به نام خدا
بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ، شاهد پیشرفت و آبادانی در تمامی زمینه ها در میهن اسلامی بودیم وحال سوال اینجاست آیا شهر ما هم به آن چه مطلوب و مراد اکثریت مردم بود رسید ؟ البته بر کسی پوشیده نیست که این شهر هم ، همپای همه شهر ها از لحاظ علمی و اجتماعی نه تنها به خواسته های خود رسید بلکه یک سر و گردن بالاتر از همه بود و نیازی به شرح و توضیح آن نیست .ولی بیایید به این مسئله بیندیشیم که آیا از نظر پیشرفت های اقتصادی که لازمه و پیش مقدمه توسعه در همه ی زمینه هاست به نقطه مطلوب و آن مدینه فاضله ای که خواسته اکثریت است ، رسیده ایم یا نه ؟
بیایید به علل پس رفت در زمینه های اقتصادی شهرمان و اینکه چرا در این ۳ دهه از قافله عقب ماندیم و نیز به راه های جبران آن فکر کنیم . چرا آن هنگام که ما بزرگ ترین شرکت صنعتی استان و حتی در شمال غرب کشور را در زمینه تولید مواد غذایی (شرکت صنعتی مینو ) را صاحب بودیم و همسایگان ما اگر هم شرکتی داشتند ، گارگران آن ها از تعداد انگشتان دست تجاوز نمی کرد ، امروز ۶۰ درصد کارخانه های استان را صاحبند . چه شد که آن ها به این مرتبه رسیدند و ما در گسترش و ایجاد شرکت های صنعتی و تولیدی در شهرک صنعتی ، به اهداف خود نرسیدیم و بالاترین آمار بیکاری را در استان داشته و داریم ودیگر خبری از مهاجرت به شهر ما نیست ودر این چند ساله جمعیت شهر ما راکد مانده است !؟در حالیکه ما از نظر ارتباطات جاده ای و راه آهن واتوبان و نزدیکی به جاده ترانزیت بین المللی نسبت به شهرهای همسایه ، متقدم تر بودیم و آنان از جاده ترانزیت در قبل از انقلاب اسلامی ، فاصله ی زیادی داشتند . ما بزرگ ترین مجتمع کشت و صنعت استان را صاحب بودیم و …. ولی از این پتانسیل ها به نحو احسن استفاده نکردیم و امروز در مرحله ای هستیم که با پیشرفت های دهه های پیش فاصله زیادی داریم و اگر آن گونه که پیشرفت می کردیم راه را ادامه می دادیم ، قابل قیاس با امروز نبودیم .
ما پهلوانان نام آوری چون ، برادران خرمی در کشتی و مرحوم ناصر حجازی را در فوتبال و مرحوم پرفسور نوحی را در رشته فیزیک اتمی و … را داشتیم . آیا توانستیم مانند علی دایی برای اردبیل ، از چهره ها در ورزش وعرصه علم و تکنولوژی ، استفاده کنیم وبا مساعدت آنان در ساخت ورزشگاه ها و مدارس علمی بهره ببریم . آیا ما توانستیم استاد منصوری ، قهرمان در غرصه ی ووشو را حفظ کنیم .
آیا به خاطر مخالفت هایی که بهمن حجت کاشانی (هیپی ) با شاه داشت ، بهره بردیم و در کوه خلیفه لو برایش یادبودی ساختیم که به جذب گردشگر کمک کند یا به وسیله کمپرسورها مخفی گاه اورا نابود کردیم و مهم تر از همه می خواهیم در کوه خلیفه لو منطقه ی گردشگری بسازیم !؟ با کدام طبیعت وکوه !؟ آیا سزاوار است که این منطقه زیبا و بکر به تلی از خاک مبدل شود و آن کوهسارزیبا و سر به فلک کشیده ، چهره ای زشت بخود بگیرد !؟
آیا به گسترش سایت تپه خاصه و اهتمام جهت حفظ و اشاعه و معرفی آن به جهانیان ، تمام همت خود را صرف نمودیم ؟
آیا خبر داریم چه کسی در پروژه آزاد راه تهران به زنجان ، خدماتی برای شهرمان به ارمغان آورد .
آیا هنوز هم باید منتظر جاده خرم دره به شمال و یا همدان از طریق خدابنده باشیم ، همدان پیش کش ، ما حتی از اتصال به جاده ی خدابنده محروم هستیم وآقایان مژده ی اتصال به جاده قیدار را می دهند و این در حالیست که جاده مربوطه منتهی به معدن شخصی شان ( شورای دوم )می شود و مردم بی خبر سوکهریز برایش قربانی می کشند و شادی ها می کنند !؟
من نمی دانم ما چگونه فرمانداری داریم در حالیکه از اداره یک جایگاه سی ان جی ، ناتوانیم پس چگونه است که در اکثر طرح ها و مسائل ، مقام اول و دوم استانی را کسب می کنیم ولی از کار و سازندگی خبری نیست !؟
علل و موانع پیشرفت خرم دره :
۱-عدم وحدت و یکپارچگی در این سه دهه و مشغول شدن به جناح بازی
( که جای بسی خوشحالی است که در این ۴ سال گذشته مردم عزیز به تبعات عدم اتحاد اندیشیده اند ولی باز در گوشه و کنار عده ای بیکار ننشته اند و می خواهند آن رگ بخواب رفته و شیطانی را با تفرقه افکنی ، بیدار کنند ولی شکر خدا به اهداف شوم خود نخواهند رسید و امید است که از این همه عقب ماندگی درس بگیرند و به توسعه و آبادانی شهرشان در مقابل خواسته های فردی ، بیندیشند .)
۲-مشغول شدن به مسائل جزئی و حاشیه ای در طول انتخابات ها و فراموش کردن و دور شدن از اهداف اصلی و کلی .
۳-خالی کردن میدان بعد از انتخاب کاندیدای رقیب و رهاکردن خواسته عموم مردم .
۴-عدم اتحاد با جناح رقیب و دنباله روی از شعار دوستی گرگ و گوسفند هرگز ، در حالیکه چه زیبا بود اگر پشت سرهم با اتحاد و یکدلی به دنبال به ثمر رسیدن خواسته های عموم مردم می شدیم .
۵-عدم پشتیبانی از مسئولین بومی به جهت هم رای نبودن در خط و مشی .
۶-استفاده بهینه از گسست اجتماعی و عدم اخوت و برادری در بین مردم از سوی کاندیدای پیروز و به پشت گوش انداختن خواسته های برحق شهروندان خرم دره ای .
۷-دل خوش شدن اشخاص به ترفیعات و پست های اداری زودگذر و یا احیانا به وام های بانکی و یا ایجاد کارخانجات در شهرهای دیگر به جای توسعه شهرخود و نان خور شدن بهره بردن یک عده همشهری بیکار به دست آنان .
۸-در این ۳ دهه آرای مردم خرم دره بیشترین سهم را در پیروزی کاندیدا ها داشت ولی صد افسوس که به این مهم ، بزرگان قوم فکر نکردند و به جای اتحاد با کاندیدای پیروز ، کار شکنی ها شروع و در نتیجه دور افتادن از توسعه و پیشرفت را برایمان به ارمغان می آورد .
۹-از آن جائیکه آرای ما می توانست در تحقق خواسته هایمان ، فرصت ساز باشد ، به فرصت سوزی و تخریب هم پرداختیم و این برگ برنده ای بود در دست رقیب در حالیکه ما غافل از آن بودیم .
۱۰-برخلاف ما ، در شهر همجوار همیشه از این موارد به بهترین نحو استفاده می شد و جای تاسف دارد که ما از این مسئله ، بهره نبردیم واز یک سوراخ به دفعات نیش خوردیم و اکنون نیز با آن همه زحمت ها که مردم عزیز متقبل شدند ، در صدد جبران نیستیم . ولی این ۳ سال هم سپری خواهد شد و روزی انگشت ندامت به دندان خواهیم گزید و افسوس کارهای ناکرده را خواهیم خورد .
چه زیبا خواهد بود که در این مدت کوتاه جبران ۳ دهه عقب ماندگی را بکنیم وبا اتحاد و یکدلی به شهری توسعه یافته در تمامی جهات بیندیشیم و اولین قدم در توسعه یک شهربرتری دادن به خواسته های عموم و عام المنفه و دوری گزیدن از منفعت طلبی و خود رایی خواهد بود و در قدم دوم ، ایجاد بزرگ راه هایی در حد شان شهرمان چه در شمال و شرق و در جنوب و غرب می باشد( اتصال به شهرهای خدابنده و شمال و …) و مهم تر از همه ایجاد زمینه های مساعد برای صاحبان ثروت های تولیدی و فراخوان کارخانجات پاک و دوست دار محیط زیست به شهرمان که توسعه یک شهر با گسترش کارخانه پدیدید می آید .
و قدم بعدی بعد از زیباسازی شهر و توجه به المان و چیدمان شهری ، دوری از کینه و کدورت ها و توجه به برادری و اخوت که لازمه همه شروط بالاست . زیبنده نیست که در درب و دیوار همدیگر شعارهایی قرون وسطایی و به دور از ادب حک کنیم و بعد از یکسال در صدد زدودن آن ها برنیاییم ،به نظر من این عزیزان نه تنها خائن به شهرشان نیستند بلکه سرور و تاج سرند چه خوب است ، دست دوستی به سوی هم دراز کنیم و آستین ها را بالا بزنیم و زیبنده نیست شهر دوستی ها ، خدای ناکرده به شهر دشمنی ها مبدل شود که می دانم و یقین دارم که اینگونه نیست و این کارها از اندکی مرده ذهن و دشمن توسعه و ترقی و بدخواه ساده اندیش فریب خورده ، برمی آید و بس و در کل همه مردم عزیزو همشهریان گرامی ، ید واحده اند در آبادانی وپیشرفت شهرشان .
به امید فردایی بهتربرای فرزندانمان .فریدون کلانتری