همشهریان و دوست داران شهر خرمدره می توانند با دانلود این نرم افزار کم حجم تور مجازی گردشگری را در بخشی از شهر خرمدره داشته باشند.
به گزارش نبض سحر، در سال ۱۳۴۰ساخت منبع آب شروع شد. ساخت این سازه با پالت های بتنی در ۱۵ مرحله انجام گرفت و با قرار دادن سیم های مفتولی ضخیم در هر مرحله امکان ساخت جایگاه برای پالت بتن ریزی بعدی فراهم می شد .
این منبع میتوانست حجم ۵۰۰۰ لیتر آب را در خود جای دهد . از سازندگان این سازه تنها یک سطل کوچک در زیر منبع به جای مانده است.
برای ساخت این عکس سه بعدی، ۲۰۳ عکس از اطراف منبع آب خرمدره گرفته شده و کار طراحی آن را هم حافظ شریفی یکی از طراحان خرمدره انجام داده است.
حجم دانلود: MB 3.2
لا اقل دیش ماهواره ها استتار می کردید
که افاتش زیاد است
ماهواره در درون خانه چون یابد نفوذ
می کند انواع آفت های اخلاقی بروز
آفت بی غیرتی، بی عفتی و هرزگی
آفت بی دینی و رجّالگی، دریوزگی
چون نهادی دیش بر بام سرا و خانه ات
می دهی بر باد، جانا غیرت مردانه ات
گوهر عفت به یغما می برند از همسرت
شب کلاه بی حیایی می گذارند بر سرت
دخترت با جامه و آرایشی شیطان پسند
در ره اهداف ابلیس لعین پا می نهد
برده ساز و غنا و رقص و شهوت می شوی
سوی محفل های شیطانی تو دعوت می شوی
اعتقادات بس ضعیف و سست ایمان می شوی
در نبرد خیر و شرمغلوب میدان می شوی
ماهواره چون درون خانه ی تو پا نهاد
هم جهاد و روزه و سجاده ات بر باد، باد
چشمهایت هرزه گردد، سیرتت بد می شود
یاد شهوت در دلت سنگین و بی حد می شود
می کشد تا نیستی کانون گرم خانه را
می زند بر هم بساط گرمی کاشانه را
شاعر: هوشیار فرازمند // منبع: کتاب شبهای بی قراری
و شعر طنز
مش غلوم خرمدره ای هم عاقبت شد اهل دیش/
آنتنی بگذاشت در ایوان خویش/
تا زند گشتی در این کانال ها/
فیلم ها و همچنین سریال ها/
بالشی بر پشت و ریموتش به دست/
صبح تا شب پای تی وی می نشست/
فیلم ها بر روی او تاثیر کرد/
کم کمک رفتار او تغییر کرد/
هر زمان می دید از آن تیپ ها/
شکوه سر می داد و می گفت: ای خدا/
از چه رو یارم فشن اندام نیست/
یعنی آن چیزی که من می خوام نیست/
همسری تیپیک تر باید گرفت/
یک کمر باریک تر باید گرفت/
در پی این عزم و تصمیم، آن خپل/
بر سبیل و موی خود مالید ژل/
رفت و یار خوش ادایی تور کرد/
دلبر بالا بلایی جور کرد/
چند وقتی روزگارش خوب بود/
چونکه یارش ظاهرا مطلوب بود/
یار هم از او سواری می گرفت/
بسته بسته ده هزاری می گرفت/
بی مهابا خرج می کرد آن بشر/
تا شود از دیگران خوش تیپ تر/
مش غلوم وضعش یه هو ناجور شد/
زرت او یکباره بد قمصور شد/
یار، آهنگ جدایی ساز کرد/
نغمه های بی وفایی ساز کرد/
طالب مهریه اش شد ناگهان/
مش غلوم بر کله و بر سر زنان/
تا که از این غصه و اندوه و درد/
طبق اسناد پزشکی سکتـــــــه کرد/
چون که بیرون آمد از حال کما/
گفت پایین آورید این دیش را/
چون که این سریال ها یک دام بود/
تشت رسوایی من بر بام بود/
گند زد یار فشن بر هیکلم/
ای به قربان عیال اولم/
ای فدای وزن و هم پهنای او/
جنگل پر پشت ابروهای او/
ای فدای موی مش نادیده اش/
چشم های سایه نامالیده اش/
هر کجا باشد صدایش می کنم/
بعد از این جان را فدایش می کنم/
دوست عزیز
چیزی که از خدا پنهان نیست از بنده چه پنهان
دوبیتی های زیر هم تقدیم به شما
به ماهواره بسی هم قیل و قال است
صدی هشتاد فیلم آن خیال است
اگر عادت کنی بر فیلم گندش
بریدن دل ز او گاهی محال است
۲
دلا از دست این ماهواره خونست
بسی این زندگانی واژگونست
الهی دشمن ما سرنگون کن
همه از دست این خصیم زبونست
۳
دل پر خونی از ماهواره دارم
ندانم دشمنم بر کی سپارم
ندارم جز خدای مهربانی
بگو درویش باویش میسپارم
۴
خدا لعنت کند قوم ستمگر
فکنده بر دل بسیاری اخگر
بساط شیطنت بر چیده گردد
که ماهواره نبینند بار دیگر