به گزارش نبض سحر، صفحات تقویم آموزش عالی کشور را که ورق بزنیم، چیزی حدود یک دهه که به عقب برگردیم به روزگاری میرسیم که صندلی هیچ دانشگاهی خالی نمیماند؛ روزگار صف بستن داوطلبان پشت درهای بسته کنکور. آن روزها خالی ماندن صندلی دانشگاهها در باور هیچ کسی نمیگنجید اما چرخ روزگار چرخید و چرخید و هر سال از تعداد داوطلبان کم و به تعداد مراکز آموزش عالی اضافه شد تا این که آمارها خبر از وجود یک میلیون صندلی خالی در سال گذشته دادند؛ صندلیهایی که سهم قابل توجهی از آنها به مراکز آموزش عالی غیرانتفاعی میرسد.
برخی عوامل موثر در بی رغبتی دانش آموزان برای نرفتن به دانشگاه و افت تحصیلی برخی دانشجویان در دانشگاه:
ابهام در آینده شغلی
شاید مهمترین عامل را می توان ابهام در آینده شغلی دانست، دانشجو با ورود به دانشگاه تمرکز اش برای تامین نیازهای اقتصادی و تلاش برای تامین هزینه تحصیل است و کمتر به تحصیل توجه می کند و آینده شغلی روشنی نمیبیند، بنابراین تمایل چندانی به فارغالتحصیلی و کیفیت تحصیل ندارد.
استاد بیانگیزه
برخی از استادان بیانگیزهتر از دانشجو هستند، وقتی سر کلاس میآیند، به خود زحمت نمیدهند مواد درسی را روی وایتبرد بنویسند. بعضیها حتی به دانشجو نگاه نمیکنند. جواب سوالها را با بیحوصلگی میدهند، جزوههایشان ۷ سال پیش نوشته شده و….» هر چند مستمع، صاحب سخن را بر سر ذوق میآورد، اما به نظر میرسد بعضی از مدرسان دانشگاهی نیز شیوههای صحیح تدریس را نمیدانند و این مساله در بروز بیانگیزگی دانشجویان بیتاثیر نیست.
به طور خلاصه، مرور پژوهشها نشان میدهد که وضعیت افت تحصیلی ناشی از دو دسته عوامل درونی و بیرونی است. نبود تناسب بین ظرفیت فعلی دانشگاهها و نیازهای آتی بازار کار، آشنا نبودن اعضای هیات علمی با نحوه انتقال درس و ارتباط با موقعیت رشته در بازار کار، مطرح نبودن مسائل پژوهشی و آموزشهای کاربردی در دانشگاه و… از مهمترین عوامل درونی دانشگاهها در افت تحصیلی دانشجویان است.
در این میان نبود امید به آینده شغلی مناسب، کم بودن تعداد کارآفرینان، شهریههای سنگین دانشگاهها، نبود ارتباط ارگانیک بین دورههای آموزش متوسطه و دانشگاهی و نبود روحیه رقابت و مشارکت جمعی در اجرای پروژههای علمی از جمله علل بیرونی در این پدیده است.
جذب فارغ التحصیلان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کشور در بازار کار منوط به داشتن توانائیها و ویژگیهایی است که بخشی از آنهــا می بایست در طول دوران تحصیل در دانشگاه ایجاد شود.
به نظر می رسد عدم تناسب بین فرایندها و مواد آموزشی رشته های تحصیلی موجود در دانشگاهها با مهارتها و توانائیهای مورد نیاز بازار کار، مهمترین عامل موفق نبـــودن فارغ التحصیلان در کاریابی و اشتغال است. علاوه بر این مورد، برخی از عوامل بیــــرونی که خارج از حوزه فعالیت و کنترل نظام آموزش عالی است نیز بر اشتغــــال فارغ التحصیلان تاثیر بسزایی دارند.
عوامل درونی، فرایندها و راهبردهایی هستند که در نظام آموزش عالی به کــــار گرفته می شوند و به طور مستقیم یا غیرمستقیم با مقوله اشتغال و کاریابی فارغ التحصیلان ارتباط دارند. مهمترین این عوامل عبارتند از:
۱- عدم تناسب بین ظرفیت فعلی پذیرش دانشجو در دانشگاه و نیازهای آتی بازار کار
۲- عدم تناسب بین محتوای آموزش با مهارتهای شغلی
۳- عدم توفیق دانشگاهها در ایجاد و تقویت روحیه علمی و انگیزه خدمت رسانی به جامعه در دانشجویان
۴- مشخص نبودن حداقل قابلیتهای علمی و عملی برای فارغ التحصیل شدن
۵- عدم آشنایی اعضای هیات علمی با فرایند و نحوه انجام امور در واحدهای تولیدی و خدماتی مرتبط با رشته تحصیلی فارغ التحصیلان
۶- فقدان زمینه مناسب برای آموزشهای علمی و کاربردی
۷- ناکارآمدی اعضای هیات علمی در تربیت نیروی کار متخصص مورد نیاز جامعه
۸- مطرح نبودن مسائل علمی و پژوهشی به عنوان اولویت اول در دانشگاهها.
عوامل بیرونی شامل کلیه مواردی می شوند که بر اشتغال فارغ التحصیلان به طور مستقیم و غیرمستقیم تاثیر گذاشته و مانع از جذب آنها در بازار کار می شود.
این عوامل عبارتند از: ۱ – رواج نیافتن و مشخص نبودن فرهنگ کاریابی ۲ – عدم توسعه بنگاههای کاریابی خصوصی ۳ – عدم توسعه کانونهای فارغ التحصیلان و ناکارآمدی آنها در کاریابی و هدایت شغلی ۴ – تعدد متقاضیان و رقابت شدید برای کسب مشاغل موجود ۵ – رواج نیافتن فرهنگ کارآفرینی و کم بودن تعداد کارآفرینان ۶ – وجود مشکلات اجرایی در پیاده کردن سیاستها و برنامه های کلان اشتغال.
رئیس دانشگاه کار خرمدره در خصوص کاهش دانشجویان دانشگاه ها گفت: برخی دانشگاه صرفا دنبال کمیت هستند و دانشگاه ها باید از لحاظ رتبه علمی افزایش پیدا کنند و همین امر در کیفیت افزائی دانشگاه موثر است که اگر این امر محقق شود عاملی در جذب دانشجو است
عبداللهی گفت: برخی از دانشگاه ها و مراکز غیرانتفاعی با روشهای مختلف درصدد جذب دانشجو هستند، و امروزه برخی ها به دانشگاه به عنوان یک بنگاه اقتصادی نگاه می کنند که امری اشتباه بوده و باید دانشگاه وظیفه اصلی خود همان تولید علم و آموزش را سرلوحه خود قرار بدهد.
وی گفت: وقتی که کمیت جای کیفیت را بگیرد ، دانشجو بی رغبت می شود و یکی دیگر از عوامل دیگر، افزایش خارج از عرف تعداد دانشگاه ها و مراکز غیردولتی است که در کیفیت آنها به شدت تاثیرگذار بوده است.
ابوالفضل مقدم یکی از دانشجویان دانشگاه های شهرستان خرمدره از مهمترین عوامل کاهش جمعیت و خالی شدن کرسی های دانشگاه، عدم وجود تضمین در آینده شغلی اکثریت رشته های دانشگاهی عنوان کرد.
وی گفت: دانش آموزان مناطق” سه” مانند شهرستان خرم دره که در طول تحصیلات در مدارس،از امکانات و آمادگی برای آزمون های ورودی دانشگاه ها(کنکور) محروم یا بسیار ضعیف بوده و به مراتب فرصت تحصیل در رشته های سراسری پر متقاضی و آینده دار را از دست می دهند.
این دانشجو افزود: این دانش آموزان برخلاف میل باطنی در مسیر انتخاب رشته در دانشگاه و موسسه های غیر دولتی و غیرانتفاعی قرار می گیرند که عمده رشته های تحصیلی این نوع دانشگاه ها مورد نیاز کنونی جامع نیست.
مقدم گفت: رشته های متنوعی که بازار کار به آنها احتیاج چندانی ندارد،بعد از فارغ التحصیلی در این نوع رشته ها مسئله دیگر عدم وجود مقبولیت و اعتبار مدارک در بحث های استخدام نیز مطرح میگردد که به مراتب بلاتکلیفی و سردرگمی برای دانشجو فوق دیپلم یا لیسانسه به همراه دارد.
وی تاکید کرد: در نهایت در سطح جامع این پیام منفی منتقل میشود که بعد از گذراندن تحصیلات،اتلاف بهترین سالهای دوران زندگی،صرف هزینه و بالا رفتن سن ازدواج،در جایگاهی مشغول به کار خواهید شد که افراد دیپلمه نیز شاغل هستند.
این دانشجو افزود: در صورتی که اگر توقعات و انتظارات یک دانشجو از جایگاه و میزان درآمد رضایت بخش نباشد و فارغ التحصیلان بیکار را مشاهده کند به تدریج راه های دیگر و شغل های آزاد را انتخاب میکند تا سریع تر وارد بازار کار و کسب در آمد می شود، چه بسا در سطح شهر کم نیستند لیسانسه هایی که مغازه دار بوده یا مسافر کشی می کنند.
مسأله علاقه مندی به رشته تحصیلی و نگرش دانشجویان به رشته خود موضوع بسیار مهمی در طی سالهای گذشته بوده است اما می بایست این تحقیقات از زمان انتخاب رشته در دوره دبیرستان انجام شود؛ آنجا که دانش آموز برای آینده تحصیلی خود تصمیم می گیرد که چه گروه و رشته ای را انتخاب کند که برآورده کننده نیاز تحصیلی او هستند بنابراین پیشنهاد محقق این است که برای یافتن نتایج دقیق تر باید ابتدا از پیش از دانشگاه اقدام کرد و نیز دامنه فرضیات را نیز گسترش داد چرا که این موضوع و این گونه موضوعات انسانی از آن دسته موضوعاتی هستند که وابسته به یک یا چند متغیر محدود نمی شوند.