به گزارش نبض سحر، امام حسن مجتبی(ع) پس از شهادت پدر بزرگوار خویش، مدتی امور خلافت مسلمانان را عهده دار گردید و مهیای جنگ با معاویه بن ابی سفیان شد. اما آن حضرت در پی خیانت گروه زیادی از یاران و لشکریانِ خود، تن به صلح با معاویه داد و از آن پس خلافت را رها کرد. امام حسن مجتبی(ع) پس از مدتی از کوفه به مدینه بازگشت و به ارشاد، هدایت و امامت جامعهی اسلامی پرداخت.
در پانزدهمین شب از ماه مبارک رمضان ، خانه ی رسالت پس از انتظار طولانی به استقبال مولود محبوب خود می شتافت ، درست همان گونه که گلی با طراوت و شاداب ، پس از مدتی تشنگی از یک قطره ی زلال و گوارای شبنم استقبال می کند .
نوزاد به نیای خویش ، یعنی رسول بزرگ اسلام ، بسیار شباهت داشت ، اما وی به هنگام تولد این نوزاد حضور نداشت تا مژده ولادت را به آن حضرت
برسانند .
پیامبر (ص) به سفری رفته بود و به زودی به مدینه مراجعت می کرد .
خانواده با اشتیاقی وافر چشم به راه بازگشت پیامبر (ص) بود و هیچ یک از آداب و رسوم تولد را برگزار نکرده بودند تا آنکه پیامبر (ص) از مسافرت بازگشت و بنابر عادت همیشگی خویش ، نخست به سوی خانه فاطمه (س) رهسپار شد .چون مژده تولد کودک را به پیامبر رساندند ، سروری زاید الوصف آن حضرت را فرا گرفت و خواستار دیدن کودک شد . چون کودک مرا در آغوش گرفت ، بویید و بوسید و در گوش هایش اقامه و اذان گفت و پس از آنکه از پوشاندن جامه زرد به کودک نهی کرد دستور داد تا خرقه ای سپید بیاورند و کودک را در آن بپیچند .
پیامبر (ص)منتظر بود تا ببیند آیا از آسمان خبر تازه ای درباره ی این کودک فرود می آید یا نه ؟ وحی نازل شد و خطاب به آن حضرت گفته شد : نام فرزند هارون ، جانشین موسی (ع)، شبّر بوده و علی نیز نسبت به تو به منزله ی هارون است نسبت به موسی ، پس این کودک را «حسن » نامگذاری کن که حسن در عربی مترادف شبّر است .
در شخصیت امام حسن (ع) نشانه های مادرش هویدا بود و بدین ترتیب خود منعکس کننده ی صفات پدر بزرگوار آن حضرت یعنی پیامبر (ص) بود . از این رو امام حسن (ع) بیشتر از آنکه شبیه امام علی (ع) باشد به پیامبر (ص) شباهت بسیار داشت و بدین خاطر بارها پیامبر (ص) خود نیز فرموده بود :«حسن از من و حسین از علی است
روش، منش، رفتار و کردار امام مجتبى علیهالسلام نمونه روزگار بود. در یک جمعبندى کلى، مىتوان چنین نتیجه گرفت که تاریخ نویسان مهمترین برجستگىهاى اخلاقى آن حضرت را «بخشندهترین، بزرگمنشترین، با سخاوتترین، حلیمترین، زاهدترین، راستگوترین، پارساترین، عابدترین، گرامىترین، پرگذشتترین و داراى گشادهترین سینه در میان مردم» ثبت و ضبط کردهاند.
شیخ صدوق در کتاب امالى از امام صادق علیهالسلام و آن حضرت از پدرانش چنین نقل مىکند: «امام حسن بن على بن ابیطالب علیهالسلام، در میان مردم زمان خود، عابدترین، پارساترین و گرامىترین افراد بود. چون قصد حج مىکرد، پیاده مىرفت و گاهى پاى خود را برهنه مىنمود. هیچگاه دست به کارى نمىزد مگر این که خدا را یاد مىنمود. راستگوترین مردم بود و رساترین بیان را داشت. هر گاه به در ورودى مسجدى مىرسید، سر خود را بلند کرده، عرض مىنمود: «بارالها! مهمان تو به حضورت رسیده، اى احسانگر! بنده تباهکارت به درگاهت شتافته؛ پس از زشتیهایى که مرتکب شده، به خاطر زیباییهایى که نزد تو است، در گذر؛ اى کریم!»
زینب بنت ابىرافع روایت مىکند: فاطمه علیهاالسلام در زمانى که پدر ارجمندش بر بستر بیمارى مرگ افتاده بود، دست دو فرزندش را گرفت و خدمت پدر بزرگوارش آورد و فرمود: «اى پیامبر خدا! این دو، فرزندانت هستند؛ آیا براى آنان ارثى از خود قرار نمىدهى؟»
رسول مکرم اسلام در پاسخ دخترش فرمود: «امّا الحسن فانّ له هیبتى و سؤددى، و امّا الحسین فله جودى و شجاعتى؛ هیبت و آقایى خود را براى «حسن» و بخشش و شجاعتم را براى «حسین» ارث قرار مىدهم.»
محمد بن اسحاق مىگوید: «پس از رسول خدا صلىالله علیه و آله هیچ کس در شرف و عزّت به رتبه حسن بن على نرسید.»
و همو روایت مىکند: «حسن بن على را در راه حج ملاقات کردم که از مرکب خویش پیاده شد و قدم زنان حرکت کرد. در این موقع تمام کسانى که با او بودند، به او اقتدا نموده و پیاده حرکت کردند؛ حتى سعد بن ابىوقّاص را دیدم که فرود آمد و پیاده، گام زد.»
واصل بن عطاء مىگوید: «سیماى حسن بن على، چون سیماى پیامبران و هیبت او چون هیبت پادشاهان بود.»
چرا کریم؟
«کریم»، در زبان و فرهنگ اسلامی، نژاد و اصیل، خوش خوی و خوش روی، پاکدامن و عفیف، جوانمرد و با مروّت، بخشاینده، بلند همّت و بزرگوار، خیرخواه و مهربان، نیکوکار، نیک نفس و نیکو نهاد و در یک کلمه، جامع همه ارزشها است. و این همه در امام حسن مجتبی علیه السلام گرد آمده بود و به حقیقت، دوست و دشمن به او کریم میگفتند، و در میان شیعیان و پیروان اهل بیت به «کریم اهل بیت علیهم السلام » شهره است.
امام حسن مجتبی علیه السلام، نژاده بود و کریم الطرفین و دارای پدر و مادر و اجداد و عموهایی شرافتمند، بزرگوار و جوانمرد از خاندان هاشم بود. امام حسن علیه السلام کریم الوجه بود و زیبا روی از جهت منظر، پیکر اخلاق و بزرگواری به رسول اکرم صلّی الله علیه و آله وسلم شبیهتر از او نبود.
دومین ستاره تابان شیعیان، کریم النفس بوده و آزاده و بزرگوار، عزّت نفس داشت. گوهر انسانی خود را امانتی خدایی میشمرد که پاسداشت آن دیگر شرافتها را پاس میدارد. پستی و لئامت و فرومایگی در سرشتش نبود، و ذلّت و رقّیت و زبونی در خیالش نمیگنجید. کرامت نفس او را از اسارت زور و زر رهانیده و دنیا در دیدگانش اندک و پست مینمود و آن را به چیزی نمیگرفت. از آن جایی که انسان کریم، بردبار و حلیم است، امام مجتبی علیه السلام سرآمد بردباران و مظهر عفو و گذشت بود. حضرت در برابر کژ اندیشان و معاندانی چون فسّاق بنیامیه چونان کوه میایستاد و در برابر تجاوزات آنان از قانون و فسق و فجورشان مداهنه نمیکرد و خطرهای راه را به جان میخرید.
دهشهای امام حسن علیه السلام برای خدا بود، بیمزد و منّت میبخشید. سخاوت امام در مرز قرآن و سنّت انجام میگرفت و از آن تجاوز نمیکرد، بخشش خود را هیچ گاه به یاد نمیآورد و انتظار سپاس و تشکر نیز از گیرندگان نداشت. خدا محوری، اساس و کارهای نیک او بود. از این رو گفتهاند: «او سه نوبت داراییش را با خدا تقسیم کرد و در دو نوبت برای خدا از تمام اموالش گذشت»، امام به کرامت و عزّت نفس مردم توجه داشت. ارزش آبروی مردم را بیش از دادههای خود میشمرد. درماندگان را صاحب اصلی آن میدانست و کرم و بخشش پیش از پرسش، معنی میکرد.
سالروز ولادت کریم اهل بیت را به پیشگاه حضرت ولی عصر عجّل الله تعالی فرجه الشریف تبریک و تهنیت عرض میکنیم.
انتهای پیام/