• امروز : افزونه جلالی را نصب کنید.
  • برابر با : 22 - جماد أول - 1446
  • برابر با : Saturday - 23 November - 2024
6

تنها سوغاتی که برونسی از حج آورد

  • کد خبر : 5954
  • 04 آبان 1392 - 12:51
تنها سوغاتی که برونسی از حج آورد

رفته بود مکه؛ وقتی برگشت رفتیم دیدنش؛ قبل از اینکه وارد اتاق بشویم، چشمم در راهرو افتاد به یک تلویزیون رنگی. همه ما یه جورهایی با بیت‌المال سر و کار داریم، از دانش آموزی که روی نیمکت کلاس می‌نشیند تا کارگر و کارمندهایی که در اداره و کارخانه‌ها کار می‌کنند، حتی زنی که خانه‌دار است. […]

رفته بود مکه؛ وقتی برگشت رفتیم دیدنش؛ قبل از اینکه وارد اتاق بشویم، چشمم در راهرو افتاد به یک تلویزیون رنگی.

همه ما یه جورهایی با بیت‌المال سر و کار داریم، از دانش آموزی که روی نیمکت کلاس می‌نشیند تا کارگر و کارمندهایی که در اداره و کارخانه‌ها کار می‌کنند، حتی زنی که خانه‌دار است. فرقی نمی‌کند که بیت‌المال چطوری در زندگی‌هایمان نقش دارد، مهم این است که چگونه آن استفاده می‌کنیم و چقدر مراقب هستیم که بیت‌المال وارد مسائل شخصی‌مان نشود.

روایتی که در ادامه می‌خوانید، به نقل از «صادق جلالی» از همرزمان شهید «عبدالحسین برونسی» است که به توجه ویژه این شهید به بیت‌المال اشاره دارد.

رفته بود مکه؛ وقتی برگشت با همسرم رفتیم دیدنش؛ خانه‌شان آن موقع در کوی طلاب بود؛ قبل از اینکه وارد اتاق بشویم، چشمم در راهرو افتاد به یک تلویزیون رنگی با کارت و بند و بساط دیگرش.

بعد از احوال‌پرسی و چاق‌سلامتی صحبت کشید به حج او و اینکه چه کارهایی کرده و چه آورده و نیاورده. می‌خواستم از تلویزیون رنگی بپرسم، خودش گفت: «از وسایلی که حق خریدنش را داشتم، فقط یک تلویزیون رنگی آوردم». گفتم: «ان شاءالله که مبارک باشد و سال‌های سال برای شما عمر کند». خنده معنا داری کرد و گفت: «برای استفاده شخصی نیاوردم؛ آوردم که بفروشم و فکر می‌کنم شما مشتری خوبی باشی آقا صادق!».

گفتم: «چرا بفروشید، حاج آقا؟»؛ گفت: «راستش من برای زیارت این حجی که رفتم، یک حساب دقیقی کردم و دیدم کل خرجی که سپاه برای من کرده، ۱۶ هزار تومان شده است؛ می‌خواهم این تلویزیون را هم به همان قیمت بفروشم تا مدیون بیت‌المال نباشم».

گفتم: «من تلویزیون را می‌خواهم اما از بازار خبر ندارم، اگر بیشتر بود چی؟» گفت: «اگر بیشتر بود، نوش جانت و اگر کمتر بود که دیگر از ما راضی باشید». تلویزیون را به همان قیمت ۱۶ هزار تومان از حاج آقا خریدم و او هم پول را را دو دستی تقدیم سپاه کرد.

لینک کوتاه : https://nabzesahar.ir/?p=5954

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.