• امروز : افزونه جلالی را نصب کنید.
  • برابر با : 16 - ربيع ثاني - 1446
  • برابر با : Saturday - 19 October - 2024
2

اولین نشست کتاب‌خوان شهرستان خرمدره برگزار شد+ تصاویر

  • کد خبر : 43195
  • 27 آذر 1394 - 10:19
اولین نشست کتاب‌خوان شهرستان خرمدره برگزار شد+ تصاویر

 اولین نشست کتاب خوان شهرستان خرم دره، شامگاه دیروز در محل سالن اجتماعات فرهنگسرای امام خمینی (ره) خرم دره برگزار شد. به گزارش نبض سحر،  اولین نشست کتاب خوان شهرستان خرم دره، چهارشنبه ۲۵ آذر ماه با حضور کتابداران و مسوولین کتابخانه ها، نویسندگان، اهالی رسانه، فعالین و علاقمندان به حوزه کتاب کتابخوانی به همت […]

 اولین نشست کتاب خوان شهرستان خرم دره، شامگاه دیروز در محل سالن اجتماعات فرهنگسرای امام خمینی (ره) خرم دره برگزار شد.

به گزارش نبض سحر،  اولین نشست کتاب خوان شهرستان خرم دره، چهارشنبه ۲۵ آذر ماه با حضور کتابداران و مسوولین کتابخانه ها، نویسندگان، اهالی رسانه، فعالین و علاقمندان به حوزه کتاب کتابخوانی به همت اداره کتابخانه های عمومی شهرستان خرمدره، در سالن اجتماعات فرهنگسرای امام خمینی(ره ) خرم دره برگزار شد.
این نشست هفتمین نشست کتاب خوان استان زنجان  و ۲۶۸ مین نشست کشوری بود .
در این نشست ۱۰ عنوان کتاب در موضوعات مختلف توسط نویسندگان و شخصیت های علمی و فرهنگی، کتابداران کتابخانه های عمومی، معرفی و ارائه شد.
۱- دختر شینا، نوشته : بهناز ضرابی، انتشارات : سوره مهر
معرفی توسط : سپیده برجی مسوول کتابخانه عمومی توحید خرمدره
کتاب دختر شینا خاطرات زندگی قدم خیر محمدی کنعان، همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر به قلم بهناز ضرابی زاده است. دختری که طوری بار نیامده بود که اهل کار در خانه و به قولی زن زندگی باشد. اهل رفت و روب منزل باشد. که آشپزی کند و رخت بشوید و غذا بپزد. دختری که عزیز دردانه پدر و مادرش بود. کسی که تمام دختران روستایشان آرزو داشتند جای او دختر شینا و حاج آقا بودند. دختری که خود را خوشبخت ترین دختربچه دنیا می دانست. دختر شینا روایت زندگی دخترکی ست که پدر و مادرش به خاطر حفظ حریم حیا او را راهی کلاس های مختلط مدرسه در آن سال ها نکردند. دختری که چون مدرسه نرفت، بی سواد بود، اما باور و ایمانش با ثبات بود. زنی که روزهای مجردی، اتاق زندگی اش را با چفیه و پلاک و سربند و قمقمه و فشنگ و تور استتار تزئین نکرده بود. کسی که شب ها خواب خمپاره و تانک و خط مقدم و عملیات را نمی دید. کسی که نه فکر و ذکرش جهاد و شهادت بود و نه آرزویش. شاید تا آن موقع نه دعای عهدی خواند بود و نه عاشورایی. اما روزگار او را طوری بار آورد که صبر و ایستادگی اش در روزهای جنگ او را لایق مقام شهادت کرد.
دختر شینا روایت زندگی یکی از آن هزاران زن صبوری ست که حالا نسلشان در حال انقراض است. باید روایت زندگی دختر شینا ها را برای دختران امروز گفت تا ریشه درخت کهنسال و مهربان مادری نخشکیده. دختر شینا روایت پایان خوش زنی ست که چون خیالش از عهد پیمان مردم با ولی فقیه و ادامه حیات انقلاب راحت شد، فردای نهم دی سرش را گذاشت بر بستر و هفت روز بعد پر کشید.
۲- چه کسی پنیر مرا جابه جا کرد، نوشته : اسپنسر جانسون ، انتشارات : عقیل
معرفی توسط : فاطمه جلفایی مسوول کتابخانه عمومی کوثر خرمدره
چه کسی پنیر مرا برداشته داستانی است درباره تغییر انسانها در محلی به نام هزار توی زندگی ، که برای چهار شخصیت داستان اتفاق می افتد و آنکس که باهوش تر است درهزار تو دنبال پنیر می گردد و با شامه قوی و تشخیص به موقع بوی پنیر سریع تر موفق به خروج از مارپیچ های تونل هزارتو میشود . پنیر نمادی است از آنچه میخواهیم در زندگی خود داشته باشیم اعم از شغل ، پول، رابطه دوستانه ، احترام و …
هزارتو در این داستان نمادی است که انسان وقت خود را در آنجا صرف جستجوی آن چیزی که بدنبالش است می کند . زندگی ما آدمها دائماً در آبهای متلاطم است و همواره با تغییرات مواجه میشویم باید بگونه ای به تغییر نگاه کرد تا در پیچ وخمهای زندگی درجا نزد .
این داستان ساده ولی بسیارآموزنده دارای قهرمان هایی است که هرکدام در هزارتو که مسیری پر پیچ و خم با راهروها و اتاقهای تاریک و تو در تو دارد با بن بست هایی مواجه می شوند و جهت کلی را با بو کشیدن (تعقل وتفکر )دنبال میکنند جستجو در یک هزار تو خیلی امن تر از ثابت ماندن در یک ایستگاه است . گرچه بعضی از افراد هرگز تن به تغییر نمی دهند و البته بهای آن را هم می پردازند . و هرکس زحمت سفر را به ذهن خود بدهد تغییر کند می تواند زندگی اقتصادی ، اجتماعی و … بهتری داشته باشید و شما دست از آنهایی بکش که تغییر ناپذیرند . هزار تو برای آنهایی که راه خود را پیدا کردند اسراری به ارمغان می آورد که به آنها اجازه می دهد از زندگی بهتری لذت ببرند . بعضی چیزها تغییر می کند و بعضی دیگر هرگز! زندگی همین است زندگی به جلو می رود ما هم باید به جلو برویم و در جا نزنیم افراد باید در مسیر تغییر همیشه سعی کنند شادابی و شوخ طبعی خود را حفظ کنند وقتی آدمها ببینند تغییر چگونه می تواند وضع را بهتر کند به ایجاد آن علاقمند می شوند . بنابراین زندگی را نباید تبدیل به پنیر کهنه ای کرد که آنقدر کپک زده شود که دیگر قابل استفاده نباشد پنیر کهنه همان افکار کهنه و پوسیده است . نکته خوب در اینجاست که با حفظ قوانین مفید می توان پیوند با رابطه جدید پیدا کرد و از تغییر واهمه نکرد وقتی فراتر از ترسهایت پیش بروی احساسی آزاد و مفید بودن می کنی. فکر نکن تغییر منجر به چیز بدتری می شود تغییر آگاهانه حتماً منجر به چیزی بهتری می شود زود متوجه تغییرات کوچک شدن به ما کمک می کند تا خود را با تغییرات بزرگ تری که در راهند تطبیق دهیم. تغییر رخ می دهد چه ما بخواهیم چه نه ، انتظار تغییر را داشته باش و روند آن را در نظر بگیر و به سرعت با آن تغییر سازگار شو و بارها و بارها لذت ببر.
۳- استرس و افسردگی، سرماخوردگی روحی ، نوشته : حمیدرضا اشرفی، انتشارات : پلیکان
معرفی توسط : علی اکبر زارع، مدرس دانشگاه
استرس چیست؟ استرس یا فشار عصبی عبارتست از حالت اضطراب و فشار درونی که انسان برای مواجه شدن با خطر یا مشکلات جدی همراه با ترشح هورمون هایی خود را برای مقابله آماده می کند؛ که البته تا این حد خوب و برای روند زندگی لازم
است. ولی هرگاه در فردی فشار عصبی توسعه پیدا کرد و این حالت در طول روز و بدون علت منطقی مشاهده شد می گوییم فرد دچار استرس بیش از حد شده است. مطالعات نشان داده است که استرس مزمن و مقادیر بالای هورمون می تواند منجر به کاهش سلول های مغزی و آسیب به آنها و در نتیجه آسیب به حافظه و عملکرد افراد گردد.استرس و افسردگی دو معضل رایج در زندگی ماشینی و صنعتی جهان امروز به شمار می روند. درصد قابل توجهی از مردم به نوعی دچار استرس یا تنیدگی و افسردگی می باشند. به عبارتی می توان این دو را بیماری های قرن ۲۱ نامید. عوامل بسیاری از جمله آلودگی های صوتی، آلودگی هوا، ترافیک سنگین، مشکلات شخصی و وراثتی در ایجاد این بیماری ها موثرند. استرس و افسردگی باعث ایجاد بیماری های خطرناک جسمی و روانی می شوند. این دو بیماری باهم رابطه مستقیمی دارند از این رو سعی شده در این کتاب به هر دوی آنها به طور جداگانه پرداخته شود. این کتاب شروع خوبی است برای کسانی که به وجود استرس و افسردگی در خود آگاهی داشته اما نمی دانند برای درمان آن از کجا باید شروع کنند.
در این کتاب موضوعات مرتبط با استرس در سه بخش استرس، افسردگی و ویتامین های روح مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
۴- سفرنامه برادران امیدوار، نوشته : عیسی و عبدالله امیدوار ، انتشارات : سوره مهر
معرفی توسط : ناصر حسینخانی، نویسنده
سفرنامه برادران امیدوار توسط عیسی امیدوار و عبدالله امیدوار (برادران امیدوار) برادران جهانگرد و پژوهشگر ایرانی نوشته شده است. این دو برادر اولین ایرانیانی هستند که به شکل تخصصی و حرفه‌ای، در سال ۱۳۳۳ عزم کردند تا جهان را بکاوند.
بین سال‌های ۱۳۳۳ تا ۱۳۴۳ کمتر کسی پیدا می‌شد که نام آنان را نشنیده باشد. این سفرجنبه تحقیقاتی داشته و به زندگی انسان و نحوه پیدایش انسان در بخش‌های مختلف کره خاکی توجه ویژه ای داشته اند.این دو برادر به نقاط مختلف دنیا سفر کردند و از مشاهدات خود فیلمبرداری کردند. فیلم‌های آنها در زمان خود از شبکه‌های تلویزیونی جهانی نیز پخش می‌شد.
سفرهای این دو برادر به قاره‌های آفریقا، آسیا، آمریکا، اروپا، استرالیا و همچنین قاره جنوبگان قطب جنوب انجام شده است. سفرنامه برادران امیدوار وقایع سفر این دو برادر را همراه با نتیچه پژوهش‌های انسان‌شناسی آنان ارائه می‌کند.
۵- جاده جنگ، نوشته : منصور انوری ، انتشارات : سوره مهر
معرفی توسط : رویا هادی لو مسوول کتابخانه عمومی استاد شهریار خرمدره
جاده جنگ عنوان رمانی پنج جلدی است که منصور انوری آن را نوشته است. جلد اول این کتاب در سال ۱۳۸۹ توسط انتشارات سوره مهر با قیمت ۸۹۰۰ تومان و با شمارگان ۲۵۰۰ جلد و در ۴۰۳ صفحه چاپ شده و در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است.
بینالود و اهالی روستا همراه با طلوع فجر از خواب بیدار می‌شوند. در افق سواری به چشم می‌‌خورد که نزدیک می‌شود. مردی سوار بر اسب سیاه که به ترک او زن جوانی با شنل سرخ‌رنگ نشسته است. عزیز یکی از اهالی روستاست که با دیدن سوار مدام تکرار می‌کند: «بلای آسمانی» سوار و همسرش به اطراف روستا، بقعه و باغ‌های روستا می‌رسند و با جیرت همه چیز را می‌بینند. مرد سوار با دیدن کلبه باغی حالش دگرگون می‌شود و در پاسخ به سؤال زن، می‌گوید که بخشی از دوران کودکی‌اش را در این کلبه گذرانده است. زمان به گذشته و خاطرات کودکی مرد سوار برمی‌گردد. همراه با حرکت اسب و سوارانش در روستا، خاطرات گذشته جان می‌گیرند. زمان به سال ۱۳۲۰ و جنگ جهانی و وضعیت ایران در آن دوره برمی‌گردد. مانورهای هوایی و حمله جنگنده‌های روسی به مشهد و اطراف آن سید رشید پدر کودکی به نام رضا در سفری به عشق‌آباد گم می‌شود و دیگر بازنمی‌گردد. همسرش صنم با کودکش رضا به بینالود می‌آیند تا تحت نظر سید صالح (برادر رشید) زندگی کنند و حالا رضا بزرگ شده و سرباز است. روس‌ها در بینالود شروع به جاده‌سازی کرده‌اند و خود او ردوست ایران معرفی می‌کنند. رضا و سوار (تیمور) دو دوست قدیمی بعد از ده سال جدایی همدیگر را پیدا می‌کنند. هر دو بزرگ‌تر شده و تغییر کرده‌اند. و رضا در این تردید به سر می‌برند که شاید تیمور، همان مرگان نا‌آور و سلحشور است. رضا شاه می‌رود و شاه جوان به سلطنت می‌رسد. عالیه (ستوان روسی) به رضا پیشنهاد می دهد به عنوان راننده به استخدام نیروی نظامی روس درآید. و رضا به پیشنهاد این زن فکر می‌کند و مردد است که می‌تواند رانندگی برای قاتلان پدرش را بپذیرد. و می‌پذیرد و برای بردن تدارکات با تعداد دیگری راننده ایرانی، به مأموریت اعزام می‌شود.
۶- قصه های مجید ، نوشته : هوشنگ مرادی کرمانی ، انتشارات : معین
معرفی توسط : الهام عطایی، مدرس دانشگاه
سریال قصه های مجید را اگه به یاد داشته باشید از روی این کتاب نوشته شده است. . داستان ها هم دقیقا همان داستان های سریال هستند فقط توی کتاب ، داستان ها در کرمان جریان دارند و از لهجه اصفهانی هم خبری نیست . مجید و مادربزرگش از ده آمده و در کرمان ساکن شده اند تا مجید در شهر درس بخواند . مجید پسری بسیار شلوغ و سر و زبان دار و در عین حال ساده است که در کودکی مادرش را از دست داده و مادربزرگش را بی بی صدا می کند .
فوق العاده کتاب سرگرم کننده و خنده داری هست . من در تمام مدت خوندنش لبخند به لب داشتم . خوشم اومد . خیلی قشنگ بود . صحنه های فیلم دائما برام زنده می شد . چه هنرپیشه های مناسبی براش انتخاب کرده بودند .
۷- کتاب : شاه میداس و انگشتان جادویی، نوشته : علی خاکبازن ، انتشارات : کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
معرفی توسط : فاطمه جداخانی عضو کتابخانه
فقط یک چیز در دنیا بود که شاه میداس بیشتر از طلا دوست داشت و آن هم دختر کوچکش بود. یک روز پیرمردی مهمان او شد و آرزوی همیشگی او را برآورده کرد. از آن پس، او به هر چیزی که دست می‌زد، تبدیل به طلا می‌شد. خوشبختی او زیاد طول نکشید، زیرا دختر عزیزش نیز تبدیل به مجسمه‌ای طلایی و بی‌روح شد. قدرت جادویی انگشتانش او را خوشبخت‌ترین انسان تنها و غمگین روی زمین کرده بود تا اینکه سرانجام تصمیم میگیرد دخترش را نجات دهد او درپی پیدا کردن راهی برای شکستن طلسم بود که با اژدهایی مهربان آشنا میشود و باکمک دوست جدیدش (اسم اژدها یادم رفته) میتواند جادوگر بدجنس را شکست دهد و طلسم دستانش را باطل کند و دخترش را نجات دهد.
۸- کتاب : عباس دست طلا ، نوشته : محبوبه معراجی پور ، انتشارات : فاتحان
معرفی توسط : مهنا هادی لو عضو کتابخانه
این کتاب نگاهی به عملکرد بسیجیان فنی و تعمیر کار واحد پشتیبانی و تدارکات سپاه پاسداران در دوران هشت سال دفاع مقدس دارد.
خاطره نگار اثر، ماجرا ها را از زمانی که کمتر از دو ماه از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران گذشته، آغاز می کند. عباس علی باقری با مروری کوتاه بر زندگی اش و دودلی های خود برای حضور در جبهه ها، از زمانی می گوید که تصمیم می گیرد برای دو هفته به جبهه برود و ببیند در آن جا چه کاری از دستش برمی آید.
اولین اعزام باقری هجدهم آبان ماه سال ۱۳۵۹ است. به همراه چند نفر از دوستانش وارد پادگان ارتش در اسلام آباد می شوند. محلی که خودروهای خسارت دیده از انفجارها توسط تعمیرکاران شرکت خودرو سازی ایران ناسیونال تعمیر می شوند و عباس علی باقری و دوستانش که قرار است توانایی خود را در کار ثابت کنند، جیپی را که چپ کرده تعمیر می کنند. توانایی و سرعت آن ها باعث شهرت شان می شود.
پس از گذشت یک ماه ونیم از بازگشت آن ها از جبهه ها، باقری تصمیم می گیرد تیمی فنی و حرفه ای را برای تعمیر خودرو ها به جبهه ها ببرد. یافتن این نیرو های ماهر و مجاب کردن آن ها بخش مهمی از کتاب «عباس دست طلا» است و به نوعی انگیزه مردم برای حضور در جبهه ها و چرایی شرکت نکردن برخی افراد در دفاع مقدس را بیان می کند.
باقری در نهایت تیمی ۲۱ نفره را تشکیل می دهد تا به ستاد جنگی زیر نظر شهید دکتر مصطفی چمران بپیوندد، اما به دلیل ماجرا هایی که در هنگام اعزام رخ می دهد، تنها ۹ نفر از تعمیرکاران باقی می مانند، افرادی حرفه ای که نزدیک به ۱۴ ساعت در روز کار می کنند و خودروها را به سرعت تعمیر و تحویل می دهند.
او برای دومین بار در بیستم دی ماه سال ۱۳۵۹ به همراه تیم خود به پادگان ابوذر در سر پل ذهاب می رود و علاوه بر تعمیر خودرو، کشویی تفنگ ۱۰۶ میلی متری ضد تانک را هم تعمیر می کنند. باقری در فاصله هر چند ماهی که به تهران می آید و بر می گردد، برای هر دوره از سفرش به جبهه های دفاع مقدس تیمی جدید و تازه نفس را می برد.
بخش دیگری از کتاب «عباس دست طلا» به ماجرای حضور خانواده باقری در اهواز و منطقه جنگی اختصاص دارد. فعالیت های وی تا پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ادامه پیدا می کند و مهارت او در تعمیر خودرو ها باعث می شود تا به او لقب عباس دست طلا را بدهند.
۹- کتاب : شوخی ، نوشته : میلان کوندرا ، انتشارات : روشنگران و مطالعات زنان
معرفی توسط : ایلناز آقامحمدی مدرس دانشگاه
رمان شوخی رمانی است در ۷ فصل که هر فصل از زبان یکی از شخصیت ها بیان می شود . شخصیت اصلی کتاب مردی به نام لودویک است که در زمان جوانی کمونیستی سرسخت بوده ولی به خاطر یک شوخی ساده از حذب اخراج می شود و هرگز نمی تواند این اتفاق را فراموش کند او کینه اش را حفظ می کند و به دنبال انتقام است .
داستان تمرکز زیادی روی مایه های روان شناختی داره و اولا که نشون می ده شوخی های ساده چه بازی های بزرگی را ایجاد می کنند و از طرف دیگه نقش بخشش و کینه رو توی زندگی نشون می ده . می گه اگه از کسی دلخورید همون موقع بگید چون بعد از گذشت سال ها و حمل کردذن بار کینه زمانی می رسه که می بینید اون فرد و عقایدش عوض شده و عملا انتقام معنایی نداره !
این کتاب اولین رمان کوندرا می باشد. .
۱۰- کتاب : عقاید یک دلقک ، نوشته : هاینریش ، انتشارات : عصر ظهور
معرفی توسط : مسعود جعفری، دانشجو
کتاب در ارتباط با پسری به اسم شنیر از یک خانواده پولدار آلمانی است که به شغل دلقکی روی می آورد و با دختری مذهبی به اسم ماری که عاشق او بوده زندگی می کرده است . اما بعد از مدتی ماری به علت سخنان دوستان کاتولیکش و کشش مذهبی و احساس گناه از او جدا شده و با یک مرد کاتولیک ازدواج می کند . این موضوع تمام زندگی هنری شنیر را نابود می کند و بسیار فقیر می شود . سعی می کند به آشنایانش تلفن بزند و به این ترتیب خاطرات گذشته را مرور می کند
کتاب فوق العاده روان و زیبا نوشته شده پایان تلخ اما زیبایی داره شنیر وقتی به ماری فکر می کنه همیشه با خودش می گه مثلا ما راجع به اون کتاب با هم حرف زدیم آیا ماری می تونه بدون احساس گناه و خیانت و بدون اینکه به من فکر کنه راجع به اون کتاب با همسرش حرف بزنه ؟ این قسمتها خیلی غمگین بود و با اینکه داستان بود تمام مدت با خودم فکر می کردم می تونه این کار را بکنه ؟
البته الان می دونم که می شه چرا نشه ……. دلقک بار اولش بود عاشق می شد بار اول همه چیز حقیقیه …… اما دفعه های بعد هم ماری هم دلقک هم همه می تونن ادا در بیارن …..اما خوب کاشک یا دو نفر ادا در بیارن یا هر دو دفعه اولشون باشه چون بعد اگه راس راستی همه چی برات جدی باشه و ببینی طرفت حالا که رفته داره چی فکر می کنه دلت می خواد …..

۴۱۱ ۱ ۳۶ جمعیت (۱)۶ تقدیر (۱)۶۶ تقدیر (۲)۹ کلی

انتهای پیام/روابط عمومی کتابخانه استان زنجان

لینک کوتاه : https://nabzesahar.ir/?p=43195

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.