حضرت صدیقه طاهره(س) در ساعتهای پایانی عمر با برکتش خطاب به امیرالمؤمنین(ع) فرمود: ای پسر عم! در دوران ازدواج هرگز مرا دروغگو و خائن نیافتی و از آغاز زندگی مشترک با تو جز طریق وفا و صفا نپیمودم، امام علی(ع) فرمود: پناه بر خدا راست میگویی، به خدا سوگند تو داناتر، نیکوتر و پرهیزکارتر از آن بودی…. فقدان و جدایی تو بر من سنگین است، چون چارهای جز تسلیم ندارم آن را تحمل میکنم، به خدا قسم مصیبت رسول خدا(ص) بر من تجدید شد، آنگاه ساعتی با هم گریستند.
*وصیت حضرت زهرا(س) از دفن شبانه تا سلام بر فرزندانش تا روز قیامت
بعد از مدتی این بانوی بزرگ اسلام وصیتای را ایراد کرد که متن آن از کتاب بحارالانوار علامه مجلسی در ادامه میآید:
«هذا ما اوصت به فاطمه بنت رسول الله(ص) اوصت وهی تشهد ان لاالهالاالله وان محمداً عبده ورسوله وان الجنه حق والنار حق وان الساعه آتیه لاریب فیها وان الله یبعث من فی القبور.
یا علی! انا فاطمه بنت محمد(ص) زوجنی الله منک لاکون لک فی الدنیا والاخره، انت اولی لی من غیری حنطنی وغسلنی وکفنی باللیل ولا تعلم احداً واستودعک اللّه واقرء علی ولدی السلام الی یوم القیامه».(۱)
این وصیت فاطمه(س) دختر رسول الله است و او شهادت به وحدانیت خدا و رسالت محمد(ص) میدهد و گواهی میدهد که بهشت و دوزخ حق است و قیامت آمدنی است در آن شکی نیست و خداوند همه آنها را که روزی در قبر میخوابند مبعوث میگرداند.
ای علی! من فاطمه دختر پیامبرم، خدای مرا به همسری تو در دنیا و آخرت مفتخر گردانیده، تو به من سزاوارتر از دیگرانی، مرا شب غسل ده و کفن و دفن کن و احدی را بر آن مطلع مساز، با تو خداحافظی کرده و به فرزندانم تا روز قیامت سلام میفرستم.
*آخرین سخنان صدیقه طاهره(س) در دنیای فانی
کلماتش را در حین شهادت چنین ضبط کردهاند: «السلام علیک یا جبرئیل السلام علیک یا ملائکه ربی الیک ربی لا الی النار، الی رحمتک لا الی غضبک، رضاک رضاک…».(۲)
*شاهدان مراسم تدفین حضرت زهرا(س)
امام صادق(ع) درباره حاضران مراسم تدفین امابیها(س) فرمود: شاهدان دفن حضرت فاطمه(س) سلمان فارسى، مقداد بن اسود، ابوذر غفارى، عبداللَّه بن مسعود، عبّاس بن عبدالمطّلب و زبیر بن عوام بودند.(۳)
به مناسبت شهادت ریحانه خلقت حضرت راضیه مرضیه(س) سه حکایت از زندگانی ایشان در ادامه بیان میشود:
*توسل به امابیها(س)
امایمن از زنان بزرگ صدر اسلام است که همواره در خدمت خاندان نبوت بود، پس از آنکه فاطمه(س) از دنیا رفت، امایمن آن چنان ناراحت بود که دیگر نمیتوانست در مدینه بماند، بنابراین عازم مکه شد، در راه در بیابان جحفه تشنگی بر او غلبه کرد و آبی نیز به همراه نداشت و تشنگی او آنچنان شدید شد که به حد خطر مرگ رسید.
در این لحظه متوجه خدا شد و در حالی چشمش پر از اشک بود عرض کرد: «یا رب! اتعطشنی و انا خادمه بنت نبیک»، پروردگار من! آیا مرا تشنه میگذاری با اینکه من کنیز دختر پیامبرت(فاطمه) هستم، پس از دعا، دلوی از آسمان پر از آب بهشت بر او نازل شد، از آن آب آشامید و تا هفت سال دیگر تشنه و گرسنه نشد.(۴)
*تابوت جالب و نیک!
اسماء دختر عمیس میگوید: در لحظات آخر عمر فاطمه(س) در حضورش بودم، به من فرمود: این تابوتها ناپسند است، زیرا جسد را خوب نمیپوشاند، من عرض کردم در مهاجرت به حبشه تابوتهایی دیدهام که جسد را به خوبی میپوشانند، فاطمه(س) فوراٌ فرستاد چند چوب درخت خرما آوردند و من با آنها تابوت خوبی ساختم، فاطمه(س) خوشحال شد و فرمود: «ما احسن هذا و اجمله لاتعرف به المرثه من الرجل»، به به! این تابوت چه زیبا و نیکو است که جسد مرد و زن در آن تشخیص داده نمیشود.(۵)
*شیعه فاطمی کیست
مردی به همسرش گفت: نزد فاطمه(س) برو و درباره من از او سؤال کن که آیا من شیعه شما هستم یا خیر؟ همسرش نزد فاطمه(س) رفت و از او سؤال کرد، حضرت فرمود: به او بگو «ان کنت تعمل بما امر ناک وتنتهی عما زجرناک عنه فانت من شیعتنا والا فلا»، اگر به آنچه تو را امر کردیم عمل میکنی و از آنچه نهی کردیم پرهیز میکنی تو از شیعیان ما هستی و گرنه شیعه ما نیستی.
زوجه آن مرد گوید: جواب فاطمه(س) را به شوهرم رساندم، او گفت: وای بر من! چه کسی از گناهان و خطاها بدور است! پس من در این صورت برای همیشه در جهنم هستم، زیرا هر کسی از شیعیان آنها نباشد همیشه در آتش جهنم است، همسرش دوباره به خدمت فاطمه(س) میرسد و سخن شوهرش را به آن حضرت میرساند. فاطمه(س) میفرماید: به او بگو آن طور که گمان کردی نیست، شیعیان ما از بهترین افراد اهل بهشت هستند و هر کس ما را دوست بدارد و دوستان ما را هم دوست بدارد و دشمن دشمنان ما باشد و با قلب و زبانش ایمان آورده است، اگر مخالفت با امر و نهی ما کند شیعه ما نیست، گرچه به بهشت میرود، اما بعد از آنکه به وسیله بلاها و سختیها از گناهانشان پاک شوند یا با انواع سختیها در عرصههای قیامت و یا ورود در طبقه بالای جهنم که عذاب میشوند پاک شوند، آنگاه به خاطر محبتی که به ما دارند از جهنم نجاتشان میدهیم و به نزد خود میبریم.(۶)
*پینوشتها
۱- بحار،ج۴۳، ص۲۱۴
۲-در مکتب فاطمه(س)، علی قائمی
۳- زندگانى حضرت زهرا(س)، علامه مجلسى
۴- داستان صاحبدلان، محمد محمدی اشتهاردی
۵- همان
۶- قصههای تربیتی چهارده معصوم(ع)، محمدرضا اکبری
انتهای پیام/منبع:فارس