• امروز : افزونه جلالی را نصب کنید.
  • برابر با : 24 - جماد ثاني - 1446
  • برابر با : Wednesday - 25 December - 2024
10

جنبش اشغال وال استریت چه بود؟

  • کد خبر : 3632
  • 26 شهریور 1392 - 14:13
جنبش اشغال وال استریت چه بود؟

در گزارش زیر در سه بخش جداگانه به ریشه‌های شکل گیری جنبش اشغال وال استریت، ماهیت آن و همچنین چشم انداز آن به عنوان یک روند سیاسی و نه جنبش زودگذر خواهیم پرداخت . به گزارش نبض سحر به نقل ازدانا، وال استریت قلب تپنده اقتصاد آمریکا محسوب می‌شود. ساختمان بازار بورس نیویورک که بزرگ‌ترین […]

در گزارش زیر در سه بخش جداگانه به ریشه‌های شکل گیری جنبش اشغال وال استریت، ماهیت آن و همچنین چشم انداز آن به عنوان یک روند سیاسی و نه جنبش زودگذر خواهیم پرداخت .

به گزارش نبض سحر به نقل ازدانا، وال استریت قلب تپنده اقتصاد آمریکا محسوب می‌شود. ساختمان بازار بورس نیویورک که بزرگ‌ترین بورس جهان از نظر میزان معاملات و حجم مالی است، در خیابان وال استریت قرار دارد. همچنین مرکز بزرگ‌ترین مراکز اقتصادی ایالات متحده آمریکا و چند بورس مهم اقتصادی این کشور از جمله بازار بورس نیویورک (NYSE)، بازار بورس نزدَک (NASDAQ)، بازار بورس آمریکا (AMEX)، بازار بورس تجاری نیویورک (NYMEX) و میز بازرگانی نیویورک (NYBOT) در این منطقه قرار دارد.

در طول زمان، نام وال استریت به عنوان «مکان افراد دارای نفوذ اقتصادی در آمریکا» شهرت یافته است هم از این رو بود که اعتراض‌ها و تجمعاتی خیابانی که از تاریخ ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱ در نیویورک آغاز شد از همین محل شروع شد و نام آن برگرفته از قلب اقتصادی آمریکا بود و به جنبش اشغال وال استریت شهره یافت.

«جنبش وال استریت را اشغال کنید» در وبسایت خود و در بخش معرفی آورده است: «ما ۹۹ درصدی هستیم که از خانه‌های خود بیرون رانده شده‌ایم. ما از خدمات درمانی مطلوب محروم بوده‌ایم. ما از آلودگی محیط زیست رنج می‌بریم. ما ساعات طولانی را برای مقدار اندکی دستمزد و بدون بهره‌مندی از حقوق قانونی خود سخت کار می‌کنیم، البته اگر بتوانیم کاری پیدا کنیم. در حالی که یک درصد دیگر از همه چیز برخوردار است، ما از هیچ چیز برخوردار نیستیم. ما ۹۹ درصد جامعه هستیم»

این جنبش اعلام کرده بود که قصد دارد ۲۰ هزار نفر را به محله منهتن نیویورک بیاورد تا برای چند ماه این محله را تسخیر کنند. چنین اقداماتی از تجمعات اعتراض‌آمیز مردم مصر، یونان، اسپانیا و ایسلند الهام گرفته شده بود و به گفته گردانندگان جنبش، این لشکرکشی برای سرنگونی بزرگ‌ترین انحراف ایجاد شده در دموکراسی، قلمداد می‌شود.

اعتراض به مسائلی همچون فقر، بیکاری، قدرت و نفوذ شرکت‌های بزرگ، نابرابری اجتماعی، جنگ‌های خاورمیانه، بدهی دانشجویان و پاداش‌های زیاد برای مجریان وال استریت، از جمله اهداف آغاز این جنبش اعلام شده است. تظاهرکنندگان همچنین خواهان وضع مالیات بیشتر بر طبقه ثروتمند و پاسخگویی بانک‌ها در قبال اقداماتشان هستند که به بحران اقتصادی آمریکا دامن زده است.

با آغاز این اعتراضات که نه تنها برای دولتمردان آمریکا بلکه برای دیگر مردم جهان نیز غیرمنتظره بود، در فاصله ای کمتر از یک ماه شعار محوری جنبش،«۹۹ در صد در برابر یک در صد» بازتاب جهانی عظیمی پیدا کرد و به بقیه نقاط جهان که در ارتباط با نظامی سرمایه داری بودند تسری یافت و اعتراض‌های بین‌المللی نسبت به آنچه «طمع سیستم بانکی» خوانده شده، ابعادی گسترده تر از قبل یافت.

در باب دلایل و رویکرد مردمی به انجام اعتراض‌های سراسری علیه نظام سرمایه داری در آمریکا، که در قالب جنبش تسخیر وال استریت آغاز و با عناوین دیگر در سایر شهرها گسترش یافته است، دیدگاه‌های مختلفی مطرح می‌شود.

برخی کارشناسان، تغییرات در ساختار فرهنگی و درونی جامعۀ آمریکا و برخی افزایش افسارگسیخته ناهمگونی اجتماعی و فاصله طبقاتی را مطرح می‌کنند، برخی بر شرایط اقتصادی حاکم بر کشور و افزایش روز افزون فقر و گرسنگی و نیاز ۴۶ میلیون آمریکایی به کمک‌های دولتی را اولویت دانسته‌اند؛ برخی گسست میان مردم و دولتمردان آمریکا را دلیل اعتراض‌ها دانسته و برخی نیز سیاست خارجی و نارضایتی مردم از جنگ طلبی‌های دولتمردان و تزلزل موقعیت جهانی آمریکا و بحران نظام سرمایه داری را دلیل این اعتراض‌ها عنوان کرده‌اند.

کارشناسان اقتصادی، نقطه آغاز و منشاء بروز بحران اقتصاد سرمایه داری را در تشدید بحران اقتصادی آمریکا طی سال‌های اخیر و مشخصا از سال ۲۰۰۸ می‌دانند. بحرانی که با رکود بازار مسکن آمریکا، افت شدید در بازارهای مالی آمریکا و کاهش ۳۰ تا ۳۵ درصدی ارزش دلار آغاز شد و تاثیر شدید آن بر اقتصادهای متاثر از آمریکا نظیر اقتصاد اروپا، اقتصاد شرق آسیا، آمریکای لاتین و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، این بحران را در ابعاد جهانی مطرح کرد.

در گزارشی که مرکز پژوهش‌های کنگره آمریکا آن را منتشر کرد آمده است که رویکرد نهادها و بنگاه‌های مالی و اقتصادی آمریکا به شکل گیری جنبش اعتراضی اشغال وال استریت کمک زیادی کرده است. در این گزارش اشاره شده است که اگر چه اعتراضات جنبش اشغال وال استریت که از سپتامبر سال ۲۰۱۱ آغاز شد، تقاضای واحد و مشخصی را مطرح نکرده و معترضان نمایانگر طیف وسیعی از نگرش ها، خواسته و اعتراض ها هستند اما شاید بتوان از گسترش فاصله طبقاتی میان یک درصد ثروتمند جامعه که شامل بانکداران و مدیران نهادهای مالی می شود و ۹۹ درصد دیگر جامعه به عنوان نگرانی اصلی اشغال کنندگان وال استریت یاد کرد. به اعتقاد معترضان، ثروت و قدرت هنگفتی در اختیار یک درصدی قرار گرفته که علاقه‌ای به بهبود سلامت اقتصاد ندارند.

همچنین مطالعات مختلف نشان می‌دهند که بخش قابل توجهی از افزایش درآمد طی دهه های گذشته در آمریکا به ثروتمندان اختصاص یافته است. همان طور که در گزارش دفتر بودجه کنگره آمریکا که در اکتبر ۲۰۱۱ منتشر شد آمده طی سال‌های ۱۹۷۹ تا ۲۰۰۷ درآمد یک درصد پردرآمد جامعه به میزان ۲۷۵ درصد رشد کرده در حالی که رشد درآمد ۶۰ درصد میانی جامعه کمتر از ۴۰ درصد بوده است.

«فرانکلین فیشر» استاد اقتصاد دانشگاه ماساچوست آمریکا درباره علل شکل گیری جنبش وال استریت می‎گوید؛ این جنبش را عوامل زیادی پدید آورده‌اند؛ اما آنچه بیش از همه، مردم را دور هم جمع کرده است احساس و اعتقاد فزاینده نسبت به دو موضوع است. نخست آن که شرایط اقتصاد آمریکا باعث شده است آنها به این اعتقاد برسند که نه تنها خودشان وضعیت مناسبی ندارند بلکه کودکانشان نیز آینده مناسبی نخواهند داشت. تظاهرکنندگان با مشکلات اقتصادی قابل توجهی مواجه هستند.

دوم آن که تظاهرکنندگان از وجود نابرابری فزاینده در درآمد و ثروت در آمریکا خشمگین هستند؛ نابرابری‌ای که جمهوریخواهان کنگره با اتخاذ هرگونه اقدام برای مقابله با آن مخالفت می ورزند. طرفداران جنبش وال استریت وضعیت جاری را شدیداً ناعادلانه و نامناسب می‌دانند.

روزنامه «گاردین» در اوج بحران اقتصادی غرب نوشت؛ «اگر کارل مارکس زنده بود از آشوب‌های امروز در نظام سرمایه داری به ذوق می‌آمد، زیرا در بحرانی که سراسر نظام مالی جهان را فرا گرفته، برخی از نظریات خود را محقق می‌دید».

بنابراین پر بیراه نیست که می‌گویند: مارکس خیلی اشتباه نمی‌کرد؛ یک سرمایه‌داری لگام‌گسیخته، آن گونه که ما شاهدش بودیم، دست آخر خود را نیز می‌بلعد.

باید اذعان داشت که بحران های بزرگ سرمایه‌داری در سال‌های ۱۸۵۷، ۱۸۷۰، ۱۹۰۷، دهه‌ی ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰، دهه ۱۹۷۰، دهه ۱۹۹۰ و دهه اول قرن ۲۱ نشان داد که سرمایه‌داری بنا به ماهیت متناقض خود همیشه بحران زاست. این واقعیت را حتی بسیاری از طرفداران سرمایه‌‍داری هم انکار نمی‌کنند. سرمایه‌داری نه قادر است بحران‌های متعدد و متنوع ذاتی خود را از بین ببرد، و نه بیکاری را ریشه‌کن نماید، یا عدالت اجتماعی واقعی برقرار کند.

به همین دلیل است که با گذشت ۲ سال از پایان جنبش وال استریت تحلیلگران عقیده دارند که این جنبش به پایان نرسیده است و هر لحظه ممکن است جرقه آن دوباره زده شود.

ادامه دارد..

انتهای پیام/

لینک کوتاه : https://nabzesahar.ir/?p=3632

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در سایت منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.