هرچند این روزها برای ما یلدا تولد خورشید است اما برای ایرانیان قدیم بیشتر طولانیترین شب سال بود. شبی نحس که اهریمن تاریکی در آن ترکتازی میکرد.
برای همین بود که ایرانیها در آن تا تولد خورشید دور آتش جمع میشدند و سفره پهن میکردند. ایرانیان باستان برای آنکه شب یلدا را به رغم اهریمن بدکنش به خوشی بگذرانند، آخرین بازماندههای میوههای پاییزی را جمع میکردند و بر سفرهشان میگذاشتند و آن را نثار اهورامزدا میکردند.
خبرگزاری میراث فرهنگی در گزارشی در مورد یلدا آورده است: «یلدا، چنانکه اغلب فرهنگها آوردهاند، ماخوذ از سریانی به معنی میلاد عربی است؛ چون شب یلدا را با میلاد مسیح تطبیق میکردند، از اینرو، بدین نام خوانده شده است. چون ایرانیان این شب را شب تولد میترا (مهر) میدانستند، آن را با تلفظ سریانیش پذیرفتند و در واقع، یلدا با نوئل (Noël) اروپایی که در ۲۵ دسامبر تثبیت شده، معادل است. بنابراین، نوئل اروپایی همان شب یلدا یا شب چله ایرانی است.»
آراستن سرو و کاج در کریسمس هم از ایران باستان اقتباس شده است، زیرا ایرانیان به این دو درخت مخصوصاً سرو به چشم مظهر مقاومت در برابر تاریکی و سرما می نگریستند و در خور روز؛ در برابر سرو می ایستادند و عهد می کردند که تا سال بعد یک نهال سرو دیگر کشت کنند.
پیشتر، ایرانیان (مردم سراسر ایران زمین) روز پس از شب یلدا (یکم دی ماه) را خور روز و دی گان؛ می خواندند و به استراحت می پرداختند و تعطیل عمومی بود. در این روز عمدتاً به این لحاظ از کار دست می کشیدند که نمی خواستند احیاناً مرتکب بدی کردن شوند که میترائیسم ارتکاب هر کار بد کوچک را در روز تولد خورشید گناهی بسیار بزرگ می شمرد. هرمان هیرت، زبان شناس بزرگ آلمان که گرامر تطبیقی زبان های آریایی را نوشته است که پارسی از جمله این زبان ها است نظر داده که دی- به معنای روز- به این دلیل بر این ماه ایرانی گذارده شده که ماه تولد دوباره خورشید است. باید دانست که انگلیسی یک زبان گرمانیک (خانواده زبانهای آلمانی) و از خانواده بزرگ تر زبان های آریایی (آرین) است. هرمان هیرت در آستانه دی گان به دنیا آمده بود و به زادروز خود که مصادف با تولد دوباره خورشید بود، مباهات بسیار می کرد.
فردوسی به استناد منابع خود، یلدا و خور روز، را به هوشنگ از شاهان پیشدادی ایران (کیانیان که از سیستان پارس برخاسته بودند) نسبت داده و در این زمینه از جمله گفته است:
که ما را ز دین بهی ننگ نیست
به گیتی، به از دین هوشنگ نیست
همه راه داد است و آیین مهر
نظر کردن اندر شمار سپهر
آداب شب یلدا در طول زمان تغییر نکرده و ایرانیان در این شب، باقیمانده میوه هایی را که انبار کرده اند و خشکبار و تنقلات می خورند و دور هم گرد هیزم افروخته و بخاری روشن می نشینند تا سپیده دم بشارت شکست تاریکی و ظلمت و آمدن روشنایی و گرمی (در ایران باستان، از میان نرفتن و زنده بودن خورشید که بدون آن حیات نخواهد بود) را بدهد، زیرا که به زعم آنان در این شب، تاریکی و سیاهی در اوج خود است.
واژه یلدا، از دوران ساسانیان که متمایل به به کارگیری خط (الفبای از راست به چپ) سریانی شده بودند به کار رفته است. یلدا- همان میلاد به معنای زایش- زاد روز یا تولد است که از آن زبان سامی وارد پارسی شده است. باید دانست که هنوز در بسیاری از نقاط ایران مخصوصاً در جنوب و جنوب خاوری برای نامیدن بلندترین شب سال، به جای شب یلدا از واژه مرکب شب چله (?? روز مانده به جشن سده، شب سیاه و سرد) استفاده می شود?
خور روز (دی گان)- یکم دی ماه- در ایران باستان در عین حال روز برابری انسان ها بود. در این روز همگان از جمله شاه لباس ساده می پوشیدند تا یکسان به نظر آیند و کسی حق دستور دادن به دیگری را نداشت و کارها داوطلبانه انجام می گرفت، نه تحت امر. در این روز جنگ کردن و خونریزی، حتی کشتن گوسفند و مرغ هم ممنوع بود. این موضوع را نیروهای متخاصم ایرانیان می دانستند و در جبهه ها رعایت می کردند و خونریزی موقتاً قطع می شد و بسیار دیده شده که همین قطع موقت جنگ، به صلح طولانی و صفا انجامیده بود.
یلدا در گوشه و کنار ایران
همه ایرانیها سیامین شب آذر ماه هر سال را با نام شب تولد خورشید جشن میگیرند. جشنی ملی که برای همه در یک روز برگزار میشود. با این حال در هر گوشهای رسمی برگزار میشود که جشن آنها را از دیگران متمایز میکند.
بختیاریها: اگر شب یلدا را در میان قوم بختیاری بگذرانید به جای حافظ همیشگی سفره یلدا شاهنامه فردوسی را میبینید و به جای فال حافظ بساط شاهنامهخوانی برپاست.
میگویند در شب یلدا در استان چهارمحال و بختیاری که بیشتر بختیاریهای ایران آنجا سکونت دارند، چند خانواده دور هم جمع میشوند و کسانی که شاهنامه را از حفظ هستند برای دیگران میخوانند. خیلی پیش آمده که کسانی که شاهنامه را از بر میخوانند حتی سواد خواندن و نوشتن نداشته باشند.
بختیاریها اعتقاد دارند در شب یلدا، ماست، شیر، پنیر، کنجد، کدو و نان جوی که خورده شود تا پایان سال موجب فزونی و فراوانی نعمت میشود و باعث میشود که تا سال بعد از این نعمتها بخورند.
شب یلدا در قوم بختیاری به عنوان شب چله خوانده میشود. بختیاریها در این شب کدو تنبلهای بزرگی که نماد خورشید را برای آنها دارد، آبپز میکنند و آنرا به صورت ریز ریز شده در آش کشک میخورند.
رسم جالبی که در میان بختیاریها رواج دارد ، به این صورت که نانهای محلی به نام گرده را با قطر زیاد آماده میکنند. بین این نان مهره آبی رنگی به نام لپک میگذارند. در شب یلدا نان را تقسیم میکنند و هر کس که در قطعه نان او لپک جای دارد، به بخت و اقبال معروف شده و او را شانس خانه میدانند.
ایلامیها: مردم ایلام معمولا هندوانه را از یک ماه پیش خریداری کرده و در خانه برای شب یلدا نگهداری میکنند. معمولا در این شب همه اقوام در منزل یکی از بزرگان فامیل جمع شده و این شب را با گفتن داستانهای قدیمی تا پاسی از شب میگذرانند.
یکی از آیینهای ویژه این شب که در قدیم بین مردم این استان رواج داشته سنت “شلی ملی” است.
در این شب عدهای از کودکان به بالای پشتبام خانههای شهروندان مختلف میرفتند و با آویزان کردن سبدی از طریق طناب به درون خانه همسایه و تکرار بیتهای موزون خواستار شریک شدن آنان در تنقلات میشدند. هر خانواده هم بر حسب توان خود مقداری از تنقلات و میوه خود را در داخل سبد قرار میدادند.
الموت: حضور بر سر مزار از دسترفتگان قبل از غروب آفتاب یکی از مهمترین رسوم است البته با روشن کردن شمع و یا فانوسگذاری و روشن گذاشتن چند نقطه به وسیله آتش. این رسم در بیشتر روستاهای الموت باقی مانده.
از غذای آماده شده آن شب برای بستگان، همسایگان و برای خانوادههایی که تازه وصلت انجام پذیرفته و فامیل و وابسته شدهاند برده میشود و اگر در آن شب گذرتان بر هر خانهای افتاد با انواع غذاها روبهرو میشوید.
یلدا آن سوی مرزها
اما سنتهای یلدا به درون مرزهای ایران ختم نمیشود. سنت یلدا همراه با ایرانیها در گوشه و کنار دنیا منتشر شده است. از ژاپن گرفته تا آمریکا در شب ۳۰ آذر ماه هر سال عدهای هستند که تولد خورشید را جشن میگیرند.
در کشورهایی که جمعیت ایرانیها بیشتر است معمولا مغازهها هم اجناس مربوط به سفره یلدا را میفروشند و یلدا هرچند هیچوقت شبیه یلداهای ایران نمیشود اما رنگ و بوی ایران را دارد.
در کشورهایی که جمعیت ایرانیها اندک است یلدا معمولا بهانهای است برای دور هم جمع شدن. سخن گفتن به زبان مادری و یاد گذشتهها بودن.
شب یلدا در زنجان
یلدا، طولانیترین شب سال یکی از آداب به یادگار مانده از گذشتگان و پیشینیان، شب انار و آجیل و قصه و هندوانه، شب لحظات مهرورزی و شب تولد خورشید است. شب یلدا درازترین شب سال است، شبی که در آن صبح دیرتر آغاز و ماه و ستاره دیرتر به خانه میروند. شب یلدا در فرهنگ ایرانیان جایگاه ویژهای دارد و در آن رسم و رسوماتی دارند که جالب و خواندنی است .
استان زنجان یکی از استانهای کشور است که در آن شب یلدا در میان مردم جایگاه ویژهای دارد و مردم در این ایام کارهایی را انجام میدهند که برای دیگر هموطنان جالب است. خواندن فال حافظ، شاهنامهخوانی، نقل خاطرات، قصهگویی پدر و مادربزرگها، حضور در منزل بزرگان خانواده، خواندن دعاهای شکرانه نعمت و سلامتی، تزیین سفره مخصوص با انواع میوهها و خشکبار، تهیه تنقلات و شیرینیجات، خوردن هندوانه و از همه مهمتر صله ارحام، از جمله رسوم و سنتهای دیرینه مردم زنجان در شب یلدا محسوب میشود .
عدهای بر این باورند که خوردن هندوانه در این شب، باعث جلوگیری از تاثیر سرما در زمستان و گرمازدگی در تابستان میشود که این کار در بیشتر نقاط کشورمان صورت میگیرد و مردم در این شب هندوانه میخورند. یکی از مهمترین و زیباترین کارهایی که در شب یلدا انجام میگیرد صله رحم و دیدار از بزرگان است که هنوز از با وجود گذشت سالها مردم و به ویژه کوچکترها تلاش میکنند به خوبی آنرا عملی کنند.
در جای جای استان زنجان مردم رسم دارند که در این شب به دیدار بزرگان قوم و فامیل رفته و در آنجا شب یلدا یا به قول زنجانیها و آذریها شب چله را سپری کنند .
در زنجان در شب یلدا کوچکترها و جوانترهای فامیل و یا فرزندان در خانه پدر و پدربزرگ جمع میشوند و این شب را به خوبی و خوشی میگذرانند.از جمله سنن زنجانی در این ایام رفتن به خانه نوعروسان فامیل است که در آن خانواده داماد با بستن خنچههای شیرینی، آجیل و میوه آن را به خانه عروس میبرند که در اصطلاح به آن شبچره گفته میشود.شبچره زنجانیها شامل انواع آجیل، شیرینی و میوههای فصل مانند انار، ازگیل و هندوانه همراه با هدایایی برای عروس، در بستههای آذینبندی شده به نام خونچه است. البته این اقدام خانواده داماد در سال بعد و در نخستین شب یلدا توسط خانواده عروس مقابله به مثل میشود و این بار خانواده عروس برای دختر خود شبچره میبرند .
خوردن آجیل به ویژه شکتن گردو، فندق و بادام نیز در کنار آجیلهای امروزی و سنجد در سنن زنجانیها از جایگاه ویژهای برخوردار است. مردم زنجان در شب یلدا مقداری برف سفید را با شیره انگور مخلوط کرده و آنرا میخورند که بسیار خوشمزه میشود. همچنین زنجانیها با خوراکیهایی چون ترب، شلغم، کلم و تنقلاتی مانند توت و انجیر خشک، کشمش، گردو و نخودچی در این شب از میهمانان خود پذیرایی میکنند
در برخی نقاط استان زنجان نیز که هنوز به سبک قدیم برای گرم شدن از کرسی استفاده میشود و هنوز بخاریهای مدرن بدون نیاز به لوله و غیره در آنجا جایگاهی ندارد، در شب یلدا و در استقبال از روزهای بلند رحمت و برکت در چهار گوشه کرسی گردو و فندوق میشکنند به این امید که بر اطراف خود شادی و خنده حاکم شود .
در کنار خوردن، زنجانیها آداب دیگری نیز برای این شب دارند که طرح معما و چیستان از سوی بزرگترها و بازیهای دسته جمعی نظیر گل یا پوچ، از سرگرمیهایی است که در شب یلدا، بزرگ و کوچک خانواده را به خود مشغول میکند تا در شب یلدای زنجان که معمولا هوا سرد و زیر صفر است کانون گرمی در خانوادهها تشکیل شود. البته شاید این سنن در برخی مناطق استان به دلیل گرفتاریها و مشکلات اجرا نشود ولی هنوز هم خانوادههایی هستند که به این سنن پایبند بوده و اگر این سنن را اجرا نکنند دلگیر شده و آنرا خوش یومن نمیدانند .
انتهای پیام/