• امروز : افزونه جلالی را نصب کنید.
  • برابر با : 20 - ذو الحجة - 1446
  • برابر با : Monday - 16 June - 2025
4

۱۶ آذر روز اثبات بیداری دانشجویان / دو عنصر اصلی در تربیت دانشجو

  • کد خبر : 55847
  • 15 آذر 1395 - 10:02
۱۶ آذر روز اثبات بیداری دانشجویان / دو عنصر اصلی در تربیت دانشجو

بی­‌تردید؛ شانزده آذر ماه، نماد روحیه خروشان جنبش دانشجویی و مظهر ایثار، از خودگذشتگی، پایداری و استقلال و آزادی است. در این روز، دانشجویان به اعمال مزدورانه شاه اعتراض و او را دست نشانده آمریکا معرفی کردند.

به گزارش نبض سحر، جنبش دانشجویی در دهه ۱۳۲۰، با توجه به مسائلی نظیر حضور قدرت­‌های خارجی انگلستان، شوروی و آمریکا و اعمال نفوذ آنان در کشور برای به دست آوردن یا حفظ امتیاز به ویژه در مسئله نفت، عدم تحقق دموکراسی و آزادی­‌های مندرج در قانون اساسی، شکاف طبقاتی وگسترش فقر عمومی، تحقیر فرهنگ مذهبی از سوی جریان‌های فکری و نیز تعدد احزاب و جریان‌های سیاسی، در سه ملیت فکری چپ، ملی و مذهبی شکل گرفت.

هر طیف فکری جنبش دانشجویی، تشکیلات متعلق به خود را برای پی­گیری اهدافش سازمان می­‌داد و فعالیت می‌کرد. قشر دانشجو، از زمان شکل‌­گیری در سال­‌های پیش از انقلاب همواره با تکیه بر خدا و اعتماد به نیروهای خودی، در صحنه­‌های مختلف سیاسی ـ اجتماعی ایران حاضر می­‌شد. آنان با فریادهای آتشین و کوبنده و فعالیت‌های مستمر، مخالفت آشکار خویش را با رژیم پهلوی اعلام و بر همراهی و همدلی با رهبر معظم انقلاب و مردم ایران تأکید می­‌کردند، اوج مبارزات جنبش­‌های دانشجویان با رژیم پهلوی در شانزده آذرماه در دانشگاه تهران رقم خورد، روایت شانزدهم آذر ۱۳۳۲، با بیان یکی از شاهدان ماجرا، آن قدر تکان دهنده است که هر دلی را آکنده از تأثر و افسوس می­‌کند. شانزده آذرماه به دلیل گرامی داشت یاد شهدای دانشگاه، روز دانشجو نامیده شده است.

بی­‌تردید؛ شانزده آذر ماه، نماد روحیه خروشان جنبش دانشجویی و مظهر ایثار، از خودگذشتگی، پایداری و استقلال و آزادی است. در این روز، دانشجویان به اعمال مزدورانه شاه اعتراض و او را دست نشانده آمریکا معرفی کردند.

 آنان ثابت کردند که دانشجو، تنها جوینده دانش ظاهری  نیست؛ بلکه جوینده همه خوبی­‌هاست و در همه جا حضور چشم­گیری دارد و با روشنگری و آگاهی­‌های خود، هرگز اجازه نخواهد داد دشمنان در امور داخلی و خارجی کشور دخالت کنند.

شانزده آذر ثابت کرد که ایران تنها از آنِ ملت ایران است و آنان خود حق اداره کشورشان را دارند.

۱۶ آذر ثابت کرد که قلم­‌ها، شعارها و قدم های استوار دانشجو، همواره همراه و یاریگر ملت در همه زمینه‌هاست.

پس از پیروزی انقلاب نیز دانشجویان نشان دادند که پیرو مکتب ولایت‌اند و هرگز زیر بار سخنان بیهوده و حیله‌های دشمنان نخواهند رفت.

دانشجوی امروز بایستی جزو پیش برندگان انقلاب و دست ولایت باشد و نسبت به مسائل اسلامی و ملی هرگز احساس سردی نکنند، روحیه انقلابی دانشجویان  باید همیشه حفظ گردد.

۱۳۹۴۰۹۱۴_۰۱۳۱۶۰۲_۶۳۸۵۴۴

جایگاه دانشگاه

دانشگاه، ضربان سنج حیات ملی جامعه است.در این نوار فعال یا راکد، می‌توان آیینه‌ی تمام نمای زندگی ملت را در فرادید نهاد و به تماشای آینده‌ی پربار و یا رقت‌آور آن پرداخت :
دانشگاه انصافا مسأله‌ی مهمی است…و ما به این اهمیت از بن دندان معتقدیم.اگر ما دانشگاه را امروز نداشته باشیم، پس فردا هیچ چیز نداریم و مجبوریم به طرف این و آن دست دراز کنیم؛ امروز برای گندممان، برای آهنمان، برای ماشین‌آلاتمان به دیگران مراجعه می‌کنیم و گدایی می‌کنیم، فردا برای کسی که این آهن‌آلات را برای ما سرهم و سوار هم بکند، باید از دیگران گدایی بکنیم، یعنی سازندگی مملکت برای آینده، دیگر یک افسانه و یک سراب بیش نخواهد بود.البته اینهایی که من مثال زدم، مسایل فنی و سازندگیهای فنی است؛ سازندگیهای معنوی و فرهنگ و معارف و این قبیل چیزها، دیگر بدتر.این است که دانشگاه را شوخی نباید گرفت.
نقش دانشگاه، تنها تعامل و ترابط با دیگر اقشار و نهادهای اجتماعی نبوده و نیست.در این سطح از ارتباط، تمامی مؤسسات و گروههای اجتماعی سهیم هستند و چونان حلقه‌یی درهم تنیده، در سمت و سوی زندگی جمعی مؤثرند.تمایز دانشگاه در این بوده و هست که این نهاد از یک سو، ساخت و پرورش نیروهای ویژه‌ی کشور را بر عهده دارد و برگزیدگان و مؤثران زندگی اجتماعی را می‌پرورد و مراکز حساس را در اختیار ایشان قرار می‌دهد؛ از سوی دیگر، به عنوان کانون اصلی علم و پژوهش، جایگاه جامعه را در منظومه‌ی جهانی تعیین و تعریف می‌کند وارتقاء و توسعه‌ی ملی را جهت می‌بخشد.
با چنین تلقی‌یی، مقام معظم رهبری در سخنان گوناگون خود، از شأن و مرتبت دانشگاه سخن گفته‌اند و اهمیت آن را در برنامه ریزیهای کلان علمی، فنی و دینی کشور بازگو کرده‌اند، از جمله در سخنان مبسوط فرموده‌اند:
درست است که محیطهای اسلامی و انقلابی زیاد است محیطهای شهری کسب و کار، محیط کارگری، محیط حوزه‌ی علمیه و محیطهای گوناگون دیگر ـ اما هیچکدام از این محیطها مشغول ساختن انسانهایی نیست که با تخصص و دانش خودشان، باید در فردای این مملکت، چرخی از چرخهای زندگی را حرکت بدهند.البته از این جهت، حوزه‌ی علمیه مختصرا وجه شباهتی با دانشگاه دارد؛ اما آن هم باز تفاوتهای خیلی زیادی دارد.در امر اداره‌ی آینده‌ی کشور، دانشگاه جلوتر و مهمتر است.دانشگاه است که مدیران و سیاسیون و مهندسان آینده‌ی کشور را تربیت می‌کند؛ متخصصان و دانشمندانی که باید در زمینه‌های مختلف زندگی ـ از صنعت و کشاورزی و تسلیحات و از همه‌ی شؤون جامعه ـ کشور را در فردا اداره کنند، دارد تربیت می‌کند.پس ببینید، دانشگاه این قدر مهم است.اگر حقیقتا دانشگاه جایی شد که در آن تربیت دینی بدرستی انجام بگیرد، می‌توان اطمینان پیدا کرد که فردا مدیران کشور و همه‌ی کسانی که چرخی از چرخهای کشور در دستشان است، اسلامی هستند و با دید و نگرش اسلامی حرکت می‌کنند.

دو عنصر اصلی در تربیت دانشجو در نگاه مقام معظم رهبری

دو عنصر اصلی در تربیت دانشجو هست، که هیچکدام نبایستی مغفول عنه بماند؛ اگر مغفول غنه ماند، ما ضرر خواهیم کرد: یکی عنصر علم و تحقیق و کارایی علمی و جوشیدن استعدادهای علمی و این قبیل چیزهاست؛ یکی هم عبارت است از روحیه و تدین و حرکت صحیح و سالم سازی معنوی وروحی دانشجو. در دانشگاه ها، این دو عنصر بایستی بدون تفکیک از یکدیگر، با قدرت و با ظرفیت کامل کشور، تعقیب بشود.
اگر در کار عنصر اول کوتاهی کردیم، نتیجه چیست؟ همه می دانند. دانشگاهی که نتواد علم و تحقیق را به دانشجو منتقل بکند، و نتواند دانشجو را یک عالم، یک استاد، یک صاحب صلاحیت، یک مبتکر، و بالاخره یک مدیر بالفعل برای بخشی از بخش های بی شمار اداره ی جامعه بسازد، آن دانشگاه، دیگر دانشگاه نیست. در این زمینه، مسئله استاد، مسئله کتاب درسی، فضای آموزشی، آزمایشگاه و مجلات علمی هست؛ از این چیزهایی که دائم ورد زبان ماهاست و همه ی ما هم آن را دنبال می کنیم. همه ی شماها هم تقریبا دانشاهی هستید و به این مسائل خیلی خوب توجه دارید و دنبال می کنید. ان شاءالله روزبه روز هم باید به قدر امکانات کشور پیشتر برویم.
عنصر دوم، عبارت است از روحیه وتدین و حرکت صحیح و سالم سازی معنوی و روحی دانشجو… در فضای عمومی دانشگاهی کشور، به این نکته ی دوم یعنی مسئله روحیه و تدین و آگاهی دانشجو و بیرون آوردن او از حالت یک عنصر علمی بی جهت و بی هدف، به سمت یک عنصر علمی جهت دارتوجه کافی وجود ندارد. انسان با کامپیوتر متفاوت است. به کامپیوتر برنا می دهند، آن هم برایشان جواب مسئله را حاضر می کند؛ اما انسان که اینطور نیست. انسان خودش برنامه ی خودش را تنظمی می کند؛ خودش تصمیم می گیرد و خودش جهت گیری پیدا می کند. اگر ما از این جهت دوم غفلت بکنیم، دانشگاه همان چیزی خواهد شد که در بیانات امام، مکرر در مکرر نسبت به آن هشدار داده شده است.
ارزش های بزرگی که دانشجویان ما به آن آراسته اند و لازم است آن را حفظ کنند
تدین و تعبد و پاکی دل و دامان که بحمدالله مجموعه های قابل توجهی از جوانان دانشجوی ما به آن آراسته اند ارزش بسیار بزرگی است؛ این را از دست ندهید. عمده ی اشکالات و انحرافات سیاسی، شروعش از نقطه ی مخدوش شدن این ارزش است. نمی گویم همه ی اشکالات و انحرافات؛ می گویم عمده ی آن ها…
در شما دختر و پسر مؤمن و متعبد و متعهد، موجود بسیار باارزشی وجود دارد که ارزش آن موجود، از دنیا و مافیها بیشتر است؛ و آن، سلامت دل، سلامت نفس، پاکی روح و ناآلودگی یا کم آلودگی آن است. البته نمی گویم به کلی ناآلودگی؛ بالاخره هر کس ممکن است فلتاتی داشته باشد؛ به قول قرآن، «الااللمم»؛ گناهانی که یک وقت از روی خطا و اشتباه، از دست انسان در رفته؛ از این ها ممکن است وجود داشته باشد؛ ولی آن نورانیت و صفا و پاکی فطری و ذاتی را که الحمدلله در محیط دین کشور رشد پیدا کرده است حفظ کنید. یک وقت اگر خطایی هم پیش می آید، بلافاصله به خدای متعال رو کنید و پشیمانی و انابه و تصمیم بر این که انسان گناه نکند، راه علاج این خطاهاست؛ این ارزش خیلی بزرگی است…
ارزش دیگری که خیلی مهم است و تلاش می شود تا در محیط دانشجویی،این ارزش هم از بین برود، عبارت است از امید و اعتماد به آینده. چگونه به آینده ای که نمی دانیم چیست، اعتماد کنیم؟ اعتماد به آینده، از طریق اعتماد به خودتان. آینده باید خوب باشد. از راه تصمیم گیری، فکر کردن، عمل کردن و اقدام پی در پی، شما می توانید به اینده امیدوار باشید. آینده ای که می خواهید به آن امید ببندیم، تصویر کلی آن این است که نظام اسلامی همه ی ضعف هایی را که بر اثر بد عملی و بی عملی پیش آمده که اثرش در معیشت و فرهنگ و اخلاق مردم، جابه جا مشخص است برطرف کند. این کار را چه کسی باید بکند؟ شماها باید بکنید. زمان هم خیلی طولانی نخواهد بود. این هایی که الان سر کارند، ده، پانزده سال قبل مثل شما دانشجو بودند. شما می توانید بنیه ی حقیقی دینی و سیاسی، قدرت تحلیل، تصمیم گیری، شناخت و ایستادگی در مقابل فشارهای گوناگون دشمن را -که تا حایی که بتواند، فشار وارد می کند و انسان باید مثل صخره در مقابل او بایستد- از حالا در خودتا ن به وجود بیاورید و ذخیره کنید و نگه دارید؛ برای این که بتوانید آینده را بسازید. و بدانید، مثل شما، همدل و همفکر و هم آرزوی با شما، در این کشور فراوان هستند. شما کار خودتان را بکنید؛ دیگرانی هم هستند که دارند کار خودشان را می کنند.

خودسازی فکری، اخلاقی و انقلابی برای دانشجویان یک فریضه است

به شما دانشجوها می گویم، سنگربان این سنگر [دانشگاه] شمایید؛ مواظب باشید خاکریزهاتان سست نشود؛ دئم خاکریزها را ترمیم کنید. خاکریزها، خاکریزهای فرهنگی و فکری است؛ این ها را ترمیم کنید. خودسازی فکری و اخلاقی و انقلابی درونی دانشجویان یک فریضه است-چه هر دانشجویی نسبت به خودش، چه به معنای درون دانشگاه و محیط دانشگاه- این
خودسازی، همان ترمیم خاکریزها و سنگرهاست.
دانشجوی متدین و حزب اللهی کسی است که
به نظرم به دانشجویان هم این نکته را گفتم که هر کس شب بیست و یکم، قرآن سرش گرفت و «بک یاالله» گفت، از نظر من او همان دانشجویی است که من می ویم متدین و خدایی و مسلمان و حزب اللهی است؛ کاری ندارم از کدام حزب و جناج و تشکیلات است.
برداشت و توقع بنده و نظام اسلامی از جماعت دانشجو این است که برداشت و توقع بنده و نظام اسلامی از جماعت دانشجو این است که فکر می کنیم دانشجو یک روشنفکر تمام عیار مسملان است؛ متدین است. در سطح دنیا جریاناتی وجود دارند که بعضی شان در ایران شعبه هم دارند که دانشجو را نه روشنفکر می پسندند، نه مسلمان. روشنفکر نمی پسندند، زیرا او را دچار تعصب ها و تحجرهای حزبی و سیاسی و وارداتی می کنند. ما وقتی می گوییم تحجر، فورا ذهنمان می رود به تحجر مذهبی؛ بله آن هم یک نوع تحجر است، اما تحجر مذهبی نیست، بلکه خطرناک تر از آن، تحجر سیاسی است؛ تحجرهای ناشی از شکل بندی تحزب و سازمان های سیاسی است که اصلا امکان فکر کردن به کسی نمی دهند. اگر ده دلیل قانع کننده برای حقانیت یک موضوع ذکر کنیم، قبول می کند، اما در عمل طور دیگری عمل می کند! چرا؟ چون حزب،-آن تشکیلات سیاسی بالای سر- مثل پدرخوانده ی مافیا از او این گونه خواسته؛ این را انسان متأسفانه در برخی از گوشه کنارهای حتی محیط دانشگاهی می بیند. پس آن مجموعه ای که دچار یک چنین تحجری باشد، دیگر روشنفکر نیست، چون روشنفکری لازمه اش حق طلبی است، چشم بازف تکیه ی به منطق و استدلال است. این که مسلمان هم نمی خواهند باشد، برای این است که می دانند مسلمانی، خطرناک است. امروز عمده ی دردسرهایی که اردوگاه استکبار و مشخصا آمریکا و صهیونیسم دجارش هستند -که این دردسرها خیلی زیاد هم است به خاطر این است- که مسلمان ها به یک خودآگاهی ریده اند که در این خودآگاهی، اما بزرگوار و ملت ایران و انقلاب و نظام ما نقش فراوانی داشته است. عمده ی دردسر آن ها از این ناحیه است؛ لذا می خواهند این را بکوبند. به همین جهت از مسلمان بودن دانشجو به شدت ناراضی به شدت ناراضی و ناخشنودند.

 انتهای پیام

لینک کوتاه : https://nabzesahar.ir/?p=55847

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.