنین)، ح ۶.
10. المحاسن، برقى، احمد بن محمد بن خالد، محقق / مصحح: محدث، جلال الدین، دار الکتب الإسلامیه، قم، ۱۳۷۱ قمری، چاپ دوم، ج ۱، ص ۱۷۸، ۴۰ باب (أرواح المؤمنین)؛ الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، دار الکتب الإسلامیه، تهران، ۱۴۰۷ قمری، چاپ چهارم، ج ۳، ص ۲۴۴، باب (آخر فی أرواح المؤمنین)، ح ۴.
11. گردآوری از کتاب: پیام قرآن، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۸۶ شمسی، چاپ نهم، ج ۵، ص ۳۶۹.
12. سجده، ۱۷.
13. شیخ صدوق، امالی، ص ۵۳۷، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، ۱۴۰۰ق.
14. همان، ص ۵۴۲.
15. امام خمینى، تفسیر دعاى سحر، ص ۴۴.
16.خادمی، «بررسی و تحلیل دیدگاه علامه حسنزاده آملی درباره عالم مثال منفصل»، ص۱۶۲.
17.مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص۲۱۱.
18.ودینانی، شعاع اندیشه و شهود در فلسفه شیخ اشراق، ص۳۷۶ به نقل از عسلی، زهرا، «عالم مثال و نطام نوری شیخ اشراق»، ص۱۲۶.
19. یزدانپناه، حکمت اشراق، ۱۳۸۹ش. ج۲، ص۲۰۱-۲۰۲.
20.یزدانپناه، حکمت اشراق، ۱۳۸۹ش. ج۲، ص۲۰۱-۲۰۲.
21.سهروردی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۲۱۲؛ مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص۲۱۱.
22. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب ع، ج ۴، ص ۳۱۱، قم، علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق.
23. ورام بن أبی فراس، مسعود بن عیسی، تنبیه الخواطر و نزهه النواظر المعروف بمجموعه ورام، ج ۱، ص ۶۷، قم، مکتبه الفقیه، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.، ج۱، ص: ۶۷؛ ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، شمس الدین، محمد حسین، ج ۴، ص ۴۰۰، بیروت، دار الکتب العلمیه، منشورات محمدعلی بیضون، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
24. ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغه، محقق، مصحح، ابراهیم، محمد ابوالفضل، ج ۹، ص ۷۹، قم، مکتبه آیه الله المرعشی النجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
25.آیه ۴۲ سوره زمر
26. آموزش فلسفه، ج ۲، ص ۱۶۶ و نهایه الحکمه، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ج ۴، ص ۱۲۳۸.
27.سوره انسان،آیه ۵
28.سوره واقعه، آیه۲۱.
29.سوره نبأ،۲۴ـ۲۵.
30.شرح المصطلحات الکلامیّه، ۱۴۱۵ق.:۳۳۲.
31. سوره المرسلات آیه۴۲.
32. سوره الواقعه آیه ۲۱.
33.ر.ک؛ مکارم شیرازی، ۱۳۷۹، ج ۱۷: ۴۵۷.
34.سوره الزّخرف آیه ۳۴.
35.ر.ک؛ مکارم شیرازی، ۱۴۲۶ق.، ج ۶: ۱۹۴.
36.سبزواری نجفی، ۱۴۱۹ق.: ۴۹۹.
37.سوره آل عمران آیه ۱۷۰.
38. سوره غافر آیه ۴۶.
39.سوره الکافی، ج۳،۲۴۵.
40.فروع کافی، ج ۳،ص۲۴۴.
41.علامه مجلسى، بحار الأنوار، ج ۶ ،ص ۲۳۵ ،مؤسسه الوفاء بیروت – لبنان، ۱۴۰۴ ه ق
42. بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقق / مصحح: جمعى از محققان، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۳ قمری، چاپ دوم، ج ۶، ص ۲۷۱، باب ۸ (أحوال البرزخ و القبر و عذابه و سؤاله و سائر ما یتعلق بذلک).
43.. تفسیر مجمع البیان.
44.خراسانی، «آخرت»، ص۹۸.
45.کلینی، الکافی، ۱۳۶۷ش، ج۳، ص۲۴۲.
46.دیلمی، ارشاد القلوب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۷۵.
47.سبحانی، الإلهیات على هدى الکتاب و السنه و العقل، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۲۳۸.
48.مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۱، ص۷.
49.قیصری، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، ۱۳۷۰ش، ص۷۷۳-۷۷۴
50.علیزاده موسوی، سلفیگری و وهابیت، ۱۳۹۳ش، ص۴۲۲.
51.حسینی تهرانی، معاد شناسی، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۱۶۵۲، ص۱۷۰.
52.محسنی دایکندی، برزخ و معاد از دیدگاه قرآن و روایات، انتشارات مجمع جهانی شیعه شناسی، ص۴۰۷-۴۲۵.
53.محسنی دایکندی، برزخ و معاد از دیدگاه قرآن و روایات، انتشارات مجمع جهانی شیعه شناسی، ص۴۰۷.
54.محسنی دایکندی، برزخ و معاد از دیدگاه قرآن و روایات، انتشارات مجمع جهانی شیعه شناسی، ص۴۰۸.
55.محسنی دایکندی، برزخ و معاد از دیدگاه قرآن و روایات، انتشارات مجمع جهانی شیعه شناسی، ص۴۰۸.
56.محسنی دایکندی، برزخ و معاد از دیدگاه قرآن و روایات، انتشارات مجمع جهانی شیعه شناسی، ص۴۰۹.
57.محسنی دایکندی، برزخ و معاد از دیدگاه قرآن و روایات، انتشارات مجمع جهانی شیعه شناسی، ص۴۱۳.
58.محسنی دایکندی، برزخ و معاد از دیدگاه قرآن و روایات، انتشارات مجمع جهانی شیعه شناسی، ص۴۱۴.
59.محسنی دایکندی، برزخ و معاد از دیدگاه قرآن و روایات، انتشارات مجمع جهانی شیعه شناسی، ص۴۲۲.
60.محسنی دایکندی، برزخ و معاد از دیدگاه قرآن و روایات، انتشارات مجمع جهانی شیعه شناسی، ص۴۲۳-۴۲۵.
منابع:
https://hawzah.net/fa/Magazine/View/4227/8000/104865
https://hawzah.net/fa/Magazine/View/4227/8000/104865
https://makarem.ir/maaref/fa/article/index/404142
https://www.islamquest.net/fa/archive/fa939
https://journals.atu.ac.ir/article_3720.html
http://porsemanequran.com/porses
https://life.irna.ir/news/85257557
https://fa.wikifeqh.irعالم مثال (فلسفه)
https://fa.wikishia.net/viewعالم مثال
https://btid.org/fa/news/243827
https://fa.wikishia.net/viewبرزخ
http://askdin.com/thread