نوشتن از آیتالله محمد یزدی (آیتالله محمد توکلی خیرخواه) با بیش از ۵۰ سال سابقه انقلابی کار چندان سادهای نیست؛ ایشان آنقدر سوابق و فعالیتهای انقلابی دارند که در چند صفحه قابل ذکر نیست و باید صفحات زیادی را به آن اختصاص داد.
رهبر انقلاب نیز صبح روز پنجشنبه در دیدار با خبرگان رهبری با اشاره به شخصیت، سوابق و خدمات آیت الله یزدی، انتخاب رئیس جدید خبرگان را انتخابی “مناسب” و “بجا” خواندند و خاطرنشان کردند: این انتخابات، “بسیار متین” و بدون حاشیه های رایج برگزار شد و میتواند الگویی برای دیگر دستگاهها باشد.
فردی که از پیشگامان نهضت اسلامی است و سالها رنج زندان و تبعید را کشیده و پس از انقلاب نیز در تمامی عرصههای انقلابی حضور جدی داشته است؛ از نمایندگی و نائبرئیسی مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان گرفته تا ریاست قوه قضاییه و ریاست جامعه مدرسین حوزه علمیه قم. در این مطلب به بیان برخی از سوابق انقلابی آیت الله یزدی اشاره میکنیم که در دیگر رسانهها کمتر مطرح شده است و جذابیتهایی نیز برای خوانندگان دارد.
تولد و تحصیل
آیتالله محمد یزدی در سال ۱۳۱۰ هجری شمسی در خانوادهای متدین در اصفهان چشم به جهان گشود.
پدر آیتالله یزدی، مرحوم «شیخ علی یزدی» نام داشت که از شاگردان «شیخ عبدالکریم حائری» و از روحانیون معروف اصفهان بود که امامت جماعت یکی از مساجد اصفهان را برعهده داشت.
آیتالله محمد یزدی تحصیلات خود را ابتدا در محضر پدر و با فراگیری زبان فارسی آغاز کرد و پس از آن، عازم مکتب خانه شد؛ مکتب خانههای آن روزگار اغلب در مسجد بود و فاقد میز و صندلی! پس از گذراندن دوره مکتب، برای گذراندن کلاس چهارم آن نظام آموزشی، به نخستین مدرسهای که در اصفهان به سبک جدید تأسیس شده بود و یکی از روحانیون که با پدر او نیز سابقه دوستی داشت، آن را اداره میکرد، رفت. شش کلاس آن نظام را در آن مدرسه گذرانید.
تحصیلات حوزه را که در آغاز نزد پدر آموخته بود، در مدرسه «کاسهگران» اصفهان ادامه داد و سپس به مدرسه «ملا عبدالله» رفت و به تحصیل شرح لمعه مشغول شد. پس از آن به مدرسه صدر آمد و به خواندن «قوانین» پرداخت و در این میان، از محضر عالمان بزرگ اصفهان نیز در زمینههای علمی و معنوی بهره میبرد.
با تشریففرمایی حضرت آیتالله بروجردی به قم، آیتالله یزدی نیز برای ادامه تحصیل به قم هجرت کرد و در مدرسه فیضیه مستقر شد. وی با شرکت در دروس سطح، کتابهای رسائل، مکاسب و کفایهالاصول را به خوبی فرا گرفت و در درس خارج علمای بزرگ حوزه، از جمله آیتالله بروجردی(ره) و امام خمینی(ره) شرکت کرد.
آیتالله یزدی درباره همراه بودن درس امام(ره) با بینش سیاسی میگوید: «ایشان در مسائل سیاسی و آموزش آن، در کنار دروس رسمی حوزه شیوههای عجیبی داشتند. برای مثال عرض میکنم که یک بار در کلاس درس اصول، از این شیوه استفاده کردند. در اصول فقه، بحثی وجود دارد تحت این عنوان که امر و نهی در صورتی معنا دارد که مخاطب آن قابلیت تأثیر پذیری و انبعاث داشته باشد. اکثر اساتید وقتی به این مبحث میرسند، در مقام مثال زدن میگویند: به دیوار و سنگ نمیتوان گفت چنین کن! اما حضرت امام میفرمودند: به خروشچف نمیشود امر کرد که نماز بخوان! خود به خود برای ما که شاگرد ایشان بودیم، این سؤال پیش میآمد که خروشچف دیگر چیست یا کیست؟ بعد میرفتیم دنبال پاسخ به این سؤال و همین امر بینش سیاسی ما را افزایش میداد و به گسترش افق دید ما کمک میکرد.»[۱]
فعالیتها علمی آیتالله؛ از جواب به تهمتهای مردوخ تا شرح قانون اساسی
ایشان نخستین مقالههای خود را در نشریه «حکمت» به چاپ رساند. از جمله کتب ایشان که در زمان طاغوت به چاپ رسید، کتاب «گمشده شما» بود که چاپ آن باعث شد فردی به نام «مردوخ» به بهانه آن تهمتهای ناروایی را به ساحت تشیع ابراز دارد.
این مسأله باعث شد که آیتالله یزدی تهمتهای او را در کتابی با عنوان «پاسخ تهمتهای مردوخ» پاسخ دهد که هر دو کتاب “گمشده شما” و “پاسخ به تهمتهای مردوخ” مورد عنایت زعیم عالیقدر شیعه، حضرت امام خمینی(ره) قرار گرفت.
آیتالله یزدی در طول دوران مبارزه بر ضد رژیم شاهنشاهی، حتی در زمان تبعید، دست از نگاشتن در جهت تبیین معارف اسلامی برنداشت و تاکنون، کتابهای و مقالات بسیاری را به چاپ رساندهاند که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
۱ ـ مجموعه مقالات انسانشناسی (در مجله حکمت)؛
۲ ـ بشر و خداشناسی؛
۳ ـ گمشده شما؛
۴ ـ پاسخ تهمتهای مردوخ؛
۵ ـ حسین بن علی را بهتر بشناسیم؛
۶ ـ اُسَسُ الایمان فی القرآن؛
۷ ـ نبذٌ من المعارف الاسلامیه؛
۸ ـ شرح قانون اساسی؛
۹ ـ مجموعه مقالات در قانون اساسی (در مجله نور علم)؛
۱۰ ـ تفسیر سوره حمد؛
۱۱ ـ الولاده الاصطناعیّه للانسان؛
۱۲ ـ حکم التماثیل؛
۱۳ ـ من الذی بیده سهم الامام؟
۱۴ ـ رساله فی القسّامه. (مسائل چهارگانه فوق به ضمیمه چند مسأله دیگر در یک مجلد با عنوان “تسعَ رسائل” به چاپ رسیده است)؛
۱۵ ـ فقه القرآن؛ (این اثر در دوران زندان و تبعید جمعآوری گردید که پس از انقلاب تنظیم و چاپ شد.)[۲]
فعالیتهای سیاسی خطیب برجسته قبل از انقلاب
آیت الله یزدی قبل از انقلاب یکی از فعالترین علما و خطبا در بین انقلابیون بودند و حضرت امام در اجازهنامهای که به ایشان در سال ۱۳۴۵ دادند، از عنوان “خطیب محترم” استفاده کردهاند.[۳]
آیتالله یزدی پس از یکی از دستگیریها پیش از انقلاب
سخنرانیهای ایشان در اوایل دهه ۴۰، چنان مؤثر و شورآفرین بود که باعث شد امام خمینی(ره) ایشان را احضار فرماید و شیشه عطری هدیه و برای ایشان دعا نماید. ویژگی سخنرانیهای آیتالله یزدی این بود که در سخنرانی خود ضمن بیان مکتب و روش اهل بیت علیهمالسلام و نیز خط مشی دشمنان آنها، واقعیات مبارزه و مصداقهای کنونی دشمنی با اهل بیت را بیان میکرد. مثلاً درباره نهضت امام حسین(ع) سخن میگفت و بدی و پلیدی یزید و پیروانش را به مردم گوشزد میکرد. سپس حسینیان زمان و یزیدیان این دوره را با ویژگیهای آنها و با انطباق با صدر اسلام بیان میفرمود.
کتاب «حسین بن علی را بهتر بشناسیم» حاصل این سخنرانیها بود که چند بار، ساواک آن را از بازار جمعآوری کرد.
آیتالله یزدی و حسن روحانی، دو خطیب سیاسی مشهور قبل از انقلاب
ساواک که این گونه افشاگریها را برنمیتافت، آیتالله یزدی را بارها دستگیر و ممنوعالمنبر کرد. از جمله دستگیری بعد از ۲۱ رمضان در مسجد جامع قم و پس از سخنرانی در منزل آیتالله گلپایگانی را میتوان نام برد.
ساواک بارها ایشان را تبعید کرد که طولانیترین آنها پس از بندر لنگه و بوشهر به رودبار بود، اما آیتالله یزدی در دوره تبعید نیز دست از مبارزه برنمیداشت و بارها به طور مخفیانه به تهران و قم میآمد و در جریان امور قرار میگرفت و اعلامیههای امام را برای مردم و علمای شهرها میبرد. ایشان در قم و تهران جلساتی را به صورت مخفی تشکیل میداد و با افراد و جریانهای گوناگون به تبادل نظر میپرداخت که به جلسات زیرزمینی شهرت یافته بود.[۴]
نامههای صمیمانه امام خمینی(ره) به آیت الله یزدی در تبعید
رابطه آیت الله یزدی با امام رابطه مراد و مریدی بود و در سالهای تبعید حضرت امام به نجف، چندین بار بین نامههای بین ایشان با امام رد و بدل شد. لحن نامهها حاکی از علاقه حضرت امام به آیت الله یزدی و رابطه صمیمی بین این دو نفر است.
در یکی از این نامهها امام، وعده پیروزی انقلاب اسلامی را در سال ۱۳۴۶ به آیت الله یزدی میدهد. امام در این نامه مینویسد: قیام مردان حق از اعصار قبل از اسلام و از بدو اسلام توأم با مشکلات عظیمه بوده است که گرفتاریهاى شما آقایان محترم و فشارهاى دستگاه جبار در قبال آنها سهل است؛ معذلک با ملاحظه ظروف و مشکلات داخل و خارج باید از این پایدارى تشکر کنم. با اطمینان نفس به شما آقایان محترم وعده “فرج قریب” میدهم، چه عمر من در این آخر وقت به آن برسد یا نه. آتشى که در کانون سینهها و قلبها روشن شده است، خاموششدنى نیست یا لا اقل به این زودى خاموش نخواهد شد و ممکن است شماها شاهد انفجار عظیم آن باشید.[۵]
یا در نامه دیگری که آیتالله یزدی درباره اختلاف بین روحانیون بر سر کتاب “شهید جاوید” به حضرت امام(ره) مینویسند، امام(ره) اینگونه پاسخ میدهند: «آنچه اخیراً مورد تأسف اینجانب است اختلافاتى است که نمىدانم با چه دستى در حوزه علمیه قم و بین اهل منبر بلکه محراب حادث شده است و همین نحو بین اهل علم تهران و اهل منبر آنجا حادث شده است؛ همان نحو اختلافى که بین علماى مسیحى در وقتى که ممالک آنها را میگرفتند حاصل شد. امروز که اصول احکام در دستبرد اجانب و نوکرهاى آنهاست، به جاى وحدت کلمه، این نحو تفرق و توهین بعضى از بعضى و تکفیر بعضى موجب کمال تأسف است و کاشف از عدم رشد جامعه است. امثال جنابعالى کوشش کنید شاید موفق شوید آقایان را از این خواب گران بیدار کنید، قبل از اینکه همه چیز آنها به باد رفته باشد؛ اگر نرفته باشد.[۶]
برخی از فعالیتهای آیتالله پس از انقلاب
امامخمینی (ره) پس از بازگشت از تبعید ۱۴ساله به کشور در تاریخ۱۲ بهمنماه ۱۳۵۷ تا دوازدهم اسفند همان سال در تهران حضور داشتند و سپس به شهر قم عزیمت کردند.
منزل شخصی امامخمینی(ره) برای انجام ملاقاتها کوچک بود و نیاز به خانه بزرگتری برای رفع و رجوع مسائل و پذیرش مردم و انجام دیدارهای مختلف بود. این مسئله موجب شد تا در منزل آیتالله محمد یزدی اقامت کنند.
در اولین سخنرانی امام(ره) در مدرسه فیضیه که شور و شوق فراوان و کثرت جمعیت مانع از انجام این سخنرانی بود؛ حضرت امام(ره) به ایشان دستور میفرمایند برای آرام کردن مردم ایراد سخن کنند و ایشان نیز امر امام(ره)را اطاعت نمودند که خاطره آن در اذهان حاضران در آن روز بزرگ، باقی مانده است.[۷]
۱. ریاست دفتر امام (ره) در قم
دفتر حضرت امام(ره) در قم به صورت شورایی اداره میشد و حاج سید احمد آقا خمینی، آیتالله محمد یزدی، آیتالله محمدتقی اشراقی، آیتالله سید هاشم رسولی محلاتی و سید محمد غرضی از اعضای آن بودند و هر شب جلساتی را برگزار میکردند.
۲. عضویت در مجلس خبرگان قانون اساسی و شورای بازنگری قانون اساسی
یکی از اقدامات مهم آیتالله یزدی حضور در مجلس خبرگان قانون اساسی و همچنین حضور در شورای بازنگری قانون اساسی از طرف حضرت امام خمینی(ره) است. این دو مجلس که کار تدوین و اصلاح قانون اساسی جمهوری اسلامی را بر عهده داشتند، در سالهای ۵۸ و ۶۸ تشکیل شدند و در هر دو مجلس شاهد حضور فعال و اثرگذار آیت الله یزدی هستیم. در مجلس اول ایشان به انتخاب مردم و در مجلس دوم از طرف حضرت امام منصوب شدند و در هر دو مجلس بحثهای زیادی درباره مباحث مختلف داشتهاند، اما بیشترین تأکید ایشان بر بحث ولایت فقیه در خبرگان قانون اساسی سال ۵۸ بود و در سال ۶۸ نیز ایشان یکی از مدافعین جدی ولایت مطلقه فقیه بودهاند و تنها کسانی که مشروح مذاکرات این دو مجلس را مطالعه کرده باشند، میتوانند نقش و حضور ایشان در این دو مجلس را درک کنند.
۳. نمایندگی مجلس اول و دوم
پس از توصیه حضرت امام به روحانیون برای ورود به مجلس، آیت الله یزدی نیز مثل بسیاری از علما کاندیدای مجلس اول شد و توانست در دوره اول از شهر قم و در دوره دوم از تهران به مجلس راه یابد. ایشان در مجالس اول و دوم به مدت شش سال نائب رئیسی مجلس را بر عهده داشت.
۴. عضویت در شورای نگهبان
در سال ۶۷ آیت الله صافی گلپایگانی از شورای نگهبان قانون اساسی استعفا داد و حضرت امام به جای ایشان، آیت الله یزدی را به عضویت در شورای نگهبان منصوب کردند. در حکم حضرت امام آمده است: «با تقدیر از زحمات صادقانه جناب حجتالاسلام آقاى صافى- دامت افاضاته- طبق اصل ۹۱ قانون اساسى، جنابعالى را که از افراد متدین، مورد وثوق و دردآشناى اسلام و انقلاب مىباشید، به عنوان یکى از فقهاى شوراى نگهبان منصوب مىنمایم. توفیق بیشتر شما را در راه تأیید قوانین مورد رضایت خداوند و در جهت کمک به مستضعفین و محرومین جامعه اسلامى ایران خواستارم.»[۸]
پس از اینکه آیتالله یزدی به قوه قضاییه رفتند، دیگر در جلسات شورای نگهبان حضور نیافتند و به مدت ده سال ریاست قوه قضاییه بر عهده داشتند. پس از اتمام دوره ریاستشان بر قوه قضائیه در سال ۷۸، مقام معظم رهبری دوباره ایشان را به عضویت در شورای نگهبان منصوب کردند و ایشان از آن زمان تاکنون یکی از اعضای فعال این شورا هستند.
۵. ریاست قوه قضائیه
آیت الله یزدی در سال ۶۸ و با تغییر سیستم شورایی در قوه قضائیه به سیستم فردی، به ریاست این قوه منصوب شدند. ایشان در مصاحبهای نحوه انتخاب خود را اینگونه بیان کردهاند: «جلسات بازنگری قانون اساسی را در اواخر دوران حیات امام، بنده اداره میکردم چرا که در آن زمان آقای هاشمی و آیتالله خامنهای خدمت امام میرسیدند. از این جهت هم آیتالله خامنهای من را از لحاظ نظرات بهتر شناخته بودند و هم در جلسات خصوصی شناخت بهتری از من پیدا کرده بودند، یک روز در همان اوایل رهبری من را صدا زدند و گفتند نظر شما راجع به ریاست قوه قضائیه چیست و چه کسی مناسب است که گفتم اجازه دهید بررسی کنم، جلسه بعد یک فهرست ۷، ۸ نفره را خدمت ایشان بردم و شخصیت هر کدام را توضیح دادم.ایشان به من گفتند خودت چطور؟ گفتم که برای خودم فکری نکردم ولی همین مقدار میدانم که از چیزی نمیترسم، ایشان گفتند پس برو خودت را آماده کن که نظرم روی خودت است. بعد ایشان حکم بنده را نوشتند.»[۹]
مقام معظم رهبری در حکمی که در سال ۷۳ و به منظور تمدید ریاست آیت الله یزدی بر قوه قضائیه مینویسند: «با گذشت پنج سال دیگر از عمر قوهی قضائیه جمهوری اسلامی به مدیریت عالیهی عالم بزرگوار، این دستگاه بسیار با اهمیت دورهی دیگری را با ویژگیهای متمایز از دو دورهی پیش از آن گذرانید و به کسب تجارب و ذخیرههای معنوی دیگر نائل آمد.»[۱۰]
۶. ریاست جامعه مدرسین
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از مراکز بسیار مهمی بود که در زمان رژیم طاغوت، خدمات شایانی را به مبارزات ملت ایران برای دستیابی به انقلاب اسلامی انجام داده است. آیتالله محمد یزدی، از آغازین روزهای تأسیس این مرکز، با آن همکاری داشته است و این همکاری تاکنون نیز ادامه دارد و ایشان سالهاست که ریاست این نهاد انقلابی را بر عهده دارند. نهادی ایشان خود در باره جامعه مدرسین میگوید: «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در شمار مراکزی بود که بیآنکه تبلیغات هنگفتی برای اثبات ارزش و اعتبار خود بنماید، توانست احترام توده مردم را نسبت به خود جلب کند. مردم اعضای جامعه را افرادی متدین و فاضل یافته بودند و عمیقاً به این باور رسیده بودند که اینان کسانی نیستند که برای قصد و غرض دنیوی کاری انجام داده و سخنی بگویند و جز برای خیر و انجام وظیفه دینی و الهی خودکاری نمیکنند.»[۱۱]
آیتالله یزدی یکی از یاران اصلی و قدیمی انقلاب هستند که در بزنگاههای انقلاب همیشه حضوری جدی داشتهاند. ایشان بارها و بارها توسط مردم به نمایندگی انتخاب شدهاند و هم در مجلس شورای اسلامی و هم در مجلس خبرگان رهبری بسیار اثرگذار بودهاند. در بین نخبگان انقلاب اسلامی نیز ایشان موقعیتی ممتاز داشتهاند و در سالهاست که ریاست جامعه مدرسین را بر عهده دارند و جامعه مدرسین ایشان را به عنوان یکی از استوانههای نظام اسلامی پذیرفتهاند. در آخرین برهه از مسؤولیت نیز ایشان ریاست خبرگان را با اکثریت مطلق آرا پذیرفتند و نشان دادند که در بین علمای عضو مجلس خبرگان نیز از مقبولیت بالایی برخوردارند.
[۱] http://www.jameehmodarresin.org/index.php/azae-jameeh/azae-kononi/128-yazdi-mohammad/75-52
[۲] http://www.khobreganrahbari.com/modules.php?name=Content&pa=showpage&pid=70
[۳]. مراجعه کنید به صحیفه امام خمینی (ره)، ج ۲، ص ۸۴.
[۴] http://www.khobreganrahbari.com/modules.php?name=Content&pa=showpage&pid=70
[۵]. صحیفه امام ج۲ ۱۷۱
[۶]. صحیفه امام ج۲ ۳۴۲
[۷] http://www.irinn.ir/news/84222
[۸]صحیفه امام ج۲۱ ۶۷
[۹] http://www.jahannews.com/vdcdos0s9yt09o6.2a2y.txt
[۱۰] http://farsi.khamenei.ir/message-content?id=322
[۱۱] http://www.jameehmodarresin.org/index.php/azae-jameeh/azae-kononi/128-yazdi-mohammad/75-52
منبع: مشرق