به گزارش نبض سحر، نبیّ مکرّم اسلام، جدای از خصوصیات معنوی و نورانی و اتصال به غیب، از لحاظ شخصیت انسانی و بشری، یک انسان فوق العاده طراز اول و بینظیر است. خدای متعال شخصیت روحی و اخلاقی آن بزرگوار را در ظرفی تربیت کرد و به وجود آورد که بتواند آن بار عظیم امانت را بر دوش حمل کند.
سیره پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله که از چنین شخصیت متعالی سرچشمه گرفته است؛ سرشار از نکات معنوی برای زندگی دنیوی و اخروی مسلمین است، درباره سیره رسول گرامی اسلام صلّی الله علیه و آله چنین نقل کرده اند؛ نبی اکرم صلی الله علیه و آله با آن که خداوند گذشته و آینده او را بخشوده و آمرزیده بود، کوشش و تلاش بسیاری در انجام عبادات داشت.
آن حضرت، همواره با اهل خانه خود در کارهای خانه شرکت میکرد، و کمک به نیازمندان، از دیدگاه ایشان ارزش بالایی داشت، حضرت خاتم الانبیا صلّی الله علیه و آله هم دوش مسلمانان کار میکرد و همیشه کارگران و تولیدگنندگان عرصه اقتصادی را تشویق مینمود.
همواره در مسایل شخصی و مربوط به خود آن حضرت، ملایم و با گذشت بود؛ ولی در مسایل عمومی و حریم قانون، دیگر گذشت و ملایمت نمینمود و طبق قانون و شرع اسلام عمل مینمود.
پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله در هم نشینی با مردم، بسیار مهربان و گشاده رو بود و در سلام کردن، بر همگان حتی کودکان و بینوایان پیشی میگرفتند.
پیامبراکرم صلی الله علیه و آله رسالت خویش را به نیکوترین وجه به پایان رساند، و کم کم آماده دیدار حق گشت و دو امانت برای مسلمین به ودیعه نهاد، که پیروی از آنها متضمن سعادت ابدی است. ایشان فرمودند؛ ای مردم، من دو امانت گران بها در میان شما قرار میدهم و این دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا روز قیامت در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند. این دو امانت گران بها، یکی قرآن است و دیگری اهل بیت و عترت من؛ از آن ها پیشی نگیرید که دچار پراکندگی می شوید و از آنها کوتاهی نکنید که به هلاکت میافتید و به آنها نیاموزید که ایشان از شما داناترند.
دلسوزی نسبت به امت
پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ آن قدر به مردم دلسوز بود و در صدد هدایت آنها بود که قرآن آن را این گونه بیان میفرماید: فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِیثِ أَسَفاً«شاید جان خود را به دنبال آنان، آن گاه که به رسالت تو ایمان نیاوردند از دست بدهید.»
این نشان از سعی و تلاش پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ اسلام در هدایت امت دارد تا جایی که خود را در پرتگاه هلاکت و نابودی قرار میدهد تا مردم را هدایت کند.
خداوند در جوابی دیگر میفرماید: وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ لا تَکُنْ فِی ضَیْقٍ مِمَّا یَمْکُرُونَ
«بر گستاخی کافران غم مخور، از مکر و حیله آنان بر خود فشار مده.»
باز میفرماید: فَلا تَذْهَبْ نَفْسُکَ عَلَیْهِمْ حَسَراتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِما یَصْنَعُونَ
«جان خود را به اثر شدت تأسف به آنها از دست مده، خداوند از آنچه که انجام میدهند آگاه است.»
تطهیر امت اسلامی
یکی از کارهای پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ این است که پاک کنندهی امت اسلامی است چون خود پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ پاک و مطهر است لذا امت خویش را پاک میکند: خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَهً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ.
«از اموال آنها صدقهای بگیر تا به وسیله آن پاک و پاکیزهشان سازی برایشان دعا کن زیرا دعای تو برای آنان آرامش است».
زکات در این آیه به عنوان نمونه است بلکه تمام دستورات اسلامی پاک کننده است و کسی که دستورات اسلام را انجام بدهد به طهارت میرسد، در آیه فوق به پیامبر خطاب میکند و این جمله «تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ» وصف صدقه نیست زیرا ضمیر «ـها» به صدقه بر میگردد لذا ضمیر «هم» در تطهیرهم و تزکیهم به صدقه بر نمیگردد با این توصیف معنای آیه این میشود که ای پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ : با گرفتن صدقه از اموال مردم، خود مردم را تطهیر و تزکیه میکنی
رأفت و رحمت پیامبر نسبت به امت
رحمت و رأفت از صفات خداوند است، رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ مظهر این صفات الهی است وقتی که پیامبر از مردم زکات میگیرد خداوند به پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ میفرماید: وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ[۱۳] «ای پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ برای آنها دعا کن زیرا تو برای آنها آرامشی» یعنی ای پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ تو برای آنها رحمتی پس برای آنها دعا کن که دعای مستجاب تو باعث آرامش و سکون آنها خواهد شد اگر چه دادن زکات جز وظایف آنها است ولی باز پیامبر با آن رحمت خاصهی خود برای آنها دعا میکند.
لذا خود پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ میفرماید: حیوتی خیره لکم و مماتی خیر لکم، «زندگی من برای شما خیر است مرگ من هم برای شما خیر است»
صبر و پایداری
خداوند مسئولیت سنگینی بر عهده پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ قرار داد و فرمود: إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقِیلاً «ما گفتار سنگینی را به تو وحی میکنیم» این گفتار سنگین همان رسالت جهانی اوست، انجام این رسالت جز با پایداری و صبر ممکن نیست لذا خداوند در آیات متعددی پیامبر را دعوت به صبر میکند: وَ لِرَبِّکَ فَاصْبِرْ «برای خدا در طریق ابلاغ رسالت بردبار باش». فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَ لا تَسْتَعْجِلْ «بسان پیامبران اولوا العزم صبر نبی و درباره آنها عجله نکن.»
فَاسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَکَ «بنابراین همان گونه که فرمان یافتهای استقامت کن همچنین کسانی که با تو به سوی خدا آمدهاند».
پس از این استفاده میشود این سیره پیامبر که همان صبر و استقامت باشد وظیفه پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ به تنهایی نیست بلکه تمام کسانی که از شرک به سوی ایمان باز گشتهاند باید استقامت کنند.
سراسر زندگی پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ با مشکلات همراه بوده آزارها و اذیتهای فراوانی نسبت به او روا میداشتند او را سنگباران میکردند، محاصره اقتصادی و سیاسی مینمودند، یاران او را شکنجه و آزار میدادند او را دشنام و ناسزا میگفتند، گاه او را دیوانه و گاه ساحر خطاب میکردند اما در تمام این مشکلات شیکبا و صبور بود و با این صبر و استقامتی که پیشه کرد باعث شد که دینش جهانی شود، باید مؤمنین به این سیره اقتداء کنند لذا علی ـ علیه السّلام ـ میفرماید: صبر و استقامت به رهبران و زمامداران واجب است زیرا خداوند به پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ فرمود: فَاصْبِرْ کَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ، همین معنا را بر دوستان و اهل طاعتش نیز واجب کرده است چرا که میگوید برای شما در زندگی پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ اسوه نیکویی است.
خلق عظیم
« وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ، تو بر خویی بزرگ هستی» یکی از ویژگیهای برجسته پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ در قرآن به عنوان خلق عظیم است «فَبِما رَحْمَهٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکدر پرتو رحمت الهی در برابر تندی آنها نرم شدی و اگر خشن و سنگدل بودی از اطراف تو پراکنده میشدند.»
قرآن در جایی دیگر رمز نفوذ در مردم و قیام به وظایف رهبری را این گونه بیان میفرماید: وَ لا تَسْتَوِی الْحَسَنَهُ وَ لاَ السَّیِّئَهُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَهٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ «هرگز بدی و نیکی یکسان نیست بدی را با نیکی دفع کن، تا دشمنان سرسخت مانند دوستان گرم و صمیمی شوند»
در طول زندگی پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ موارد بسیار زیادی از عطوفت و مهربانی رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ چه در رابطه با کفار و چه در رابطه با مسلمین وجود دارد، مثلاً در جریان فتح مکه، با آن که مردم مکه پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ را انواع آزارها و اذیتها کرده بودند امّا وقتی پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ مکه را فتح کرد همه را آزاد کرد و فرمود: امروز بر شما سرزنشی نیست خدا همگان را میبخشد.
پند پیامبر صلیاللهعلیهوآله وسلم به ابوذر
روزی از روزها، پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله وسلم به ابوذر غفاری که یکی از نزدیکترین یارانش بود، چنین فرمودند: «محبت مال و جاه دنیا، بیشتر به دین انسان آسیب میرساند، از دو گرگ گرسنهای که شب هنگام در رمهای وارد شوند و تا صبح غارت کنند. قطعا این دو گرگ چیزی از گوسفندان را باقی نخواهند گذاشت. محبت مال و جاه نیز دو گرگی هستند که در شب تار غفلت و جهالت، انسان را چنین غارت میکنند و هنگامی که پردههای غفلت کنار رود، آدمی از خواب غفلت بیدار میشود و خواهد فهمید که این دو چه ضررهایی به دین او رساندهاند».
بدترین مردم
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله وسلم فرمودند: «هر که دوست دارد عزیزترین مردم باشد، باید از خدا بترسد، و هر که دوست دارد قویترین مردم باشد، باید بر خدا توکل کند، و هر که دوست دارد توانگرترین مردم باشد، باید به آن چه در دست خداست، مطمئنتر باشد از آن چه در دست خود اوست». آن گاه پیامبر در ادامه فرمودند: آیا شما را به بدترین مردم خبر ندهم؟ گفتند: آری ای رسول خدا صلیاللهعلیهوآله وسلم . حضرت فرمودند: «کسی که به دیگران چیزی نمیدهد و بندهاش را تازیانه بزند». آن گاه فرمودند: آیا شما را به بدتر از این آگاه کنم؟ گفتند: آری. پیامبر فرمودند: «کسی که لغزش را قبول نمیکند و معذرت را نمیپذیرد». سپس فرمودند: آیا شما را به بدتر از این خبر ندهم؟ گفتند: آری. فرمودند: «کسی که امید خیرش نمیرود و از شرش ایمن نیستند». سپس فرمودند: آیا شما را به بدتر از این آگاه نگردانم؟! گفتند: آری. حضرت فرمودند: «آن که مردم را دشمن میدارد و مردم هم او را دشمن میدارند».
انتهای پیام/