• امروز : افزونه جلالی را نصب کنید.
  • برابر با : 21 - جماد أول - 1446
  • برابر با : Friday - 22 November - 2024
8

نگاهی بر تاریخچه‌ی پان ترکیسم

  • کد خبر : 14672
  • 16 اردیبهشت 1393 - 22:54
نگاهی بر تاریخچه‌ی پان ترکیسم

تاکنون درباره «پان ترکیسم» و سابقه و پیشینه و فلسفه وجودی آن آثار اندکی منتشر شده است که عمده آنها به سال های آغازین ظهور پان ترکیسم تا اواسط دهه ۱۹۲۰ بازمی گردد. کتاب «زاره وند» که در ۱۹۲۴ انتشار یافت شرح دقیق و موجزی از پان ترکیسم و فعالیتهای آن ارائه می داد. اما […]

تاکنون درباره «پان ترکیسم» و سابقه و پیشینه و فلسفه وجودی آن آثار اندکی منتشر شده است که عمده آنها به سال های آغازین ظهور پان ترکیسم تا اواسط دهه ۱۹۲۰ بازمی گردد. کتاب «زاره وند» که در ۱۹۲۴ انتشار یافت شرح دقیق و موجزی از پان ترکیسم و فعالیتهای آن ارائه می داد. اما پس از گذشت حدود ۸۰ سال از انتشار این کتاب، «جیکوب لاندو» استاد اسبق مطالعه خاورمیانه دانشگاه عبری بیت المقدس اثری نگاشته (۱۹۸۴) که در سال ۱۹۹۵ و پس از فروپاشی شوروی و احیای مجدد پان ترکیسم و تبدیل آن به ایدئولوژی نیمه رسمی دولت ترکیه و ایدئولوژی رسمی جمهوری آذربایجان، تجدید چاپ شد. این پژوهشگر با تسلط به زبانهای ترکی، روسی، آلمانی، عربی و البته انگلیسی و استفاده از آرشیوهای گوناگون ترکیه عثمانی و جدید، روسیه شوروی و آلمان، اثری ارائه داده که کمتر پژوهشگری توان انجام آن را داشته است. این کتاب با همین عنوان از سوی دکتر حمید احمدی استاد دانشگاه حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران که پژوهشهای درازدامنی درباره قومیت و قوم گرایی دارد، ترجمه شده و در آینده نزدیک از سوی نشر نی روانه بازار نشر خواهد شد.

نوشته زیر بخشی از مقدمه دکتر احمدی بر این کتاب است که توسط ایشان و ناشر پیش از انتشار کتاب در اختیار همشهری قرار گرفته است. وی در این زمینه ضمن تفکیک و بررسی ویژه سه نوع ناسیونالسیم ایرانی، عربی و ترکی و حتی بررسی نوع تعصبی آنها(پان)، درباره کتاب «پان ترکیسم» و اهمیت آن مطالبی نوشته است که می خوانید.

یکی از عمده ترین تحولات سیاسی و فکری خاورمیانه در آغاز قرن بیستم، ظهور جریان ناسیونالیسم در سراسر منطقه بود. از این میان سه جریان ناسیونالیستی بیش از همه بر سیر تحولات منطقه تأثیر گذاشتند: ناسیونالیسم عرب، ناسیونالیسم ترک و ناسیونالیسم ایرانی. یکی از عمده ترین تفاوت های میان این سه جریان ناسیونالیستی این بود که ناسیونالیسم عرب و ناسیونالیسم ترک در آغاز ماهیت قومی داشتند، یعنی نوعی گرایش فکری در جامعه ای(عثمانی) که متشکل از اقوام گوناگون دارای سوابق سیاسی، مذهبی و فرهنگی متفاوت بود. هر یک از دو جریان فوق در مراحل آغازین خود در پی تأسیس یک دولت جدید مبتنی بر گروه قومی عرب و ترک بودند. این احساس عربیت و ترک بودن، به ویژه به شکل سیاسی آن از اواسط قرن نوزدهم پیدا شد و قبل از آن هر دو گروه بر مبنای هویت اسلامی در درون سیستم خلافت اسلامی زندگی می کردند. ناسیونالیسم ایرانی بر خلاف این دو جریان فکری، ماهیت قومی نداشت تا در پی تأسیس دولت جدید از درون یک امپراتوری بزرگ تر باشد. بر عکس، ناسیونالیسم ایرانی در واقع نوعی بیداری آگاهی ملی بود که به درجات گوناگون، البته بیشتر به شکل فرهنگی و سپس سیاسی در میان اقشار گوناگون جامعه ایرانی وجود داشت. تاریخ کهن دولت ایرانی که حداقل هزار سال قبل از ظهور اسلام تولد یافته بود از یک سو، و کتاب های گوناگون تاریخی و ادبی موجود به زبان های ایران باستان و به ویژه پهلوی و ترجمه آنها به عربی و فارسی پیرامون تاریخ ایران، وجود میراث ادبی کهن، به شکل نظم و نثر و تداوم آگاهی ملی ایرانیان، البته به شکل سنتی و نه مدرن آن، از سوی دیگر، در بیداری ملی ایرانیان نقش اساسی ایفا کرده بود.
گذشته از این، وجود آثار حماسی همچون شاهنامه فردوسی با یادآوری دوران اسطوره ای و تاریخی ایران، ویژگی و برجستگی خاصی به آگاهی ملی و هویت ایرانیان در مقایسه با دو گروه قومی عرب و ترک بخشیده بود. ویژگی «قومی» جریان ناسیونالیسم عربی و ترکی و تلاش آنها برای ایجاد یک دولت یک دست قومی و بحران هویت شدیدی که در پایان قرن نوزدهم جامعه عثمانی را دربرگرفته بود باعث شد که هر دو ناسیونالیسم قومی عرب و ترک به تدریج جنبه رومانتیک به خود گرفته و به مرزهای افراطی ایدئولوژی های «پان» قدم بگذارند. بدین خاطر بود که این دو جریان از اوایل قرن بیستم به بعد گونه های افراطی ناسیونالیسم «پان عربی» و «پان ترکی» را به خود گرفتند و برای پکپارچه کردن و ادغام سرزمین های پراکنده ای که به گمان آنها نشان از رگه های قومی آنها داشت تلاش کردند. بدین گونه بود که حتی پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی، دولت های جدید التأسیس عربی و ترکیه با الهام گیری از ایدئولوژی الحاق گرایانه «پان عربیسم» و «پان ترکیسم» در پی گسترش نفوذ سرزمینی خود به مناطق همجوار و گاه دور از مرزهای خود برآمدند. ناسیونالیسم ایرانی، حتی در نوع «پان» خود که به لحاظ زمانی مدت ها پس از پان ترکیسم و پان عربیسم ظهور کرد، هیچ گاه جلوه های الحاق گرایانه و افراطی به خود نگرفت، این به ویژه از اینجا ناشی می شد که ناسیونالیسم ایرانی بنا به ماهیت خود، بر خلاف دو جریان ناسیونالیسم عرب و ترک، در پی در هم ریختن نظم سرزمینی و فروپاشی و الحاق سرزمین های دیگر برای پی ریزی یک دولت قومی نبود، بلکه بیشتر بر آن بود تا در درون مرزهای دولت- ملی ایران به بازسازی نظام سیاسی ایرانی بپردازد و زمینه ها را برای نوسازی و پیشرفت جامعه ایرانی فراهم آورد. به دلیل همین تفاوت های اساسی بود که سه جریان ناسیونالیستی عمده خاورمیانه به لحاظ تأثیرگذاری بر تحولات سیاسی منطقه ای و بین المللی، با یکدیگر تفاوت اساسی داشتند. پان ترکیسم با تبدیل شدن به ایدئولوژی رسمی دولت ترک های جوان پس از ۱۹۱۰، عامل اصلی درگیر شدن عثمانی در جنگ جهانی اول شد و با تکیه بر آرمان های رؤیاگونه خود جهت اتحاد ترک های جهان قدم به راهی گذاشت که ویرانی و فروپاشی امپراتوری عثمانی را به دنبال آورد. از سوی دیگر ناسیونالیسم عرب نیز که در اوایل قرن بیستم با جریان پان ترکی کشاکش آشتی ناپذیر داشت، با شروع جنگ به نیروهای متفقین پیوست و از درون شورشی نظامی را علیه عثمانی به راه انداخت که در ساقط کردن ژریم ترک های جوان و فروپاشی عثمانی بسیار مؤثر بود.(۱) بر عکس، ناسیونالیسم ایرانی به دلیل برخورداری از سرزمین و دولت خاص خود، راه اعتدال در پیش گرفت و در جریان جنگ جهانی نخست، با گزیدن سیاست بی طرفی، آن هم علی رغم این که سرزمین ایران- به ویژه مناطق غربی و شمال غربی آن- صحنه کشاکش نیروهای متخاصم جنگ بین الملل بود، یکپارچگی سرزمینی و تداوم دولتی خود را تضمین کرد. این ناسیونالیسم در راستای هدف بازسازی نظام سیاسی و توسعه ایران، در سال های پس از جنگ جهانی اول زمینه های شکل گیری دولت مدرن و آغاز فرایند نوسازی را فراهم ساخت. جلوه دیگر تلاش ناسیونالیسم ایرانی در راه توسعه اقتصادی و سیاسی جامعه ایرانی، نهضت ملی شدن صنعت نفت و کشاکش آن با بریتانیا بود که در نوع خود بر سایر اقدامات ناسیونالیستی نسبتاً توسعه گرا، نظیر ناسیونالیسم مصری و ملی شدن کانال سوئز در ۱۹۵۶ تأثیر گذاشت.
همین تفاوت ماهیت سه ناسیونالیسم فوق، یعنی ناسیونالیسم «فروپاشنده- الحاق گرا»ی عرب و ترک و ناسیونالیسم «نوسازی گرا»ی ایرانی، نه تنها جریان ناسیونالیسم عرب و ترک را به سوی «افراط گرایی و گسترش طلبی سرزمینی»(برای ادغام سرزمین های «هم قوم» در کشورهای عربی و ترکیه)، کشاند و ناسیونالیسم ایرانی را همچنان در حالت «اعتدال گرایی» نگه داشت، بلکه باعث شد که ناسیونالیست های عرب و ترک در مقایسه با ایران، تلاش بیشتری برای نظریه پردازی درباره ماهیت و اهداف ناسیونالیسم خود به عمل آورند. یکی از عواملی که باعث کثرت کارهای نظری پیرامون ناسیونالیسم عرب و ترک شد، همان ویژگی «پان » بودن و به عبارت دیگر «الحاق گرایی» آنها بود، که پان عربیست ها و پان ترکیست ها را حتی پس از بنیان گذاری کشورهای عربی و ترک در رابطه با دستیابی به اهداف مورد نظر متقاعد نکرد. به همین دلیل بود که نظریه پردازان پان عرب و پان ترک، پس از سالهای جنگ جهانی اول نیز به شرح و بسط ایدئولوژی خود و اصول، برنامه ها و اهداف آن، در جهت توجیه الحاق سایر سرزمین ها به کشورهای عربی یا ترکیه دست زدند.
ناسیونالیست های ایرانی، به دلیل غیرالحاق گرا بودن و توجه به بازسازی اقتصادی- سیاسی نظام و جامعه ایرانی، در صدد نظریه پردازی درباره اهداف، اصول و برنامه های ناسیونالیسم ایرانی برنیامدند و تلاش های خود را بیشتر در راه مبارزه با استعمار خارجی یا استبداد داخلی معطوف کردند.
ویژگی «پان» و «الحاق گرایانه» بعدی ناسیونالیسم عرب و ترک باعث بروز کشمکش های درونی در خاورمیانه پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی شد و این سه جریان ناسیونالیستی را در برابر هم قرار داد. نه تنها اعراب و ترک ها بر سر برخی سرزمین های امپراتوری سابق عثمانی، نظیر ایالت اسکندرون(که ترکیه و سوریه هر دو مدعی آن بودند و فرانسوی ها در ۱۹۳۹ آن را به ترکیه واگذار کردند) با یکدیگر کشمکش پیدا کردند، بلکه بر سر «الحاق» سایر سرزمین های خاورمیانه ای با ملت های دیگر به نزاع پرداختند.
نکته جالب اینجاست که هر دو جریان الحاق گرا و رمانتیک «پان عربیسم» و «پان ترکیسم»، به بخش هایی از سرزمین ایران چشم طمع دوخته و در صدد الحاق آن به جهان عرب یا ترکیه(یا امپراتوری رؤیای ترک ها) برآمده اند. بدین گونه بود که «پان عربیسم» در سال های پس از دهه ۱۹۲۰، بخش های عمده ای از ایران، نظیر خوزستان، خلیج فارس و جزایر ایرانی آن و حتی بلوچستان(۲) را سرزمین های عربی می خواند و در گفتار و کردار در صدد الحاق آنها به جهان عرب بود.
از سوی دیگر «پان ترکیسم»، ترک زبان بودن بخش هایی از مناطق ایران را به وسیله ای در جهت آرمان های الحاق گرایانه قرار داد، و در مقاطع مختلف تاریخی در صدد الحاق آنها برآمد. همین الحاق گرایی دو جریان «پان عربیسم» و «پان ترکیسم»و دعاوی آنها درباره سرزمین های ایرانی باعث شد که بعدها یک جریان کوچک «پان ایرانی» از درون ناسیونالیسم ایرانی ظهور کند و به دعاوی الحاق گرایانه فوق پاسخ گوید.
بدین ترتیب «پان ایرانیسم» نه به عنوان یک جریان اولیه و ذاتی ناسیونالیسم ایرانی، بلکه به عنوان یک حرکت ثانوی و در پاسخ به دعاوی ارضی و توسعه طلبی پان عربیسم و پان ترکیسم نسبت به ایران ظهور کرد.(۳) با این همه این جریان «پان ایرانی» در مقایسه با دو جریان دیگر پان عربی و پان ترکی، معتدل تر بوده وبیشترموضع تدافعی وفرهنگی داشته است تاتهاجمی و«الحاق گرا».(۴)
حجم آثار و پژوهش های مربوط به دو جریان فکری سیاسی پان عربیسم و پان ترکیسم در سطح جهانی یکسان نبوده است. در حالی که پیرامون پان ترکیسم آثار بسیار معدودی در جهان انتشار یافته است، حجم آثار و پژوهش های مربوط به ناسیونالیسم عرب و پان عربیسم چه به زبان های غربی و چه عربی به مراتب بیشتر از آثار مربوط به ناسیونالیسم ترک است. شاید یکی از دلایل عمده این توجه اندک به جریان پان ترکی، به جنبه های شدیداً رمانتیک، انزوا و غیرواقعی بودن این ایدئولوژی برگردد. به عبارت دیگر در مقایسه با پان عربیسم و ناسیونالیسم عرب، که اهداف و دعاوی آن ملموس تر بوده و بنیادی واقع گرایانه تر داشته است، پان ترکیسم به شدت جنبه رمانتیک داشته و از نظر پژوهشگران و محققان جهانی دارای بنیان های واقع گرایانه تاریخی نیست که بتوان درباره آن به پژوهش پرداخت.
بدین خاطر است که در مقایسه با آثار مربوط به ناسیونالیسم عرب و پان عربیسم، تعداد آثار پژوهشگرانه مربوط به ناسیونالیسم ترک و به ویژه نوع «پان ترکیسم» آن بسیار محدود است و کمتر محققی پیرامون آن به کنکاش پرداخته است. گرچه حجم مقالات پراکنده مربوط به پان ترکیسم تا حدی در خور توجه است، اما تعداد کتاب های موجود پیرامون آن به مراتب کمتر بوده است. این به ویژه در رابطه با اثری که جریان فکری سیاسی پان ترکیسم را از آغاز تاکنون مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد صادق بوده است، چرا که به استثنای اثر کنونی، هیچ کتاب جامعی پیرامون پان ترکیسم در جهان غرب انتشار نیافته است. معدود آثار موجود پیرامون پان ترکیسم که به صورت کتاب انتشار یافت، بیشتر مربوط به سال های آغازین ظهور پان ترکیسم تا اواسط دهه ۱۹۲۰ بوده است .
شاید عمده ترین این آثار کتاب معروف زاره وند بود که در ۱۹۲۴انتشار یافت و شرح دقیق و خوبی از پان ترکیسم وفعالیت های آن ارائه می داد. اما پس از گذشت حدود ۸۰ سال از انتشار این کتاب، به اثر جامعی نیاز بود که سیر تحول پان ترکیسم را از آغاز تاکنون بررسی کند.
گسترش فعالیت های جریان های پان ترکیستی در منطقه پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال کشورهای قفقاز و آسیای میانه و تلاش های رسمی دولت ترکیه و در کنار آن جمهوری آذربایجان برای پیشبرد پروژه پان ترکی و ارتباطی که این گونه تلاش ها می تواند با منافع ملی ایران در سطح داخلی و منطقه ای داشته باشد، ضرورت شناخت بیشتر و گسترده تر جریان پان ترکی را دو چندان کرد.باید گفت که از اوایل دهه نود میلادی پس از تحولات جدید ناشی از فروپاشی شوروی، پان ترکیسم مجددا ً احیا و تبدیل به ایدئولوژی نیمه رسمی دولت ترکیه و ایدئولوژی رسمی جمهوری آذربایجان شد.
در مجموع در مورد پان ترکیسم می توان گفت:

۱- پان ترکیسم به لحاظ ماهیت، یک ایدئولوژی نژادپرستانه است و همان گونه که از لابه لای مطالب فصل های گوناگون کتاب برمی آید این شونیزم نژادی و شعار «برتری نژاد ترک بر سایر نژادها» در نوشته های اغلب نویسندگان پان ترکیست مشاهده می شود.

۲- پان ترکیسم به همان اندازه که یک ایدئولوژی نژادگرایانه است، به شدت رمانتیک و تخیلی نیز هست. تأکید بر یگانگی نژاد ترک در کشورهای پراکنده دارای لهجه های متفاوت ترکی، ایجاد یک امپراتوری رؤیایی از دل اروپا تا دل چین و استفاده از نمادهایی چون گرگ خاکستری(بوزکورت) در نشریات و تبلیغات گروه های پان ترکیستی- نظیر حزب حرکت ملی- نمونه این رمانتیسیسم و تخیل گرایی است.

۳- گروه های نخبه گرای پان ترکی، چه در ترکیه یا سایر مناطق، نه تنها به لحاظ کمیت گروه های کوچک برخوردار از طرفداران محدود بوده اند، بلکه میان این گروه ها و نخبگان سیاسی و فکری آنها رقابت های شدیدی نیز بر سر رهبری جریان پان ترکی مشاهده می شود.

۴- پان ترکیسم در نوع خود یک ایدئولوژی و جنبش الحاق گرایانه نیز هست و نوشته های پان ترکیست و عمل رهبران آنها(برای نمونه در دوره «ترک های جوان»، سال های دهه ۱۹۷۰ و پس از فروپاشی شوروی) حاکی از این است که الحاق سایر سرزمین های دارای جمعیت های ترک زبان از اهداف عمده پروژه پان ترکی بوده است.

۵- گروه های پان ترکیست از همان دهه اولیه قرن بیستم به بعد، طرح های الحاق گرایانه خود نسبت به مناطق آذری نشین و سایر مناطق ایران و کشورهای همسایه عراق و افغانستان را دنبال می کرده اند و گاه به ویژه، در سال های حاکمیت «ترک های جوان» و احتمالاً سال های پس از فروپاشی شوروی، گروه های پان ترکی به فعالیت های سازمانی برای پیشبرد پروژه الحاق گرایانه پان ترکی در ایران و دو کشور دیگر عراق و افغانستان نیز دست می زده اند. درک این نکته خود بحث جداگانه ای را در رابطه با جایگاه این سه کشور در پروژه پان ترکی می طلبد.

پان ترکیست ها برای انطباق ایدئولوژی و پروژه پان ترکی با دوره پس از سقوط اتحاد شوروی را باید در بحث های صابر زیان بدرالدین جست و جو کرد. بی گمان این برنامه را باید در مقاله معروف او با عنوان «پان ترکیسم، گذشته، حال و آینده» یافت.
به نظر می آید که پیشنهادهای مندرج در این نوشته کوتاه، در حال حاضر در دستور عملیاتی گروه های پان ترکی در منطقه قرار گرفته است و آنها تأکید بر مسائل فرهنگی و زبانی در کشورهای دارای گروه های ترک زبان را به عنوان مقدمه ای برای فراهم ساختن مراحل بعدی ادغام و الحاق سیاسی و سرزمینی در صدر برنامه ها و خواسته های خود قرار داده اند.
به هر صورت از آنجا که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال جمهوری های قفقاز و آسیای میانه، جریان پان ترکیستی در ترکیه و جمهوری آذربایجان جان دوباره گرفته و در جهت اجرای پروژه پان ترکی تلاش های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی گوناگون را انجام می دهد و از آنجا که دامنه این نوع فعالیت ها و تلاش ها به گونه ای به داخل ایران نیز سرایت کرده است، ترجمه این کتاب می تواند برای درک ماهیت وسیر تحول تفکر و جریان پان ترکی مفید افتد.

پاورقی ها :
۱- ر.ک.: مذاکرات محرمانه ماکماهون(نماینده انگلستان) و شریف حسین رهبر ناسیونالیست های عرب، جهت هماهنگی اقدامات نظامی علیه عثمانی در: حمید احمدی، ریشه های بحران در خاورمیانه، تهران، انتشارات کیهان، ۱۳۷۷، صص ۱۳۷-۱۴۹.
۲- پان عربیست های افراطی، نظیر رژیم بعث عراق و ریاض نجیب الریس پژوهشگر عرب ساکن پاریس، با سرهم بندی برخی مسائل تاریخی مدعی عرب بودن بلوچستان شده و خواستار تلاش گسترده اعراب برای رهاسازی بلوچستان از خاک ایران و اعاده هویت به اصطلاح عربی آن شده اند. در این باره ر.ک.: حمید احمدی، قومیت و قوم گرایی در ایران، افسانه و واقعیت، تهران، نشر نی، ۱۳۷۹، صص ۳۲۳-۳۲۵.
۳- محمود افشار یکی از ناسیونالیست های ایرانی، در یکی از مقالات خود، به روشنی توضیح می دهد که پان ایرانیسم تحت تأثیر اندیشه های الحاق گرایانه پان ترکیسم و پان تورانیسم به وجود آمد. وی ضمن توضیح تلاش های الحاق گرایانه پان ترکیست ها علیه ایران، در اروپا، عثمانی و ترکیه نوین، می گوید: «من از همان ایام تحصیل و معاشرت با عثمانی ها کاملاً به افکار (پان تورانیست) و ضد ایرانی آنها پی بردم و می توانم بگویم که (پان ایرانیسم) را من از(پان تورانیسم) آموختم.» ر.ک.: دکتر محمود افشار یزدی، گنجینه مقالات: جلد اول، مقالات سیاسی یا سیاستنامه جدید، تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، ۱۳۶۸، ص ۵۲۸.
۴- نمونه اندیشه پان ایرانیسم معتدل و مخالف الحاق گرایی را می توان در نوشته های دکتر محمود افشار پیدا کرد. وی با صراحت تمام هر گونه اندیشه و گرایش الحاق گرایانه از سوی ایرانی ها را رد کرده است. وی در جایی ضمن مخالفت شدید با الحاق گرایی می گوید: «در این گفتار نظر خود را نسبت به «پان ایرانیسم» روشن می کنم. سابقا هم راجع به «هفده شهر قفقاز» و دیگر نقاط خارج از حدود کنونی ایران در کتاب سیاست اروپا و مجله آینده و دیگر جراید نوشته ام که ایران نباید نسبت به آنها نظر سیاسی و ارضی داشته باشد…نوشتن مقالاتی از این نوع… و بلندپروازی های بیهوده جز ایجاد سوءتفاهم در میان همسایگان ما و به ضرر ایران، نتیجه ای ندارد.» ر.ک.: دکتر محمود افشار یزدی، افغان نامه، جلد سوم، تهران: بنیاد موقوفات دکتر افشار، ۱۳۸۰، صص ۴۷۸-۴۷۹ و نیز صص ۴۷۵-۴۸۸.

منبع:باشگاه اندیشه

لینک کوتاه : https://nabzesahar.ir/?p=14672

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.