درست چند روز بعد از صدور فتوای امام برخی در داخل و خارج از ایران به شایعه ای دامن زدند که اگر سلمان رشدی توبه کند حکم ارتداد او ملغا می شود. در تاریخ ۲۹ بهمن همان سال یعنی درست ۴ روز بعد از صدور حکم ارتداد سلمان رشدی، دفتر حضرت امام بیانیه ای را از جانب ایشان منتشر کرد که در آن آمده است: “سلمان رشدى اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد، بر هر مسلمان واجب است با جان و مال، تمامى همّ خود را به کار گیرد تا او را به درک واصل گرداند.”
شاید اگر به فتوای امام بیشتر پرداخته میشد، توهین به مقدسات مسلمانان که طی چند سال گذشته شاهد آن بودهایم، هیچگاه اتفاق نمیافتاد.
سید احمد خاتمی در همین رابطه به خبرنگار بین الملل مشرق گفت: با پیروزی انقلاب اسلامی سلسله حلقههای زنجیره توطئه علیه اسلام شکل گرفت. از جمله اولین حلقه ها کتاب سلمان رشدی مرتد بوده است که امام راحل عظیم الشان قاطع ترین موضع را در این عرصه گرفت. هزینههایی هم داشت، ولی امامی که معتقد بود تمام مقصد ما مکتب ماست، در دفاع از اسلام باید این هزینه را میپرداخت. این فتوا و حکم در حقیقت فتوای غیرت دین بود. مرور زمان از شکوه آن نخواهد کاست و تمام علاقهمندان به امام راحل باید این پدیده مهم در تاریخ فتوای شیعه را پاس بدارند. آنها که خود را همراه امام میدانند باید بیش از دیگران در این عرصه، پرتلاش حرکت کنند، زیرا این حکم از روز آغازش تا کنون بازدارنده بسیاری از توطئهها بوده است و خواهد بود. اصل در نظام اسلامی ما عزت اسلام است و با این حکم و امثال این حکم عزت اسلام محفوظ خواهد ماند.
* * *
زندگینامه سلمان رشدی: سلمان رشدی ۱۹ ژوئن ۱۹۴۷ (۲۸ خرداد ۱۳۲۶) در بمبئی هند و در خانوادهای مسلمان به دنیا آمد. البته روایتهای دیگری درباره زندگی سلمان رشدی وجود دارند که میگویند وی از یک رقاصه هندی متولد شده است که رابطه نزدیکی با فرماندار انگلیسی شهر بمبئی داشت.
رشدیدر سال ۱۹۶۱ هنگامی که ۱۴ سال سن داشت برای ادامه دوران مدرسه با خانوادهاش راهی انگلیس شد. در سال ۱۹۶۴ خانواده وی در واکنش به تشدید خصومتها بین هند و پاکستان همانند بسیاری از سایر مسلمانان به کراچی در پاکستان رفت.
**شرارت های یک نوجوان
رشدی در همان نوجوانی نیز بارقه های شرارت را از خود نشان داد، به طوری که پدر وی نزدیک به سیزده بار به دلیل اعمال سلمان به اداره پلیس احضار شد. رشدی در محیطی سرشار از اندیشه های عرفانی متعلق به مکاتب شرقی همچون هندوئیسم رشد کرد و ذهن وی نیز بسیاری از این اندیشه ها را جذب نمود. اندیشه هایی که به وضوح می توان رد آن را در آثار بعدی رشدی دید. در نهایت رشدی مانند اغلب جوانان هندی برای تحصیل راهی انگلستان شد.
**علاقه به همجنسگرایی در دوران جوانی
سلمان رشدی برای اقامت در لندن در یک پانسیون متعلق به خانمی به نام “مادام روزا” اقامت می کرد. وی در آنجا با پسری مصری به نام “عمر” آشنا شد. سلمان و عمر به اندازه ای به هم علاقه مند شدند که تصمیم گرفتند با هم ازدواج کنند، ولی هیچ راهی برای این کار در هیچ یک از ادیان و آیین ها پیدا نکردند.
سلمان رشدی”” نویسنده کتاب “آیات شیطانی” که به حکم امام خمینی(ره) مرتد اعلام شد
مادام روزا وقتی این تصمیم سلمان و عمر را فهمید، به پدر عمر اطلاع داد. پدر عمر که یک ژنرال مصری بود بعد از شنیدن این مطلب، عمر را به مصر برد. عمر پس از این اتفاق، خودسوزی کرد. سلمان که به خاطر مرگ عمر بسیار ناراحت شده بود تصمیم گرفت به همه ادیان و مذاهب و عقاید دهنکجی کند.
**از شرکت در جنبش چپ تا نویسندگی
رشدی در سال ۱۹۶۸، هنگامی که دانشجوی دانشگاه کمبریج بود به جنبش چپ پیوست و در تظاهرات دانشجویان علیه جنگ ویتنام شرکت جست. در همان سالها، تماشای تئاتر در تماشاخانه های پیشروی (آوانگارد) لندن، عشق به هنرپیشگی را در او زنده کرد. با این حال در پایان تحصیلاتش در یک آژانس کوچک تبلیغاتی سردبیر شد و نگارش اولین رمانش را آغاز کرد. این رمان که درباره یکی از قدیسین مسلمان بود، توفیق انتشار نیافت و دومین اثرش، مجموعه داستان “گریموس” نیز مورد پسند منتقدین قرار نگرفت.
سلمان مأیوس نشد و پس از پنج سال در سال ۱۹۸۱، رمان “بچه های نیمه شب” را منتشر کرد. رمانی که پس از انتشار، صفحات مطبوعات انگلستان را به خود اختصاص داد. موضوع رمان، قصه استقلال هند است که از زبان مسلمان جوانی حکایت می شود. از قضا این رمان رشدی نیز به این خاطر که در آن، خانم گاندی را “بیوه” لقب داده و از فساد دولت کنونی هند انتقاد کرده است، باعث جنجال فراوانی در هندوستان شد.
در سال ۱۹۸۳ نیز رشدی در رمان “شرم” با سبکی که افسانه، واقعیت و تاریخ را در هم می آمیزد، شخصیت های سیاسی معاصر پاکستان را به انتقاد گرفت و از “بینظیر بوتو” با لقب “باکره تنکه آهنی” یاد کرد. انتشار این رمان در پاکستان ممنوع شد.
به نظر می رسید رشدی قصد دارد تا به هر وسیله و با توهین به هر کسی خود را به شهرت برساند و این بار برای این که عقده های دوران جوانی خود را فرو بنشاند، توهین به پیامبر گرامی اسلام را انتخاب کرد.
**حق الزحمه ۵۰۰ هزار پوندی برای توهین به یک میلیارد انسان
در نهایت سلمان رشدی در سن ۴۱ سالگی رمان “آیات شیطانی” را به نگارش درآورد. کتابی که با الهام از یک روایت مجعول، شدیدترین توهین ها را به رسول اکرم (ص) انجام داد.
“رشدی” نسخه انگلیسی کتاب آیات شیطانی را در دست گرفته است
آیات شیطانی(Satanic Verses) رمانی است در ۵۴۷ صفحه (چاپ اول نسخه انگلیسی) که در تاریخ ۲۶ سپتامبر سال ۱۹۸۸ منتشر شد. سلمان رشدی در آن زمان تبعه انگلیس محسوب می شد و “آیات شیطانی” پنجمین رمان او بود. رشدی کتاب مذکور را به سفارش “گیلون ریتکن” رئیس یهودی انتشارات “وایکینگ” با دستمزد بی سابقه ۵۸۰ هزار پوند به رشته تحریر در آورد. حمایت گسترده رسانه ای از این کتاب و انتشار آن با تیراژ وسیع در کشورهای مختلف از همان ابتدا حمایت محافل پشت پرده را از انتشار این کتاب نشان داد.
به تدریج صدای اعتراضات مسلمانان نسبت به انتشار این کتاب بلند شد و عده ای از مسلمانان در شهر برادفورد، صدها نسخه از این کتاب را به آتش کشیدند .مردم در سایر کشورهای مسلمان نیز از جمله در پاکستان و هند اعتراض خود را با تظاهرات های گسترده نشان دادند.
**حکم امام زندگی رشدی را جهنم می کند
در نهایت حضرت امام (ره) حکم تاریخی خود را مبنی بر ارتداد سلمان رشدی صادر کرد. این حکم دینی، زندگی رشدی را تبدیل به یک جهنم تمام عیار کرد .رشدی در خاطرات خود با اشاره به روزهای پس از صدور حکم امام می گوید “که بارها مجبور به تغییر محل زندگی خود شدم “. نهایتاً پلیس انگلیس وظیفه حفاظت از رشدی را بر عهده گرفت و همین وضعیت سبب طلاق همسر وی شد. .او در آن ایام تنها طی ۲۰ روز، ۱۳ بار محل خواب خود را تغییر داد. در مطبوعات، وی را «فردی بزدل» نامیدند
همچنین شرکت هواپیمایی “بریتیش ایرویز “، حضور رشدی را در هواپیماهای خود تا سال ۱۹۹۸ ممنوع اعلام کرده بود و شرکت هواپیمایی «ایرکانادا» چند سال پیش سفر رشدی را با پروازهای خود غیرممکن اعلام نمود.
سلمان رشدی با وجود خشم جهان اسلام علیه خود، از تجدید چاپ کتاب کفرآمیز خود صرف نظر نکرد و زمانی که انگلستان حاضر به چاپ ارزان قیمت این کتاب (بدون جلد گالینگور و با کاغذ کاهی) نشد، آن را به آمریکا برد و به صورت ارزان قیمت (برای سهولت خرید عمومی آن) به چاپ رساند.
سلمان رشدی در یکی از آخرین کتابهای خود، به فلاکت و ذلت پس از انتشار کتاب “آیات شیطانی ” اشاره میکند. وی در کتاب خود با اشاره به مجروحیت مترجم ایتالیایی کتابش توسط مسلمانان ایتالیایی تا سر حد مرگ و به هلاکت رسیدن مترجم ژاپنی آیات شیطانی بر اثر حمله مسلمانان ژاپنی، از روز اعدام ناشر نروژی کتابش به این شکل یاد میکند: «روزی که ناشر نروژی مورد اصابت گلوله قرار گرفت یکی از بدترین روزهای عمر من است«.
“مصطفی مازح“ جوان لبنانی، از جمله کسانی بود که برای کشتن رشدی بنا به فتوای امام (ره) اقدام کرد. وی ۱۴ مرداد ۱۳۶۸ یعنی دو ماه پس از رحلت حضرت امام خمینی (ره) پس از تهیه مقدمات لازم برای انجام این وظیفه شرعی با همسر و خانواده و وابستگان خویش وداع و به لندن مهاجرت میکند. تشابه ظاهری این شهید به غربیها و تسلط کامل به زبان انگلیسی دو عامل اصلی فریب خوردن دستگاه امنیتی انگلیسی میشود.
شهید “مصطفی مازح” که برای کشتن سلمان رشدی عازم لندن شد
در حالی که رشدی در طبقه سوم هتلی در “پدینگتون“ در مرکز لندن ساکن بود، مصطفی در طبقه دوم اتاقی اجاره میکند و آماده انجام عملیات میشود. وی مقدار زیادی ماده به شدن انفجاری C4 به خود میبندد و روی آنها لباس معمولی خود را بر تن میکند و به سمت طبقه بالا میرود. با این حال، گرمای موجود در ساختمان و حرارت ناشی از پوشش و تحرک زیاد مصطفی موجب انفجار زودتر از موعد مواد منفجره پیش از رسیدن وی به رشدی میشود. مصطفی در این عملیات شهید میشود، اما بهرغم تخریب بخشهایی از دو طبقه هتل، به رشدی آسیبی نمیرسد.
**گریز به آمریکا
رشدی پس از چند سال برای رهایی از وضعیت موجود در انگلستان به آمریکا می گریزد. اما در آنجا نیز مجبور به استفاده از حفاظت پلیس آمریکا برای مصون ماندن از دست مسلمانان می شود.